این سوالی است که شاید در وهله اول پاسخ آن را همه بدانید و فکر کنید که بله، حضور این پهپادها میتواند باعث شکست ناتو در جنگ با روسیه شده و به پیروزی این کشور در این نبرد کمک کند! اما این بخشی از حقیقت است و همه حقیقت نیست، بخش اصلی و به قول معروف بزرگتر را طرف امریکایی بر زبان نیاورده و تلاش کرده تا در حوزه تبلیغاتی و رسانهای این موضوع را به صورت غیرعلنی مطرح کند.
اگر دقت کرده باشید، این روزها ویدئوهای متعددی از حضور و فعالیت پهپادهای ساخت ایران که بیشتر آنها نیز انتحاری هستند منتشر میشود و اوکراینیها از سیاست مخفیکاری در این زمینه به سیاست اعلانِ حضور و اعلام موضع رسیدهاند. آخرین موضعی هم که گرفتند پس گرفتن اعتبارنامه سفیر ایران در کییف بود (که البته نصف حقش بود) و حالا هم دارند ننه من غریبم بازی در میآورند شاید امریکا، اروپا یا رژیم صهیوینستی بیایند و به آنها برای مقابله با این پهپادها کمک کنند.
این را بارها گفتهایم و دوباره هم تاکید میکنیم پهپادها نه روئینتن هستند و نه نامرئی، یک پرنده بدون سرنشین کوچک با یک موتور چند اسب بخاری که یک مشکل در ارسال سیگنال میتواند اسباب سقوط آنها را فراهم کند بنابراین اگر طرف مقابل در شرایط مناسب بوده و سلاح مناسب را هم داشته باشد میتواند آنها منهدم کند، کما اینکه در طول این چند روز شاهد انتشار تصاویری از سرنگونی آنها بودهایم و بعد از این هم منتشر خواهند شد.
اما حقیقت ماجرا در مورد مخالفت صریح امریکا با ارسال پهپاد توسط ایران به روسیه به نظر فارغ از جنگ فعلی بوده و پس از آنکه کاخ سفید مطمئن شد این پهپادها ارسال شده و مقامات ایرانی وقعی به خواستهها و تهدیدات آنها نگذاشتهاند سیاست سکوت را در پیش گرفت و در این چند هفته عملاً صحبت جنجالی و عجیبی از طرف سران کاخ سفید را شاهد نبودهایم و حتی رسانههای این کشور هم به صورت محدود و هدفمند به حضور این پهپادها در نبرد اوکراین میپردازند.
اما چرا امریکا واقعاً با حضور پهپادهای ایرانی مخالفت کرد؟ در حالی که به نوشته روزنامه نیویورکتایمز چینیها که روابط بسیار نزدیکی با مسکو دارند در این زمینه حاضر به همکاری و همراهی نشدند و هندیها نیز که میزان قابل توجهی نفت از روسیه خریداری کرده و تسلیحات آنها عمدتاً منشأ روسی دارند حرف طرف را گوش کرده و عملاً هیچ همکاری نزدیکی در این زمینه نداشتند؟ شاید هندیها تکنولوژی چینیها را نداشته باشند اما در این زمینه همکاری نزدیکی با رژیم صهیونیستی داشتند!
نخستین موضوع که به نظر مهمترین و اصلیترین موضوع است؛ ترس امریکاییها از انتقال تکنولوژی پهپادها به روسیه بود. این حقیقت که پهپادهای ایرانی به صورت انبوه از تکنولوژی روز امریکایی استفاده میکنند بر کسی پوشیده نیست. در یک دهه گذشته تقریباً هر مدل پهپادی که در امریکا ساخته شده و در آسیای غربی پرواز کرده به شکلی سر از ایران درآورده و متخصصان ایرانی از این تکنولوژیها برای ساخت نمونه ایرانی و بومی پهپادهای خود بهره گرفتهاند، تکنولوژیای که حداقل روسها به آن دسترسی ندارند.
