ائتلاف و اتحاد در مسیر قدرتمندتر شدن تنها راهکار و تنها راه چاره ما است. با این حال، دشمن به خوبی متوجه شده که چگونه باید در مقابل قدرتمند شدن کشور ما ایستاده و با ماشین سنگین تبلیغاتی خودش که حجم بالایی از دروغ را روزانه به جامعه پمپاژ میکند بر آن است تا به هر شکل ممکن مردم را از هم دور و حاکمیت و مردم را در مقابل هم قرار دهد. اینکه در این مسیر تا چه اندازه موفق شده، نمیشود با اطمینان گفت اما میتوان این را مدنظر قرار داد که هنوز بخش بزرگی از جامعه در فضای خاکستری قرار دارند و باید به آنها کمک کرد.
از همان ابتدای جنگ اوکراین و حمله روسیه به اوکراین، جامعه ایرانی به سرعت موضع گرفت، تاریخ را زیر و رو کرد، سعی کرد همه جنایتهایی که روسها در ایران کردهاند را برجسته کند و از «خیانت» تاریخی روسها بگویند؛ حتی کار را به جایی رساندند که مدعی شدند که ایران را روسها کنترل میکنند و آنها هر چه در کشور ما هست را با خود میبرند اما وقتی از این جماعت یک سوال میپرسیدیم که 5 مثال از غارت ایران توسط روسیه بزنید؛ تنها چیزی که در ذهنشان بود نیروگاه اتمی بوشهر بود که آن هم با دو کلمه توضیح فوراً به عمق اشتباه پی میبردند اما از موضع خود کوتاه نمیآمدند.
این مساله را در مورد چین و توافق تهران و پکن برای سرمایهگذاری 25 ساله چینیها در کشورمان هم دیدیم که چه هجمه شدیدی علیه این توافق صورت گرفت. این حجم از تبلیغات رسانهای و روانی بر روی جامعه ایرانی در حالی صورت میگرفت که این توافق از صفر تا 100 کاملا به نفع مردم ایران بود، اما عناصر نفودی، ترولهای مجازی و جریانهای ضد وطنی آنچنان دروغهای شاخداری گفتند و به گونهای ذهن مخاطب ایرانی را مسموم کردند که او بدون آنکه فکر کند، بپرسد، سوال کرده و حساب سود و زیان را کند به سمت مخالفت با این توافق 25 ساله رفت که اتحادیه اروپا در دوران ترامپ هم دنبال امضای یک مدل از آن بود.
نمونه عینیتر و عالیتر؛ سوریه است. از روزی که محور عربی، عبری، غربی و ترکی تلاش کردند تا در سوریه دست به فتنهانگیزی بزنند، در کنار اعزام دهها هزار تروریست از بیش از 100 کشور جهان به داخل خاک این کشور، از بشار اسد رئیسجمهور سوریه یک قاتل بالفطره ساختند و تروریستهای تکفیری را مظهر نجابت و نجات سوریه شمردند که در تاریخ معاصر سابقه نداشت. باز هم در ایران تا سالها حکومت از ترس همین رسانههای غربی و افکار عمومی وابسته شده ایران به این رسانهها جرأت نمیکرد که بیاید و توضیح دهد که در سوریه حضور نظامی و مستشاری دارد. در این زمینه نگارنده این مطلب سالها بدترین فحشها و دشنامها را شنیدم و تحمل کردم.
مردم ایران روزی متوجه عمق فتنه این محور خطرناک و شیطانی در سوریه شدند که به مجلس حمله شد، به رژه اهواز حمله شد و چندین تن مواد منفجره در برخی از مناطق تهران کشف و ضبط گردید، زمانی متوجه شدند در سوریه چه خبر است که داعش هزاران نفری تیرباران میکرد و روزی متوجه شدند آنچه رسانههای وابسته به دشمنان ایران در مورد سوریه و حوادث آن گفتهاند دروغ است که نیروهای مسلح ما در عمق خاک عراق با این تروریستها وارد جنگ شدند تا اجازه ورود آنها به کشور و اشغال نفتشهر، قصرشیرین و برخی مناطق مرزی دیگر را ندهند و در این راه دهها شهید و جانباز هم فدای استقلال کشور و امنیت مردم شد که هنوز خیلی از مسائل آن را متوجه نشدهاند.
از این دست مثالها میشود به صورت متعدد زد؛ در مورد همین سوریه آنها دنبال سرنگونی نظام حاکم بر این کشور بودند تا نه تنها راه ارتباطی و تجاری ما با مدیترانه را قطع کنند، بلکه با روی کار آوردن یک جریان اخوانی که در تفکر و رفتار هیچ دستکمی از گروهک تروریستی منافقین و داعش نداشت یک دشمن به دشمنان خونی ایران در منطقه اضافه کرده و عرصه را بر ملت ایران تنگ کنند. اگر آنها در سوریه پیروز میشدند و داعش بغداد را اشغال میکرد امروز نقطه آسیای غربی به شکل دیگری ترسیم میشد اما به همت و حکمت جوانان و مسوولانی که این شرایط را درک میکردند این اتفاق روی نداد.
