ویرگول
ورودثبت نام
TOP10
TOP10
خواندن ۱۵ دقیقه·۴ سال پیش

بهترین بازی های ایندی و مستقل دنیای ویدیوگیم

واژه Indie حرف مختصر شده نام independent Video Games است که در فارسی به معنی بازی مستقل به کار برده میشود.در بازی Indie نه دیگر خبری از آن همه هزینه نجومی پشت بازی است و نه بعضا ناشری ثروتمند.در بازی‌های مستقل معمولا دیگر خبری از سازنده های بزرگ و پر جمعیت نیست و سازنده های این بازی‌ها اغلب کوچک و با کارکنان اندک هستند.هدف از ساخت بازی‌های Indie معمولا کسب سرمایه نیست چون همانطور که می دانید در زمانی زندگی میکنیم که بازی های AAA(بازی هایی با بودجه های زیاد و ناشری بزرگ) فقط System Seller هستند و گیمرها از بازی‌های مستقل و کوچک استقبال چندانی نمی کنند.بازی‌های Indie صداگذاری های منحصر به فرد و معمولا فانتزی دارند و یکی از نقاط قوت این نوع بازی‌ها توجه زیاد به بخش موسیقی است.برای همین است که گیمرها به بازی های Indie لقب بازی‌های آرامش بخش را دادند.سبک این بازی ها با بازی‌های AAA متفاوت است و سازنده سعی میکند به ساده ترین شکل ممکن گیمر را برای بازی کردن و سرگرم شدن ترغیب کند.اگر این لیست را می خوانید و از دنیای رنگارنگ صنعت بازی لذت می برید و بازی کردن را دوست دارید.تمام بازی های لیست امروز به شما توصیه می شود.چرا که به احتمال بسیار زیاد نه تنها از تجربه آنها شگفتزده می شوید بلکه این بازی ها به بهترین آثار تجربه شده شما اضافه خواهد شد.بدون شک این لیست یکی از سخت ترین لیست های ممکن برای قالب ده تایی با توجه به ازدیاد بازی های قوی و قدرتمند ایندی به شمار می رود و ممکن است در این لیست بسیاری از بازی های محبوب شما نباشد و برای همین موضوع در قسمت کامنت ها برای ما از بهترین تجربه های بازی های مستقل خود بنویسید.

منبع : گیمینگ مستر

شماره 10.Gris

2018
2018

لیست را با یکی از خوش آب و رنگ ترین عنوان های ساخته شده صنعت ویدیوگیم شروع می کنیم.یک بازی پلتفرمر که با گرافیک هنری خیره کننده خود شما را میخکوب می کند و باعث می شود که بارها در بازی دسته را کنار گذاشته و از تصویر ساخته شده در آن لذت برده و حتی از آن عکس بگیرید.تجربه بازی در کنار موسیقی به شدت تاثیرگذار خود و داستان روانشناختی‌اش به تمام دوستداران صنعت گیم توصیه می شود.بازی GRIS را یک بار خودتان تجربه کرده، یک بار دوباره بعد از آن تجربه آن را بازی کنید و برای بار سوم با استفاده از یک راهنما به تجربه آن بپردازید. نمادهای بازی همگی جذاب و واقعی هستند که به شدت می‌توانند روی زندگی واقعی شما تاثیرگذار باشند.

