چند روز پیش در مطلبی خطاب به وزیر نفت و سایر مسوولان کشوری هشدار دادم که مراقب و مواظب افراد، گروهها و باندهایی باشند که چون گرگ در لباس میش در صدد آن هستند تا مدیریت هلدینگهای مختلف کشور به ویژه در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی را به دست بگیرند. هر چند وظیفهام نوشتن در این حوزه نیست، اما گاهی اوقات من باب «توصیه» و «هشدار» ناچارم چند خطی بنویسم تا بعدها به لحاظ وجدانی ناآرام نباشم که چرا میدانستم و میتوانستم بنویسم اما ننوشتم.
این بار قصدم هشدار به وزیر محترم دفاع است، تیمسار آشتیانی که برایش آرزوی توفیق کردهایم. وزارت دفاع یک تامین اجتماعی یا همان خدمات بیمهای دارد که هلدینگی بنام «ساتا» به آن وابسته است. این هلدینگ صاحت چندین پتروشیمی و مجموعه صنعتی در کشور بوده و یا سهامدار آن است. یکی از این هلدینگها، نفت و گاز پارسیان است است که خود باز زیر مجموعه هلدینگ معظم غدیر است.
این روزها خبرهایی میشنوم که یک آقایی بنام اسدالله غلامپور زمین و زمان را به هم دوخته و هزار و یک نفر را واسطه کرده تا به هر شکل ممکن خود را به مدیریت نفت و گاز پارسیان برساند. مدتهاست که در مورد این فرد خبرهایی بسیاری وجود دارد، کسی که از یک شرکت ساخت شربت آلوئهورا، با حمایت چند نماینده مجلس (از جمله نماینده بوشهر، ماهشهر و گچساران) بدون هیچ سابقه کاری در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی به مدیریت پتروشیمی بزرگ امیرکبیر رسید.
وی در مدت مدیریت در پتروشیمی امیرکبیر کارهایی کرد کارستان، چون سواد این کار را نداشت سود شرکت را از 18درصد به هشت درصد رساند. او با تشکیل یک حلقه سه نفره در این پتروشیمی و جابجایی گسترده مدیران در آن اقدامات ویژهای در مورد پرونده «پتروشیمی نوید زرشیمی» انجام داد که با یک جستجوی ساده میتواند ابعاد اقدامات عجیب و غریبش را درک کنید. او که با فشارهای چند نماینده به مدیریت پتروشیمی رسیده بود، بقای خودش را هم در ارتباطات سیاسی میدید و کافی است نامش را جستجو کنید.
در گزارشی که فردی بنام داریوش معمار از خبرنگاران خوزستانی با عنوان «شرحی بر معادله یک مجهولی اسدالله غلامپور، نوید زرشیمی و نصف شدن سود سالانه ششمین الفین بزرگ ایران» نوشته، در مورد اقدامات عجیب و غریبش در امیرکبیر آمده است: «منصوب کردن مشاور امور عشایر، انتصاب فردی با سابقه کار به عنوان کارگر ساده در پتروشیمی دیگر در مقام قائم مقام مدیر عامل در امور مسئولیتهای اجتماعی، بر هم زدن روندهای جاری استخدامی شرکت و علاقه زیاد به رابطه با مقامات انتظامی، مذهبی و نظامی شهرستان و استان جزء مهمترین مشخصات فعالیتهای اسدالله غلامپور طی یکسال مسئولیت وی با توجه به تصاویر و عکسهای منتشر شده میباشد.»
غلامپور اما در همین یکسال بیش از 300 نفر را به سفارشهای مختلف در پتروشیمی امیرکبیر استخدام کرد که شرح برخی از آنها در بالا آمده است، این افراد عموماً بستگان نسبی و سببی نمایندگان مجلس، مدیران دولتی و .... بودهاند. اما در مورد مدیریت وی در همان یک سال و هزینه 150 میلیارد تومانی هم دوستان میتوانند تحقیق کنند، با یک جستجوی ساده در مورد در قرارداد ساخت «پساب کولینگ واحد الفین پتروشیمی امیرکبیر» جهت نصب فیلتر جانبی و نصب سیستم تزریق مواد شیمیایی برای بهبود وضعیت زیست محیطی و صرفهجویی در هزینههای آب مصرفی شرکت... که گفته میشود یک پرونده هم در سازمان بازرسی تشکیل شده است.
از بیشتر نوشتن خودداری میکنم و شما را ارجاع میدهم به یک جستجو در مورد نامبرده که در رسانههای کشور منتشر شدهاند. اما فردی که این همه به آقایان در دولت تدبیر و امید نزدیک بود و با رنگ عوض کردن و دیدن این و آن موفق شد تا یک پتروشیمی مانند امیرکبیر را به ویرانه تبدیل کند، با در دست داشتن یک حکم از یکی از ستادهای 27گانه سیدابراهیم رئیسی دنبال رفتن به هلدینگ پارسیان است... اینکه آیا سوابق گذشته او مورد بررسی قرار گرفته یا نه، خود یک سوال است اما مساله مهمتر این است که سیدابراهیم رئیسی که با شعار مبارزه با فساد و جلوگیری از غارت اموال بیتالمال رئسی قوه مجریه شد، چرا با چنین مواردی مماشات میکند؟
به همین دلیل به دوستان و عزیران مان در وزارت دفاع، به ویژه تیمسار آشتیانی و مجموعه تامین اجتماعی نیروهای مسلح توصیهای دوستانه میکنیم که به شدت حواسشان به این مدیران پر حرف، پر سر و صدا و البته با حامیان بسیار زیاد باشد چرا که این افراد وقتی که جایگاه را به دست آورند بیش از آنکه در خدمت مردم باشند در خدمت منافع آنهایی خواهند بود که برای رسیدن به پست شبانهروزی برایشان تلاش کردند.
خلاصه از ما گفتن بود...