این روزها رسانههای غربی – صهیونیستی به شکلی عجیب در حال تمرکز بر حملات پهپادی ارتش روسیه به زیرساختهای نظامی و اقتصادی ناتو در اوکراین هستند. در روزهای نخست شروع این حملات با توجه به ذهنیت خاص غربیها که هیچکس را جز خود آدم حساب نمیکنند (به سخنان سخیف جوزپ بورل مراجعه کنید!) و هیچ ساختهای را جز آنکه از زیر دست خودشان خارج شده باشد قبول ندارند تلاش کردند تا این حملات پهپادی را با پروپاگاندای رسانهای و زیرسوال بردن عملکرد آنها ناچیز جلوه داده و به نوعی امیدوار باشند که این حملات گذرا، محدود و ناچیز است.
اما هر چه زمان گذشت نه تنها این حملات پهپادی گستردهتر، اثرگذارتر و دقیقتر شد بلکه روسها از پهپادهای جدیدتر هم رونمایی کردند و کار تا جایی پیش رفت که در یک روز نیروی هوایی ارتش اوکراین سه فروند جنگنده خودش را که برای مقابله با حملات این پهپادها از زمین برخواسته بودند از دست داد. در ضمن اینکه این پهپادها از رینگهای پدافندی چندلایه و بسیار قدرتمند شهری مانند اودسا و کییف هم دهها بار عبور کرده و اهداف خود را با دقت بسیار منهدم کردند. این مساله برای سران ناتو بسیار ناخوشایند بود و دنبال راه چارهای برای آن بودند.
هر چند آنها به لحاظ رسانهای روسها را مسخره میکردند که چون تکنولوژی لازم را ندارد به سراغ خرید پهپاد از ایران رفته است، اما خودشان هم به شدت مورد تمسخر قرار گرفتند چرا که باوجود حضور چندین مدل سامانه پدافندی، جنگال و پرواز 24 ساعته هواپیماهای جاسوسی و شناسایی توفیق چشمگیری در هدف قرار دادن این پهپادها به دست نیاورده و آنها با تغییر فرمانده عملیات ارتش روسیه در اوکراین، با شدت، قدرت و تعداد بیشتری وار عمل شده و شهرهای بزرگ اوکراین را به شهر ارواح تبدیل کردند، موضوعی که با تبلیغات رسانهای و ادعای منهدم کردن 80درصدی پهپادها قابل پوشش نبود.
انتشار خبر فروش موشکهای بالستیک تاکتیکی توسط ایران به روسیه، غربیها را دچار جنون مضاعف کرد. ایجاد بلوا در ایران که قرار بود با رسیدن به یک نتیجه مشخص به عنوان «ارزش افزودهای برای معامله» بر سر همکاری ایران و روسیه مورد استفاده قرار بگیرد، شکست خورد و پروژه نفوذ نظامی در شمالغرب و جنوب شرق کشور با هوشیاری و عملیات به موقع و البته مهر ایزدی در نطفه خفه شد؛ بنابراین غرب هیچ ابزار جدی و جدیدی برای اینکه طرف ایرانی را تحت فشار قرار دهد تا دست از همکاری نظامی و دفاعی با روسها بردارد، در اختیار نداشت.
غربیها که در طول چند دهه گذشته با اینکه آنچه ایران به عنوان دستاورد نظامی میگوید یک بلوف رسانهای و تبلیغاتی است تا مانع از حمله احتمالی به خاک خود شود، در طول سه سال گذشته به عینه این قدرت نظامی را لمس کرده و واقعی بودن آن را بیشتر درک کرده بود، اما همه تلاش خود را به کار میبست تا مانع از همهگیر شدن و همهفهم شدن این قدرت برای مردم کره خاکی شود. حمله به عین الاسد و انهدام دقیق تاسیسات نفتی سعودیها سیلی دردناکی بود که غربیها را به حقیقت قدرت نظامی ایران بیش از پیش آشنا کرد.
هر دوی این عملیاتها نقاط عطفی در مباحث نظامی و جنگی بودند. اصابت فقط 11 موشک به عین الاسد (البته گفته میشود تعداد بیشتر بوده است) و حمله 10 فروند پهپاد و 7 فروند موشک کروز به تاسیسات نفتی سعودی در ابقیق و خریص اساس نبردهای آینده را تغییر داد و مشخص شد که نبردهای آینده صرفاً هواپایه و با استفاده از جنگنده و بمبافکن صورت نخواهد گرفت و تجهیزات جدید با پشتوانه فکری نو و ابتکاری توسط ایرانیها پا به عرصه گذاشته که قرار است در یک نبرد نامتقارن صحنه نبرد را در کمتر از چند ساعت عوض کند. همین درک از این توانمندی بود که وحشت تحویل احتمالی موشکهای ایرانی به روسیه، خواب سران ناتو را آشفته کرد.
اگر شانس هدف قرار دادن پهپادها را فقط 30 درصد در نظر بگیریم، توان مقابله با موشکی مانند ذوالفقار که بیش از 8 ماخ سرعت پیمایش دارد و بیش از دو برابر این عدد سرعت اصابت کلاهک جداشونده؛ ناتو با یک «گیمچنجر» واقعی و در مقیاس بسیار سنگین مواجه بود که میتوانست تمام زیرساختهای نظامی ناتو در اوکراین را منهدم کند در حالی که با سامانههای پدافندی فعلی غرب شانس هدف قرار دادن به زیر 5درصد میرسد. این مسائل باعث شده تا از چند روز پیش غربیها این بار به سراغ قدرت پهپادی و موشکی ایران بیایند و آن را تهدیدی برای «بشریت» (شما بخوانید غرب) اعلام کنند.