منبع : پیکسل‌آرتس

شماره 9.Katana Zero

2019
2019

نوبت به یکی از بازی های خشن و پر خون لیست می رسد.شاید بسیاری با دیدن جهن بازی و گیم پلی سریع آن یاد عنوان Hotline Miami بیفتند آن را شبیه به آن بدانند با یان تفاوت که بازی Katana Zero شما را در نقش یک سامورایی با تمام قدرت‌های آن قرار می‌دهد: قدرت حرکت سریع، کند کردن زمان، منحرف کردن گلوله‌های با شمشیر و … اما بازی با حرکتی خلاقانه، کاری می‌کند که نه تنها آسان نباشد، بلکه اتفاقا تا حد بسیار زیادی چالش برانگیز شود. چه شما و چه دشمنان شما همگی با یک ضربه دار فانی را وداع می‌گویید و فرصت جبرانی برای اشتباهات وجود ندارد. مراحل انتهایی بازی نیز به قدری وسیع بوده و تعداد دشمنان زیادی را بر سر راه شما می‌گذارد که واقعا نمی‌توان بازی را آسان خطاب کرد. کلید اتمام بازی آن است که علاوه بر عکس‌العمل‌های فوق‌العاده سریع، بتوانید نقشه‌ای بکشید که دشمنان را به ترتیب و حدالامکان بدون خبردار شدن دیگران از بین ببرید. داستان بازی نیز با این که شاید تصورش را نکنید، ولی از بسیاری از عناوین AAA بهتر بوده و شاهد روایتی چند لایه و پیچیده هستید که اتفاقا پایان‌های متعددی نیز دارد. Katana Zero برای بازیکنان حرفه‌ای، با حوصله و طرفدار داستان‌های پیچیده با گیم‌پلی سریع، انتخاب خارق‌العاده‌ای است.

منبع : پیکسل‌آرتس

شماره 8.What Remains of Edith Finch

2017
2017

بازی‌های ماجرایی عرضه‌شده که با برچسب «شبیه‌ساز راه رفتن» مورد خطاب قرار می‌گیرند، برخلاف آن چیزی که از اسم‌شان برمی‌آید، در این چند سال رشد کیفی و کمی بسیار چشم‌گیری داشته‌اند و آثار داستانی غنی و درجه یکی را تحویل جامعه بازیبازان و قصه‌دوستان کرده‌اند. محصولاتی از جمله Dear Esther، Firewatch و Everybody Gone To The Rapture و این اواخر نیز گل سرسبد و یکی از بهترین‌های این سبک، What Remains Of Edith Finch. اثری داستانی با روایتی خاص و طراحی‌ هنری‌های بس خارق‌العاده که با تم تلخ و اتمسفر گیرایش چنان سفت به احساساتتان می‌چسبد که تا جاری‌شدن نام سازندگان هنرمندش در بستر سیاه و افسرده نام خالقین‌اش، اجازه رهایی به‌تان نمی‌دهد. چهار ساعت داستان ناب در عمارت بزرگ و زیبای خانواده نفرین‌شده فینچ‌ها در سفری سورئال و تیره به گذشته و سرنوشت شوم افراد این خانواده و سرنوشت گونه‌گون همگی‌شان که در نهایت به یک نقطه نهایی خطم می‌شوند. مرگ، این مفهوم پیچیده در کلافی سراسر محنت و رنج که از ابتدای هستیمان منتظر نواختن‌شدن در ناقوس بی‌صدا و خاموش‌اش است.

منبع : دنیای بازی

شماره 7.Celeste

2018
2018

بازی Celeste عنوانی نیست که بخواهیم آن را بابت گیم‌پلی عالی به خاطر بیاوریم، ولی از طرفی دیگر Celeste یک بازی پلتفرمر شگفت‌انگیز در حیطه‌ی موسیقی، گرافیک و داستان‌سرایی است. اشتباه نکنید، قرار نیست با گرافیکی همچون Red Dead Redemption 2 روبرو شوید، ولی به جرأت می‌توانم بگویم که صحنه‌هایی که در Celeste با آن روبرو خواهید شد، هیچ چیزی از نظر زیبایی نسبت به بازی مذکور کم ندارند. موسیقی بازی نیز در زمانی که باید هیجان به شما القا کند، کاملا تند و زیبا و در مواقع دیگر، بسیار آرامش‌بخش است. اما بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت Celeste، داستان آن می‌باشد. اگر به دنبال داستانی فلسفی، زیبا، عمیق و البته آموزنده هستید، بدون شک Celeste می‌تواند برای شما فوق‌العاده باشد. در این بازی یاد می‌گیریم که مشکلات درونی، بعدهای مختلف انسان و البته خصوصیت‌های متفاوت ما، همانقدر که می‌توانند برای ما مشکل ساز باشند، می‌توانند به کمک ما بیایند.

