امروز می خواهیم به سراغ سینمای ایران و بهترین فیلم های آن با توجه به امتیاز کاربران و منتقدان سایت IMDB برویم و ببینیم از نظر این سایت بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران چه فیلم هایی است.بدون معطلی لیست را شروع کنیم.
شماره 10.هامون (1368) امتیاز : 8.1
فیلم اجتماعی داریوش مهرجویی که مرزی میان رئال و سورئال را در ساخته محبوب خود بوجود می آورد روایت کننده داستان شخصیتی روشنفکر در دوره و زمانه خود یعنی پس از انقلاب به نام حمید هامون با بازی درخشان خسرو شکیبایی را روایت می کند که گره اصلی داستان کشمکش های میان این شخصیت با همسر خود یعنی مهشید با بازی بیتا فرهی است.این فیلم دغدغه های افرادی مانند هامون را در جامعه خود به تصویر می کشند که در میان امیال دنیوی خود و تفکرات آرمانیشان میان یک دوراهی برزخ گونه در حال فروپاشی و نابودی هستند.جالب است بدانید طبق گفته خود داریوش مهرجویی نویسنده و کارگردان کار فیلنامه این کار را از روی بوف کور صادق هدایت الهام گرفته است.این فیلم در سال 1368 در هشتمین جشنواره فیلم فجر با دریافت 5 سیمرغ بلورین که شامل جوایزی مااند بهترین فیلم و بهترین کارگردانی می شد توانست نطر بسیاری از منتقدان و دوستداران سینما را جلب کند.
شماره 9.لاک پشتها هم پرواز میکنند (۱۳۸۳) امتیاز : 8.1
سومین فیلم بلند بهمن قبادی که به زبان کردی ساخته شده است در جریان جنگ عراق به زندگی گروهی از مردم کرد در مرز ترکیه و ایران میپردازد.پناهندگانی که قبل از حمله آمریکا به کشورشان منتظر فروپاشی آن هستند اما بعد از سقوط دولت صدام نیز جایی برای زندگی ندارند.کارچاق کنی به نام کاک ستلایت، با بازی سوران ابراهیم، در کمپ است که کار و کاسبی بچه های دیگر را زیر نظر دارد. کار این بچه ها چیست؟ آنها مین خنثی می کنند و به کار دلالی اسلحه در ممالک همجوار مشغولند.لاک پشتها هم پرواز میکنند با دریافت ۴۲ جایزه و حضور در ۷۳ جشنواره بینالمللی در سراسر جهان یکی از موفق ترین فیلم های ایرانی در جشنواره های خارجی بوده است و همچنین توانست در سایت متاکریتیک در میان فیلم های سال 2005 میلادی به عنوان فیلم هشتم برتر این سال تبدیل شود.
منبع : سایت برترینها
شماره 8.ابد و یک روز (1394) امتیاز : 8.2
جدید ترین فیلم لیست ما اولین ساخته کارگردان جوان سینمای ایران یعنی سعید روستایی است.داستان فیلم روایتگر زندگی خانواده ای است که با مشکلاتی مانند فقر، اعتیاد، بیکاری و مشکلات خانوادگی است و افراد این خانواده هر کدام از آنها به نحوی به دنبال فرار از این خانه هستند. به روایت عباس مدحجی : ابد و یک روز، یک تلنگر است. تلنگری ست به ما جهت یادآوری طبقه ای فراموش شده.طبقه ی مدفون زیر خروارها نکبت و بدبختی و فقر و اعتیاد و عقده های فروخورده و ... اما گذشته از همه ی اینها، جنجالی ترین و اصلی ترین و به نظر من طلایی ترین دیالوگ فیلم آنجایی است که مرتضی [ با بازی پیمان معادی ] با صدای بلند رو به همه میگفت : هرکی بتونه و از اینجا نره از سگ کمتره ، هر کی بره و برگرده از سگ کمتر ،هم کمتره . این دیالوگ توی صورت مخاطب کوبیده میشود.این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت 9 سیمرغ در این دوره از جشنواره شد و بعد از آن در اکران عمومی و همینطور عرضه در سینمای خانگی توانست بسیاری از مخاطبان را شگفت زده کند.
