یکی از طنزهای تلخ سالهای اخیر که آدم را به حیرت واداشته و ذهن را به خود درگیر کرده و واقعاً نمیداند در موردش چه باید بنویسد و چه باید بگوید همین مزخرفگویی و تبلیغات مفت رژیم صهیونیستی با عنوان «اجازه نمیدهیم» در مورد هر چیزی که با آن مخالف هستند، است. تقریباً در هر موردی که شما نگاه کرده و دقت کنید، این رژیم چلقوز و زپرتی (باور کنید عبارت بهتر از این برای توصیف پیدا نکردم) اگر بر خلاف میل و منافعش باشد میگوید «اجازه نمیدهیم» و عموماً به هیچ توافق و هیچ قطعنامه و مصوبهای هم خودش پایبند نیست!
این طنز تلخ را اگر به صورت درست و دقیق بررسی کنیم متوجه میشویم که این رژیم هر جایی که زورش نرسیده و نتوانسته کاری کند، آن را داد میزند و با صدای بلند اعلام میکند؛ چون واقعاً درد برخی مسائل و موارد برای این رژیم چنان زیاد است که از توانش خارج و تحمل آن را ندارد. در مورد این «اجازه نمیدهیم» صهیونیستها میشود کتابهای قطوری نوشت، اما آیا واقعاً توانایی آن را دارند؟ قبل از اینکه به مبحث اصلی بپردازم، چند مثال در این مورد میزنم شاید راهگشا باشد و مطلب را بتوان به شکل بهتری تحلیل کرد و فهمید.
?در طول تقریباً یک دهه گذشته رژیم صهیونستی گفته که اجازه حضور ایران در سوریه را نخواهد داد. نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی که در دولت نتانیاهو وزیر جنگ بود در سال 2019 گفت که تا دو سال دیگر ایران را از سوریه اخراج میکنیم و «اجازه نمیدهیم» که ایرانیها در کنار مرزهای ما (شما مرز کجاتون هست، مرز شما جهنم است) بمانند. از آن تاریخ تا به امروز نه تنها ایران از فاصله 60 کیلومتری که روسها با صهیونیستها در مورد جولان و القنیطره بسته بودند (و البته هیچ وقت به صورت عملی اجرا نمیشد و فقط ابزار تبلیغاتی بود که روسها به نتانیاهو داده بودند تا در سر مخالفان خودش بزند) پیشتر آمده، بلکه عملاً جای روسها را هم گرفته و صهیونیستها هیچ کاری نکردند.
البته نه اینکه نکردند، هر چه زور داشتند زدند و هر چه در توان داشتند انجام دادند اما خروجی بازی موافق میل آنها نبود و امروز ایران و متحدانش بیخ گوش جولان اشغالی حضور دارند. یا در مورد اینکه «اجازه نمیدهیم» سلاح به حزبالله برسد! این یکی را خیلی دلم میخواست یک درگیری روی میداد تا همه متوجه میشدند این میزان اجازه نمیدهیم صهیوینستها تا چه میزان اجرایی شده است. تقریباً هر سلاحی که مقاومت اراده کرده – تاکید میکنم هر سلاحی که صهیونیستها حضورش در زرادخانه مقاومت را در خواب هم نمیبینند – به دست مقاومت رسید؛ سلاحهایی که صهیونیستها حتی حاضر نیستند حضورش در ایران را هم باور کنند چه برسد به وجودش در دست مقاومت لبنان!
در طول سالهای گذشته بارها گفتند «اجازه نمیدهیم» ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند، فلان میکنیم، بهمان میکنیم، حمله میکنیم و خلاصه شکری نبود که نخورند، اما نه فلان کردند و نه بهمان، نه حمله کردند و نه هیچ غلط اضافهای؛ ایران هم به بمب اتم دست پیدا کرد (فاصلهای که یک هفته شده است) و صهیونیستها هنوز هم میگویند اجازه نمیدهیم به زعم آنها «یک حکومت اسلامی خشن!!» به سلاح هستهای دست پیدا کند! نهایت قدرت آنها رونمایی از هنر اجدادی و ذاتیشان که ترور و خرابکاری بود را در بالاترین سطح انجام دادند اما برای کشوری با 88 میلیون نفر جمعیت و بیش از یک میلیون و 800 هزار کیلومتر مربع مساحت، چند شهید و چند خرابکاری مانع به حساب نمیآید.
امروز نخستوزیر موقت رژیم صهیونیستی خبرنگارها را جمع کرده بود تا باز هم ناله کند، فریاد بزند که ما باز هم «اجازه نمیدهیم» و کلا تافته جدابافته هستیم. یائیر لاپید در سخنانی گفت: « اگر توافقی که درحال تدوین آن هستند را با ایران امضا کنند اسرائیل به آن پایبند نخواهد بود و برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک کشور هستهای تلاش خواهد کرد!!» خدایی رو که نیست، سنگ پا است! یعنی تبدیل شدن به کشور هستهای حتما! باید بمب اتمی آزمایش کند؟ یا چون میداند که ایران فعلاً چنین قصد و منظوری ندارد دارد «جرزنی» میکند که بله، ما «اجازه ندادیم!» و این همان طنز تلخی است که مدتها است با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
حالا در مورد اظهار نظر لاپید یک نکتهای وجود دارد که به نظرم باید همین جا به آن اشاره کنم و آن نیز این است که صهیونیستها متن توافق را خوانده و دیدهاند که این همه جلز و ولز میکنند و بدون شک به شدت به ضرر آنها تمام خواهد شد.