منبع : پیکسل‌آرتس

شماره 6.Return of the Obra Dinn

2018
2018

جناب آقای Lucas Pope که کلا با احتساب آخرین ساخته‌اش یعنی Return of the Obra Dinn سه بازی در کارنامه دارد، پیش از این یک بار با Papers Please ثابت کرده تا چه حد ذهنیت متفاوتی در بازیسازی دارد و از همه‌چیز مهم‌تر تا چه اندازه برای شعور مخاطبش ارزش قائل می‌شود و در لابه‌لای بازی‌هایی که در سرراست‌ترین شکل ممکن بازیکنان را به سمت مقصد هُل می‌دهند، اثری در اختیارش قرار می‌دهد که ذهن مخاطبش را به‌چالش بکشد و باعث شود تا هر شخصی، برداشت منحصر‌به‌فرد خودش از بازی را داشته باشد.لوکاس پوپ اما اینبار در Return of the Obra Dinn بازیکنان را به فضا و حس و حالی متفاوت از ساخته قبلی خودش می‌برد و البته که این بار هم تجربه‌ای در اختیارشان می‌گذارد که بهتر و کامل‌تر از Papers Please است و از آن مهم‌تر، هنوز هم امضای خاص این بازیساز را در تک تک دقایقش می‌توان لمس و حس کرد.این بازی خارق العاده در The Game Awards توانست جایزه بهترین طراحی هنری را به خود اختصاص دهد و با داستان و روایت منحصر به فرد خود در ذهن منقدان و گیمرها ماندگار شود.

منبع : زومجی

شماره 5.INSIDE

2016
2016

شاید بتوان Inside را یکی از خاص‌ترین‌های بازی‌های تاریخ دانست.بازی «درون» (Inside)، نه‌تنها یکی از بهترین بازی های مستقل به حساب می آید، بلکه یکی از بهترین بازی‌های ساخته شده در چندسال اخیر نیز هست. همه‌چیز در این اثر در یک هارمونی بی‌نظیر در راستای خدمت به هدف و کلیت بازی بوده و قسمتی در بازی نیست که مقدارش در بازی کم یا زیاد باشد و این هماهنگیِ مثال زدنیِ اجزای مختلف بازی، دلیلی‌ است که این اثر را چنین درخشان و خاص می‌کند. طراحی و اتمسفر فوق‌العاده‌ای که سازنده‌ها در کنار داستان راز‌آلود و اورول‌وارشان در اثر تدارک دیده‌اند، ذهن و مشغله‌ی هر بازیکنی شده و به این راحتی‌ها یاد و خاطره و حس این دنیای ترسناک و رو به نابودی از ذهن‌شان پاک نخواهد شد. همچنین بخش جالب توجه این است که چطور اعضای استودیو خلاق «پلی دد» (Play Dead) با نگه‌داشتن پایه و اساس اثر قبلیشان، «لیمبو» (Limbo) و با ایجاد تغییراتی در لحن و اتمسفر بازی، توانستند محصولی را خلق کنند که در عین اینکه یادآور شاهکار قبلیشان است، هویتی مختص به خود را دارد. درون، یکی از بهترین‌ بازی‌هایی‌است که می‌توانید تجربه‌اش کنید.