ماجرای اوکراین هم مانند سوریه است. آنهایی که در این کشور علیه روسیه میجنگند همانهایی هستند که در سوریه، عراق، لبنان و یمن علیه ما دهههای متمادی جنگیدند و ما با آنها مقابله کردیم. اینها همان طرفهایی هستند که همین امروز هم در کف خیابان تلاش میکنند تا ایرانیها را مقابل هم قرار داده و جامعه منسجم و متحد ایران را چندپاره کنند و با راه انداختن جنگ قومی و قبیلهای به اهداف کثیف و غیرانسانی خود برسند و متاسفانه در این مسیر نه مسوولان و حاکمان کشور روشنگری میکنند و خط و خطوط را برای مردم مشخص و نه اکثریت مردم میدانند که عمق ماجرا چیست.
همانگونه که از همان ابتدای جنگ اوکراین هم گفتم، جنگ در این کشور میان شرق و غرب است، غرب درصدد است پس از سالها شکست در مرزهای خونین خود با شرق از یک نقطه نفوذ کند اما از آنجایی که کار خدا زیباست آنها به هر دری میزنند بسته است. اینکه نوشتم نباید اجازه داد روسیه در جنگ شکست بخورد، به همین دلیل است چرا که غربیها و دشمنان ما روی این مساله اساسی حساب باز کردهاند و به در و دیوار میزنند تا ارتش روسیه را در اوکراین شکست دهند و راه خود به شرق را باز کنند اما «ما به عنوان یک ایرانی» اجازه پیروزی غربیها را نخواهیم داد. ما از دوران اشکانی که با غربیها در جنگ بودهایم، هنوز هم به این جنگ مقدس ادامه میدهیم و نباید کوتاه بیاییم.
اگر واقعاً ایرانی هستیم، اگر واقعاً منافع ملی برایمان مهم است، اگر واقعا خوب تشخیص میدهیم باید با دقت بسیار زیادی دست به انتخاب بزنیم. گیرافتادن در گرداب رسانهای و تبلیغاتی غربیها هیچ سودی برای جامعه و آینده ما ندارد. همانگونه که بارها نوشتهام و گفتهام هیچ طرفی دلش برای ما نمیسوزد، نه غرب و نه شرق؛ بلکه این قدرت است که احترام میآورد، این اعتقاد و باور است که ریشهدار و اصیل است. اینکه مینویسم اجازه پیروزی ناتو را نخواهیم داد، شاید برای عدهای خندهدار باشد اما این حقیقت را به زودی متوجه خواهید شد که از چه چیزی حرف میزنم. وقتی اصالت با قدرت باشد، طرف این و آن ایستادن کاملاً اشتباه است.
ما در چند جنگ جهانی در طول 40 سال گذشته پیروز و سربلند بیرون آمدهایم: هشت سال جنگ رژیم بعث علیه میهن عزیزمان؛ جنگ جهانی علیه لبنان در سال 2006، جنگ جهانی علیه ملت فلسطین در چند نوبت در باریکه غزه، جنگ جهانی علیه ملت سوریه، جنگ جهانی علیه عراق و جنگ بیسابقه جهانی علیه ملت یمن. در همه این جنگ طرف پیروز ما بودیم در حالی که به لحاظ عِده و عُده از طرف مقابل کمتر بودیم. چه کسی یا طرفی میخواهد این پیروزیها و نبردها را انکار کند؟ در همه این نبردها، طرف مقابل چه کسانی بودند؟ آیا پیروز شدند؟ آیا فقط در یک جنگ توفیقی به دست آوردند؟
در مورد روسیه نیز به همین منوال است. روسیه خودش شاید قدرت بزرگی باشد اما قدرت اثرگذار میدانی ما هستیم؛ این قدرت ما است که امروز در اوکراین دارد بازی را عوض میکند و این موضوعی است که خود غربیها هم به آن اعتراف کردهاند. فقط پرواز پهپادهای شاهد 136 بر فراز اوکراین و انهدام اهداف ناتو باعث شده غرب و شرق با احترام بیشتری به ما نگاه کنند، پهپادهایی که فقط بخشی از توانمندی نظامی و تکنولوژیک ما هستند و رونمایی نشده و دیده نشده تا دلتان بخواهد داریم. اینکه عرض میکنم اصالت با قدرت است و قدرت است که احترام میآورد به همین علت است.
روسها این روزها گاهی اوقات تا 100 بار نام ایران را بر زبان میآورند و رسانههای غربی تا به امروز صدها گزارش، مقاله، یادداشت و تحلیل در مورد حضور پهپادی ایران در اوکراین و ناتوانی ناتو در مقابل آن نوشتهاند... آیا این همان توانی نیست که دو سال پیش نماینده آمریکا در امور ایران آن را فتوشاپ میدانست؟ آیا در این چند هفته دیگر صحبتی از وجود گزینهها روی میز میکنند؟ اصل مساله این است و این همان قدرتی است که از آن وحشت دارند و تلاش میکنند تا آن را از درون نابود کنند.
در پایان این نوشته بار دیگر به این مهم اشاره میکنم که غرب در تلاش است تا رخنه ایجاد کرده و به سمت شرق بتازد. دو دهه در افغانستان بیتوته کردند اما اجازه ماندگاری به آنها ندادیم و ناچار به فرار شدند. حالا هم باید از آسیای غربی بروند و تلاش میکنند تا با پیروزی در اوکراین وضعیت خود را بهبود ببخشند اما ما اجازه این کار را نمیدهیم. دقت کنید نوشتم «ما» یعنی «ایران ما» یعنی «کشور ما» یعنی «دانش و تکنولوژی ما» و این را خیلی زود در ماههای بعد بهتر و بیشتر متوجه خواهید شد که دقیقاً از چه مسائلی صحبت کردهام.