بارها نوشتهام که یکی از مهمترین و اصلیترین دلایل مخالفت رژیم صهیونیستی با توافق امریکا و ایران، نه قدرت ایران برای ساخت بمب اتمی است، که این موضوع اصلاً ربطی به توازن قوا در منطقه ندارد. این رژیم سالهای درازی است که بمب اتمی دارد اما ایران رسماً دارد آن را تهدید میکند و میگوید آن را نابود خواهیم کرد و هیچ اهمیتی هم به بمب اتمی این رژیم نمیدهد چرا که بمب اتمی در این شرایط و شاید هم تحت هیچ شرایطی قابلیت استفاده را ندارد. هر چند در طول یک ماه گذشته مطالب و موارد متعددی مبنی بر بیخطر بودن تسلیحات هستهای توسط رسانههای امریکایی منتشر شده است که دلایل آن را پیش از این توضیح دادم.
اما همانگونه لاپید هم در این نشست خبری گفته، ترس و وحشت صهیونیستها از نتیجهبخش بودن توافق، «انتقاع اقتصادی» ایران است و این موضوعی است که خود او گفته باعث خواهد شد ایران سالانه 100 میلیارد دلار درآمد داشته باشد (البته این بابا حساب و کتابش بسیار بد است و درآمد ایران در صورت امضای توافق به بیش از 270 میلیارد دلار در سال خواهد رسید) موضوعی که پیش از این بارها در مورد ترس صهیونیستها از آن نوشتیم. در واقع، هدف نتانیاهو از تحریک ترامپ برای خروج از توافق هستهای و فشار حداکثری تحریمها، ورشکسته کردن اقتصاد ایران بود، در حالی که آنها دستکم در دو مورد اشتباه کردند:
نخست میزان تابآوری ایران در برابر تحریمهای اقتصادی باوجود شدت و حدت آن و دوم برآورد اشتباه در مورد توان ایران برای بازگشتپذیر کردن صنعت هستهای خود. در حقیقت؛ بر اساس گزارشهای دقیقی که از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی گرفته بودند، زمان مورد نیاز برای بازگشت چرخه هستهای توسط ایران را بیش از دو سال میدانستند و فکر میکردند تحریمها در این دو سال ریشه ایران را کنده است. اما وقتی خدا بخواهد، بسیاری از اتفاقات روی نخواهد داد و شاید هم روی خواهد داد. صهیونیستها باز هم هیچ نگرانی بابت توان هستهای کشورمان ندارند و عمده وحشت آنها قدرت اقتصادی است که ایران به آن دست پیدا خواهد کرد.
توافق شود، انتفاع اقتصادی صورت بگیرد، همانگونه که چند روز پیش یکی از رسانههای صهیونیست نوشته بود، اثراتش به خود ایران ختم نخواهد شد. وقتی ایران تحریم باشد، همه دشمنان رژیم صهیونیستی در فشار و تنگنا هستند و همه آنها دچار بحران میشوند اما وقتی تحریمهای ایران برداشته شود، ایران قدرت اقتصادی خود را بازیابد، اثراتش را در بغداد، دمشق، بیروت، غزه، جنین، نابلس و صنعا به روشنی خواهند دید و این عامل وحشت و ترس رژیم صهیونیتسی است. حالا باید دید آنها چگونه «اجازه نخواهند داد» که ایران به این انتفاع اقتصادی برسد؟ آیا میتوانند تک تک تجار، بازرگانان و اقتصاد ما را هم ترور کنند؟ آیا آنها میتوانند مانع از تجارت ایران شده و دوباره به کشتیهای ایرانی حمله کنند؟
صهیونیستها به خوبی فهمیدهاند که مانند سال 2015 و امضای برجام، در کاخ سفید تصمیم نهایی گرفته شده است؛ بایدن به توافق نیاز دارد و مهمتر از بایدن، حزب دمکرات به این توافق نیاز دارد. منابع حزبی افراد حاضر در قدرت در شرایط فعلی برای بایدن و نزدیکانش بسیار بر منابع رژیم صهیونیستی ارجحیت دارد و حتی پاچه خواری لاپید که بایدن را به عنوان بهترین دوست امریکا در طول تاریخ!! خوانده بود هم نمیتواند این نیاز امریکا را برطرف کند. حتی اگر امروز هم ترامپ در کاخ سفید بود و این شرایط را میدید توافقی به مراتب بهتر با ایران امضا میکرد. بنابراین اگر همه سرکردههای رژیم صهیونیستی هم به واشنگتن بروند، مشکلی را حل نخواهد کرد.