منبع : سلام سینما
شماره 7.رنگ خدا (1376) امتیاز : 8.2
شاید اصلی ترین حس موجود در فیلم رنگ خدا چهارمین ساخته بلند مجید مجیدی به عنوان یک فیلم دینی و مذهبی به جای تکیه بر وجود خدا،یاد او را در فیلم برای زنده کند.داستان کودکی نابینا که تنها حس موجود در آن عشق و علاقه به تک تک اعضای خانواده و جهان اطرافش است.از سکانس ابتدایی کمک به جوجه تا خریدن هدایا و سوغاتی هایی برای اعضای خانوادهاش نشاندهنده عشق کودک قصه ما به زندگی و اطرافیانش را نشان میدهد.اما پدرش هاشم با بازی محسن رمضانی شاید از وجود او میترسد شاید خجالت میکشد اما مطمئنا دوست ندارد که پسرش از مدرسه شبانه روزی بازگردد چرا که میخواهد ازدواج کند و سعی در مخفی کردن پسر نابینای خود دارد.این فیلم تنها با اکران در حدود سی سینما در آمریکا توانست فروشی 2000 دلاری را کسب کند و در جشنواره فجر آن سال در 10بخش نامزد دریافت سیمرغ شود.این فیلم و بازی های درخشان آن توانست نظر بسسیاری از منتقدان بزرگ سینما مانند راجر ایبرت و استیفان هلدن را به شدت به شمت خود جلب کند تا جایی که ایبرت در نقد خود از این فیلم در مورد بازی محسن رمضانی می گوید: ايفاي نقش توسط محسن رمضاني جوان، بي ريا است. جايي كه با نااميدي گريه مي كند، ما بازي نمي بينيم ، اندوه خالص را مي بينيم.
شماره 6.سوته دلان (1356) امتیاز : 8.3
تنها فیلم قبل انقلاب لیست ما ساخته علی حاتمی کارگردان و فیلمنامه نویس بزرگ ایران است که روایتگر داستان دو برادر با نام های حمید با بازی جمشید مشایخی و مجید با بازی بهروز وثوقی به عنوان برادر کوچکتر او که دارای اختلال ذهنی است، می باشد.توجه بسیار زیاد حمید به برادر کوچک تر خود که گاهی به صورت افراطی انجام می شود باعث می شود حمید حتی در بسیاری از مواقع به زندگی خودش و افراد پیرامون خود اهمیتی ندهد که حتی این افراط و تفریط ممکن است به ضرر مجید تمام شود و گاهی اوقات نتوان این اشتباهات را جبران کرد و به قول حمیدآقا :«همه عمر دیر رسیدیم»
موضوعات اخلاقی بازگو شده در داستان های علی حاتمی و به تلنگر انداختن مخاطبان خود یکی از موارد اصلی کارهای اوست که در این فیلم هم وجود دارد و یکی از ماندگار ترین کارهای او را بوجود آورده است.
شماره 5.کلوز آپ (1368) امتیاز : 8.3
داستان ساخته رئال عباس کیارستمی روایتگر داستان واقعی شخصیتی به نام حسین سبزیان است که به دلیل شباهت بسیار زیلدش به محسن مخملباف خودش را محسن مخملباف اعلام می کند و تمام سعیش را م کند که وارد خانواده آهنخواه شود.به قلم احمد میراحسان در روزنامه اعتماد :کلوزآپ به ما می آموزد به جای غرولند در خصوص اخلاق و جامعه شناسی خودمانی و ذکر مکرر و بیمارگونه و توهین آلود فلاکت خودمان و سرکوفت خصیصه های ایرانی، ظاهرسازی و نهان روشی و دروغگویی و خودنمایی و بی مسئولیتی، به مشاهده گری پرسشگر و اهل حکمت بدل شویم و به خود مجال تفکر بدهیم؛ چرا سبزیان می خواهد جای دیگری باشد؟ چرا از خانواده آهن خواه سوءاستفاده می کند؟ این نادرستکاری در کنه اش چه چیز نهان دارد؟ چگونه نابجایی و تولید جرم نطفه می بندد؟ و همه این پرسش ها رها از رمانتیسیسم و سانتی مانتالیسم و تایید بیجای سبزیان یا تطهیر یکسویه او و ندیدن رنج های خانواده آهنی و ضمن توجه به صداهای دیگر رخ می دهد.فیلم چندلحنی و پرسشگر کیارستمی ما را به یاد سخن درست منتقد غربی مشهوری می اندازد که درک کرد کلوزآپ نه تنها با ما از نیازی انسانی برای رویا و قدرت عظیم افسون سینما برای رویاسازی حرف می زند بلکه با کاراکتر آسیب دیده و روانشناسی کسی که می خواهد جای «دیگری» باشد ما را با سوال بنیادینی آشنا می سازد که پرده از بحران عمیق زندگی اجتماعی مان برمی دارد اینکه ما تحت شرایطی بی ریشه و سرشار از نقش های دروغین و فقدان احترام واقعی به شخصیت انسانی و «نابجا» زندگی می کنیم.