در حقیقت، حضور پهپادهای گل شمعدانی 1 و گل شمعدانی 2 که این روزها شهرتی عالمگیر به دست آورده و با عبور از سامانههای پدافندی چندلایه اوکراینیها اتاقهای عملیات متعددی را به ویژه در شهر اودسا منهدم کرده با گسترش ماموریت و تعداد پرتابها به خطری راهبردی برای ناتو تبدیل شد. همانگونه که گفته شد، هر چند رئیس جمهور یهودی اوکراین در کنار مقامات انگلیسی به عنوان فرماندهان واقعی میدان نبرد در اوکراین تلاش کردند درصد موفقیت انهدام این پهپادها را بالا ذکر کنند، اما حملات این پهپادها چنان دردناک بود که با هیچ مالهکشی و ماستمالی نمیشد آن را پوشش داد.
عملیات این پهپادها در سرکوب پدافند ناتو، انهدام توپخانه و زرهی غرب، حمله به مراکز صنعت برق اوکراین و هدف قرار دادن موثر ساختمانهای دولتی و نظامی اوکراین در کنار وحشت روزافزونی که فقط صدای آنها به وجود آورده بود باعث شد تا گام فشار بر ایران شروع شود. رهبری این فشارها را هم اروپا بر عهده داشت و به نظر میرسد تکذیبهای اولیه ایران در مورد حضور نداشتن پهپادهای ایرانی در نبرد اوکراین بیشتر ناشی از همین مساله بوده است. در حالی که غربیها تلاش بسیاری کردند تا در طول دو دهه گذشته با کمک رژیم صهیونیستی و برخی از رژیمهای عربی «بمب اتم» ایرانی را تهدید معرفی کنند، حالا نوبت به توان «پهپادی و موشکی» ایران رسیده است.
در واقع، تلاش غربیها برای وارد کردن قدرت موشکی ایران به مذاکرات هستهای از سالها پیش در جریان بود اما آنها هیچ وقت روی گزینه پهپادی تمرکز نداشتند ولی امروز شواهد به ما میگوید که به این سمت هم دارند حرکت میکنند. در حالی که مذاکرات هستهای متوقف شده و ایران چندان تمایلی به امضای برجامِ مدنظر امریکا ندارد؛ قدرتنمایی ایران در جنگ اوکراین باعث آشفتگی شده است. قرار بود تحریمها و فشارها ایران را به عقب رانده و با تضعیف کشورمان راه را برای اعمال نظرات و خواستههای عربی – عبری – غربی فراهم کند ولی از قرار معلوم داستان به آن شکلی که دوست داشتند پیش نرفته است.
هر چند ایران و روسیه هر دو فروش تسلیحات ایرانی برای استفاده در نبرد اوکراین را تکذیب میکنند، اما به نظر این تکذیب به تنهایی کفایت نمیکند. اوکراینیها نیز به صورت هدفمند حملات صورت گرفته توسط پهپادها را منتشر کرده و هیچ ابایی از انتشار ویدئوهای آن و اصابت دقیق این پهپادها به اهداف خود نداشته و ندارند. انتشار این ویدئوها باعث شد تا فعالان رسانهای و فضای مجازی ایران به سرعت آنها را برداشته و با تحلیلهای خود آنها را بازنشر کنند. هدف از بازنشر این ویدئوها در حقیقت تاکیدی بود بر توان پهپادی ایران و معرفی قدرت نظامی کشورمان به طرفهای مختلف!
اما از قرار معلوم پشت انتشار فیلم این حملات توسط اوکراینیها و بازنشر آن در فضای رسانهای فارسی زبان که به شکل دقیق و روزانه توسط طرفهای ضدایرانی رصد میشود موضوع دیگری بوده است. تایید این موضوع که پهپادهای روسی استفاده شده در نبرد «ساخت ایران» بوده و پیش از این هم از آنها در کشورهای دیگر استفاده شده و حتی معرفی نام و سابقه آنها، همانگونه که چند شب پیش هم گفتم، باعث شده تا غربیها اقدام به مستندنگاری این مطالب کرده و آنها را به عنوان دلایل خود جهت کمک نظامی کشورمان به روسیه در جنگ اوکراین قلمداد کنند.
هر چند غربیها خود هر چه در زاغههای مهمات داشتهاند به اوکراین فرستاده و دهها هزار نیروی نظامی را هم به این کشور اعزام کردهاند، اما به هیچ عنوان نمیتوانند کمک نظامی ایران به روسیه را برتابند. این مساله که این کمکها میتواند نتیجه جنگ را تغییر دهد به شدت آنها را میآزارد چرا که باوجود کمک 75 میلیارد دلاری نظامی غربیها در جنگ 8 ماهه، فروش چندصد میلیون دلاری سلاح توسط ایران میتواند همه این سرمایهگذاری را بر باد دهد. این را باید غیر از ضرر اقتصادی این مساله دانست که به صدها میلیارد دلار میرسد.
به همین علت آنها برای آنکه پای موشکهای ایرانی به روسیه باز نشود، پنجره فشار را باز کردهاند. متاسفانه وزارت خارجه و شخص وزیر امور خارجه هم در این رابطه رفتار درستی ندارد که به آن اشاره نمیکنم؛ اما از فعالان فضای مجازی و رسانهای کشور به عنوان یک همکار تقاضا دارم از این به بعد به هیچ عنوان اسمی از حضور تجهیزات ایرانی رد نبرد اوکراین به میان نیاورند. در ماجرای یمن پروندهای قطور را برای کشورمان درست کردند که به خیر گذشت. شما باب میل در غربگراها و غربیها بنویسید که ایران این پهپاد را از روسیه خریده و همه آنها را خود روسها ساختهاند؛ موشک فاتح 110 و ذوالفقار هم مال خود روسها است؛ شاید راضی شدند و دست برداشتند!!