در این زمینه باید گفت پهپادی مانند آرکیو 170 یا همان لاشه گلوبال هاوک، یا پهپادهای امکیو 1 و امکیو 9 در نسخههای متعدد، انواع و اقسام پهپادهای ساخت رژیم صهیونیستی که آنها نیز از دانش امریکاییها در این زمینه بهره میگیرند با حضور در زیر دست جوانان ایرانی به یک دانش بومیِ ایرانی تبدیل شد که خروجی آن پهپاد شاهد 136، شاهد 129، مهاجر 6، شاهد 192 و یسیر است که به صورت انبوه به طرف روس فروخته شده و درصد موفقیت قابل قبولی را هم کسب کردهاند.
مساله دوم که باید به آن اشاره کرد ایجاد یک بازار بزرگ برای پهپادهای ایرانی است. حضور پهپادهای ایرانی در نبرد اوکراین، جایی که صحنه بزرگترین نبرد شرق و غرب بعد از جنگ جهانی دوم است و غربیها با همه داشتههای خود پا به عرصه گذاشته و در تلاش هستند تا روسیه را شکست دهند باعث میشود که قابلیتهای پهپادهای ایرانی که تا به امروز در یمن، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و اتیوپی دیده شده بودند، به شکل وسیعتری به نگاه جهانیان بنشیند و این بر خلاف خواسته امریکا است.
حقیقت آن است که صادرات هر پهپادی میتواند صدها شغل در ایران ایجاد کند و فضای کسب و کار بزرگی را فراهم کند. این صادرات ارزش افزوده بالایی دارد و به عنوان سومین مساله، میتواند درآمد قابل توجهی نصیب ایران کند. بخشی از این درآمدها به صورت مستقیم به جیب شرکتهای دانشبنیان همکار وزارت دفاع میرود و جوانان مشغول به کار را راضی میکند.
درآمدزایی ایران از محل صدور پهپادها که یک تکنولوژی کاملاً بومی است و هیچ وابستگی خاصی به خارج ندارد باعث ایجاد ثروت مضاعف در ایران خواهد شد و این برخلاف مصالح و منافع طرف امریکایی است. همانگونه که گفته شد هر پهپاد صدها شغل ایجاد میکند و اگر صدها پهپاد سفارش برای صادرات بگیرد، هزاران شغل ایجاد میشود که از ارزش نظامی هم بالاتر است و باعث میگردد تا علاقمندان برای سرمایهگذاری و فعالیت در این حوزه که درآمد مستقیم و قابل توجهی نیز دارد، بالاتر برود.
این را هم مدظر داشته باشید که خود ساخت و صادرات پهپاد درآمدزایی ندارد بلکه درآمد اصلی در صادرات خدمات است؛ خدماتی مانند آموزش کارکنان، تعمیرات و مهمتر از همه تامین قطعات و این سه حوزه اصلیترین بخش ارزش افزوده در حوزه صادرات پهپاد است. حالا در نظر داشته باشید که برای این پهپاد قرار است شما موشک، بمب و یک قطعه بسیار گرانقیمت بنام دوربین هم تامین کند که روز به روز پیشرفتهتر و بهترش به بازار میآید و خریدار دوست دارد دوربینهای بهتری روی پهپادش نصب کند.
چهارمین مساله، موضوع انحصارگرایی امریکا است. امریکا به عنوان اصلیترین و بزرگترین سازنده پهپاد در جهان سالانه میلیاردها دلار از این حوزه درآمد دارد و دهها هزار شغل در کمپانیهای مختلف در این حوزه کار میکنند. در حالی که ایران یک پهپاد شکاری – شناسایی را ممکن است 5 میلیون دلار بفروشد؛ طرف امریکایی همین را 15 میلیون دلار به مشتری میاندازد و این بدون خدمات، قطعات و آموزش است. حضور ایران در بازار جهانی با قیمت مناسب رقیب جدی برای محصولات گرانقیمت امریکایی است.