نکته جالب در مورد فیلم کلوزآپ آن است که هر بازیگر در نقش خودش بازی کرده و فرم مستند گونه ای به آن داده است برای مثال سربازی که سبزیان را دستگیر می کند در اصل همان سربازی است که در واقعیت او را دستگیر کرده است.
منبع : نقد فارسی
شماره 4.بچههای آسمان (1375) امتیاز : 8.3
فیلم بچه های آسمان به عنوان اولین فیلم ایرانی در بین نامزد های جوایز اسکار و معرفی کننده سینمای مجید مجیدی به غرب مانند بسیاری از فیلم های این کارگردان بازگو کننده زندگی کودکان و نوجوانانی پر شور و عشق را روایت می کند که سرنوشت آنها به شدت برای مخاطبان سینما و منتقدان جذاب است.داستان برادر و خواهری با نام های علی و زهرا که بعد از گم شدن کفش های خواهر کوچک توسط سهل انگاری علی و عدم خرید مجدد یک کفش نو به خاطر توانایی مالی ضعیف خانواده مجبور به استفاده از یک جفت کفش می کنند به گونه ای که از صبح تا ظهر کفش برای زهرا باشد و بعد از ظهر که نوبت مدرسه علی است برای برادر بزرگتر.در همین حال علی متوجه یک مسابقه دو می شود که جایزه نفر سوم آن یک جفت کفش نو است و بعد از آن تلاش او برای رسیدن به این جفت کفش را می بینیم.در این روز های سخت زندگی افراد شاید مهم ترین نکته که ما را به ادامه زندگی و تلاش در آن تشویق می کند امید است.تک تک شخصیت های فیلم با همین فکر به آینده و امید به آن است که در مشکلات کوچک و بزرگ خود غرق نمی شوند و با شخصیت هایی بسیار قابل لمس برای ما یک قهرمان در جهان امروز می سازند.این فیلم توانست جوایز بسیار زیادی را با انتشار خود به دست بیاورد و فروش داخلی و جهانی خوبی هم داشته باشد.حتی قسمتی از فیلمنامه این کار در کتاب های فارسی راهنمایی نیز چاپ شده است.
شماره 3.جدایی ناد از سیمین (1389) امتیاز : 8.3
اولین فیلم ایرانی که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی زبان در مراسم اسکار سال 2012 و همینطور گلدن گلوب همان سال شد پنجمین فیلم سینمایی اصغر فرهادی کارگردان موفق ایرانی بود که حال هوای فیلم او مانند اثر قبلیش یعنی درباره الی است. انسانهایی که در مواجه با مشکلات، اخلاق را فراموش می کنند و دائما رنگ عوض می کنند! فیلمبرداری به سبک " دوربین در دست " انجام گرفته که باعث شده تا شخصیتهای داستان باورپذیرتر ، از آب در بیایند. فیلمبردار فیلم محمود کلاری است.داستان فیلم در مورد زن و شوهری است با نام های سیمین و نادر که زن خانواده به همراه شوهر و تنها دختر خود قصد مهاجرت به خارج از کشور را دارند که نادر به دلیل بیماری پدر پیرش و ابتلای او به آلزایمر نمی تواند او را تنها بگذارد و درگیری این زوج از همین جا شروع می شود و در ادامه داستان اتفاقاتی می افتد که زندگی همه آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد.فیلم با دریافت جوایز بسیار و تبدیل شدن به فیلم محبوب سال 2011 در ذهن بسیاری از منتقدان بزرگ سینما همچون راجر ایبرت یکی از بهترین فیلم های قرن لقب گرفت.این فیلم همچنین برنده جایزه خرس طلایی برلین به عنوان بهترین فیلم آن جشنواره شد.