منبع : دنیای بازی

شماره 4.Journey

2012
2012

بازی Journey تنها تجربه‌ای دو ساعته یا ۳ ساعته را به شما ارائه می‌دهد، اما این ۲ الی ۳ ساعت چنان برای همه لذت‌بخش است که تعجب می‌کنید. بازی شما را در یک صحرا روانه کرده و تنها کاری که باید انجام دهید، راه رفتن است. بدون هیچ چالشی، بدون هیچ پیچیدگی. اما موسیقی و جلوه‌های بصری بازی به قدری عجیب، زیبا و خارق‌العاده هستند که اصلا نمی‌توان از آن‌ها گذشت. موسیقی بازی همیشه در بین برترین موسیقی‌های ساخته شده برای بازی‌های ویدئویی بوده و هر زمانی که صحبت از بهترین موسیقی‌های تاریخ شود، یک مورد یا بیشتر از Journey در لیست به چشم می‌خورد. اگر از کشت و کشتار خسته شده‌اید، اگر کمی آرامش می‌خواهید، Journey بهترین گزینه برای شما است.سومین عنوان استودیو مستقل ThatGameCompany اوج هنر و توانایی‌ آنان در خلق محصولاتی خاص و نوآور به حساب می‌آید. «سفر» (Journey) یادآور عناوین بسیاری مثل «ایکو» فومیتو اوئداست، ولی در عین حال هویت و چیستی خاص خودش را داراست و به‌لطف فضا و اتمسفر فوق‌العاده‌اش چنان شما را در دنیای شورانگیز و سراسر سرورش غرق می‌کند که امکان ندارد مدح و ستایش مستمرتان را شامل خود نکند. دوربینی که خیلی خونسردانه شخصیت شما از فاصله‌ای دور و لانگ‌شاتی بی‌نظیر تعقیب می‌کند و به بازیکن این اجازه را می‌دهد که بدون استرس در آرامش جاری در این سفر دل‌انگیز شنا کند.این استودیو علاوه بر این بازی عناوین خلاقانه‌ دیگری نیز از جمله Flow و Flower و از حیث کارنامه کاری، حرف‌های بسیاری برای زدن دارند.

منبع : پیکسل‌آرتس و دنیای بازی

شماره 3.Minecraft

2009
2009

شاید محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین عنوان این لیست همین «ماینکرفت» (MineCraft) آقای «مارکوس پرسون» (Markus Persson) سوئدی و استودیو‌اش، «موجانگ» (Mojang) باشد. اثری دنیای‌باز و بسی خلاقانه که در آن می‌توانید با مکعب‌های سه‌بعدی‌اش هر‌ سازه‌ و بنایی که دل تنگ‌تان هوس کرده بسازید. معمار و مهندس درون‌تان را بیدار بکنید و عظیم‌ترین سازه‌های ممکنه را سر و شکل بدهید. در دنیای وسیع بازی بگردید، منابع جمع کنید، با زامبی‌ها بجنگید و مکعب‌های بی‌انتهای موجود را بر روی یکدیگر سوار کنید. دیروز داشتید «دارک‌ سولز» یا «آخرین نگهبان» بازی می‌کردید؟ طراحی‌ ساختمان‌ها و ابنیه‌‌شان شما را محسور و مجنون ساخته؟ اصلا مهم نیست، کمر همت بالا بزنید و کل منطقه مذکور را در ماینکرفت بازآفرینی کنید. هر آن‌چه که به ذهن‌تان خطور می‌کند را، از احمقانه‌ترین‌شان گرفته تا خوف‌انگیزترین آنها، می‌توانید بسازید. بگذارید جریان سیال احساس و خلاقیت کنترل شما را در دست بگیرد و ساعت‌های بی‌انتهایی را در ماینکرفت و دنیای پیکسلی دوست‌داشتنی‌اش صرف کنید. بسازید و بگردید و خراب‌ کنید و در این لوپ دوست‌داشتنی و سراسر اعتیاد حل شوید.جالب است بدانید این بازی حتی در بعضی از شهرهای اروپایی در مدارس نیز برای ساخت و ساز و آشنایی با ویژگی های آن در کلاس های آنها مورد استفاده قرار می گیرد و حتی بازی برای شبیه سازی مناطق شهری بعضی از شهرهای اروپایی نیز استفاده شده است و در بعضی اوقات فراتر از یک بازی و سرگرمی خودش را نشان داده است.