در حالی که کشورهای اروپایی از ترس امریکا جرأت ورود به این حوزه را ندارند و همگی نوکری امریکا را میکنند، کشوری مانند ترکیه هم که مدعی پهپادسازی است آن چیزی که میسازد مونتاژ قطعات ساخت کشورهای غربی است که در حقیقت رونق دادن به محصولات اروپایی، امریکایی و کانادایی است. رژیم صهیونیستی نیز پهپادهایی را که میسازد به قیمت بالا میفروشد و در حوزه فروش هم تابع کامل سیاستها و خواستههای امریکا است، یعنی بدون موافقت امریکا وارد این معاملات نمیشود.
پنجمین مساله؛ وحشت امریکاییها از افزایش نفوذ ایران با صادرات پهپاد است؛ حضور پهپادهای ایرانی در هر کشوری و بهرهگیری آن کشور از این قدرت باعث میشود که حضور و نفوذ ایران به عنوان سازنده در نیروهای نظامی آن کشور میشود. به عنوان مثال حضور پهپادهای ایرانی در روسیه و آموزش پرسنل روس برای بهرهگیری از این پهپادها باعث نزدیکتر شدن روابط افسران و نظامیان دو کشور شده و این در مورد هر کشور دیگری هم صاق است.
ششمین مساله که آن هم بسیار مهم است مسلح شدن دشمنان امریکا به این قدرت جدید و اثرگذار است. همانگونه که گفته شده نه رژیم صهیونیستی و نه ترکیه بدون تایید امریکا هیچ پهپادی را به هیچ طرفی نمیفروشند و چنانکه در خاطر دارید دو سال پیش که کشورهای غربی ترکیه را به دلیل استفاده از این پهپادها علیه مزدوران امریکا در شمال سوریه تحریم کردند، تولید بیرقدار به صفر کاهش پیدا کرد، اما این مساله در مورد ایران صادق نیست چرا که ایران خود تولیدکننده همه قطعات است.
در حالی که امریکا فقط به متحدان نزدیک خود چنین پهپادهایی میفروشد (آن هم به صورت دانگرید شده) و کشورهای دیگر باید در حسرت داشتن چنین تسلیحاتی برای دفاع از خود بمانند ایران به عنوان دشمن امریکا وارد عرصه شده و به دوستان خود این تسلیحات و تجهیزات را منتقل میکند کشورهایی مانند ونزوئلا، بولیوی، الجزایر، یمن، لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و ... و به عنوان یک بروز و عینی باید روسیه را مثال زد که به شکل انبوهی این پهپادها را به خدمت گرفته است.
هفتمین مورد را باید در درک جدیدی از قدرت ایران قلمداد کرد، قدرتی که غرب در طول سالهای گذشته در تلاش بودند تا آن را انکار کنند و میگفتند تحریمها ایران را به قهقرا برده است اما حضور پهپادهای ایرانی در روسیه و استفاده گسترده از آن تعریف جدید و درک دقیقتری از قدرت و تکنولوژی برتر نظامی ایران را به جهانیان معرفی کرد که به شکل معمولی قابل تعریف و درک نبود. اگر پهپادهای صادراتی ایران به روسیه میتوانند اینگونه صحنه نبرد را عوض کنند، خودش وارد عمل شود چه بلایی بر سر دشمن خواهد آمد.
هر چند میتوان عوامل و مسائل دیگری را هم پیدا کرد و برشمرد اما این مسائل و موارد مهمترین و اصلیترین در نوع خود بودند که میشد به آن اشاره کرد. این روزها کاخ سفید و رسانههای امریکای تا جایی که امکان داشته باشد از موفقیت پهپادهای ایرانی نمیگویند تا مشتری جدیدی به تور ایران نخورد اما کار از کار گذشته است!