منبع : مووی مگ
شماره 2.مارمولک (1382) امتیاز : 8.5
نوبت می رسد به تنها فیلم کمدی لیست ما.فیلم مارمولک که فیلمنامه اقتباسی آن از روی فیلم هایی همچون "ما فرشته نیستیم" و "زائر" توسط پیمان قاسمخانی نوشته شده توسط کمال تبریزی کارگردانی شده و نگاه متفاوتی به مسئله روحانیت و جامعه دارد. رضا مثقالی(پرویز پرستویی) سارقی مسلح و سابقه دار است که به دلیل استعدادش در بالا رفتن از دیوار و خالکوبی بازویش به "رضا مارمولک" مشهور است. سکانس آغازین فیلم دستگیری اش حین سرقت را نشان میدهد و در ادامه به حبس ابد محکوم میشود. تلاش او برای فرار از زندان با پوشیدن لباس یک روحانی هسته اصلی داستان را شکل میدهد و خرده داستانهای پیرامون آن با شوخ طبعی به نقد افکار سنتی جامعه میپردازد. فیلم در زمان اکران به خاطر داستان خود حواشی بسیار زیادی را به همراه داشت تا جایی که کمال تبریزی در مصاحبه ای در مورد حاشیه زمان اکران می گوید : زمانی که قرار شد فیلم برای اعضای شورای عالی امنیت ملی به نمایش درآید خانوادههای آنها از این ماجرا باخبر شده و گفته بودند برای دیدن فیلم آنها هم میآیند. کل سالن نمایش فیلم پر شده بود از خانوادههای اعضای شورای عالی امنیت ملی و محافظانشان. اعضای شورا با حالت عصبی و در سکوت فیلم را میدیدند در حالیکه کل سالن از صدای خنده خانوادههایشان پر شده بود.فیلم جوایز مهمی مانند بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را توانست در جشنواره فیلم فجر کسب کند.
منبع : سایت منظوم و سلام سینما
شماره 1.مادر (1368) امتیاز : 8.5
مادر شاید ایرانیترین فیلم تاریخ سینمای ایران است. ارزش نهادن به سنتهایی مثل جمع شدن خانواده در کنار همدیگر و ترغیب افراد به لذت بردن در کنار خانواده و گذراندن وقت و زندگی با افراد خانواده، مفاهیمی هستند که از دنیای گذشته میآیند و نوگرا و به روز نیستند، اما دست کم در فیلمهای علی حاتمی این مفاهیم، شکلی مکارانه پیدا نمیکنند و در پی فریفتن مردم نیستند. مادر فیلمی صمیمی و ساده است که از درونی انسانی بیرون آمده است؛ انسانی که البته تعلقاتی در تاریخ گذشته دارد. علی حاتمی در این فیلم که در سال ۱۳۶۸ ساخت به روایت مادری پرداخت که از سرای سالمندان به خانه میآید تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش بگذراند.فیلمهای علی حاتمی و به خصوص مادر، احساس راستی و یکرنگی به تماشاگر انتقال میدهد و گویا هیچ هدف دیگری جز خود فیلم پشت آن نیست.قطعا یکی از موارد ماندگاری این اثر بازی خاطره انگیز هرکدام از بازیگران بزرگ این فیلم است.بسیاری از بازیگران بزرگ سینمای ایران همچون رقیه چهره آزاد، محمدعلی کشاورز، اکبر عبدی، امین تارخ و... در آن به بهترین شکل ممکن نقش های خود را بازی می کنند.فیلم در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر جوایز متعددی همچون بهترین بازیگر نقش زن و همینطور بهترین بازیگز نقش مکمل مرد را توانست به خود اختصاص دهد.
منبع : ایسنا و فیلیمو