منبع : بازی‌سنتر و دنیای بازی

شماره 2.Sayonara Wild Hearts

2019
2019

اگر به دنبال عنوانی برای آرامش و شرحال شدن می گردید Sayonara Wild Hearts پیشنهاد ما برای شما است.این بازی برای روزهای ناراحتی شما و هنگامی که سرشار از مشکل و دغدغه هستید ساخته شده است.عنوانی به شدت خوش آب و رنگ و با حال و هوای بسیار دلنشینش و از همه مهمتر موسیقی های سرزنده خود که تا حدود بسیاری به موسیقی های دیسکو شباهت دارد که با گیمپلی به شدت روان خود تجربه ای را پیش روی شما می گذارد که پس از تجربه آن بارها تصویر آن در ذهن شما شکل می گیرد و مدام به شاد آن افتاده و مجددا به دنبال تجربه آن می روید.در طول ۲۳ مرحله بازی شاهد آهنگ‌هایی هستیم که همانند یک مخزن انرژی عمل می‌کنند. همچنین نوع ضرب آهنگ‌ و ریتم موسیقی‌های بازی هم به‌گونه‌ای است که با گیم‌پلی ترکیب شده است. درواقع Sayonara Wild Hearts محصولی است که نمی‌توان گفت که موسیقی آن بهتر از گیم‌پلی یا برعکس است؛ زیرا تمامی بخش‌ها نقش خود را به‌خوبی ایفا کرده‌اند تا Sayonara Wild Hearts به یکی از بهترین تجربه‌های چند سال اخیر مخصوصا روی پلتفرم موبایل تبدیل شود. اگر از کاربران اپل هستید، باید بگویم که به‌هیچ‌وجه بازی Sayonara Wild Hearts را از دست ندهید.

منبع : زومجی

شماره 1.UNDERTALE

2015
2015

بازی Undertale صرفا یکی از بهترین مستقل‌های عرضه‌شده نیست، بلکه یکی از خلاقانه‌ترین و بدیع ترین آثار عرضه‌شده در تاریخ بازی‌های ویدئویی نیز است. محصولی که از جرئه جرئه‌اش هوش، ذکاوت و فکر سر ریز است و در اوج سادگی ظاهری، طوری احساسات و هستی بازیکن‌اش را در دست‌خوش جولان و رعد و برق می‌کند که تحمل حد کمالش غیر ممکن است. همانند موج و گردبادی در بر می‌گردتان و تمامی چیستی‌تان را دست‌خوش رعشه می‌کند. مشابه «مدارک لطفا»، انتخاب و اخلاقیات به‌شکلی بس ذیرکانه در بطن و هستی اثر فرو رفته‌ که آن را سزاوار برترین تحسین‌ها و بلند‌ترین تشویق‌ها می‌کند و می‌رساندمان به اینجا که چرا این اثر را لایق جای‌گرفتن در جایگاه اول برترین مستقل‌های عرضه‌شده دانستیم.«آندرتیل» در نگاه نخست همچون تجدید میعادی هوشمندانه به نظر می‌رسد، اما توبی فاکس، سازنده‌ی بازی طرفداران را فقط با این هدف وارد دنیایی سرشار از عناصر و دستوراتِ آشنا کرده تا با راه و روش‌های یگانه‌ی خودش بازی‌کننده را سرگرم کند و از هر فرصتی برای دور برگردان زدن و غافلگیرکردن او استفاده کند.این بازی با معماهای هوشمندانه، کاراکترهای بامزه و غول‌آخرهای چندمرحله‌ای و دیوانه‌وار پُر شده است و رمز موفقیت سازنده‌ی بازی فقط استفاده از عناصر منابع الهامش برای جوشش حس نوستالژی در مخاطبش نیست، بلکه استفاده از آنها به عنوان محیطی برای کاشت، پرورش و زیستِ ایده‌های پرتعداد و چشم‌اندازِ یگانه‌ی خودش برای تعالی منابع الهامش است.

منبع : دنیای بازی و زومجی


ترین هابازیبازی ویدیوییgameIndie
ترین ها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید