ویرگول
ورودثبت نام
تبسم ادب دوست
تبسم ادب دوستمی‌نویسم درباره طراحی، احساس، برند و هر چیزی که به چشم و ذهن آدم‌ها معنا می‌دهد
تبسم ادب دوست
تبسم ادب دوست
خواندن ۲ دقیقه·۲ روز پیش

ورود گرافیک به ایران؛ روایت ظهور یک زبان تازه

گرافیک، پیش از آنکه یک رشته دانشگاهی باشد یا مجموعه‌ای از نرم‌افزارها، یک زبان است؛ زبانی که با رنگ، خط و ترکیب‌بندی حرف می‌زند و حس را به هیچ مکالمه ای انتقال می‌دهد.
ورود این زبان به ایران سفری آرام و تدریجی بود؛ سفری که از دل چاپخانه‌ها شروع شد و به ذهن هنرمندان جوانی رسید که می‌خواستند جهان را طور تازه‌ای ببینند.

چاپخانه‌ها؛ اولین نقظه شروع گرافیک ایرانی

همه‌چیز از اواسط دوران قاجار آغاز شد؛ زمانی که چاپ سنگی وارد ایران شد و کتاب‌ها، روزنامه‌ها و اعلان‌ها کم‌کم ظاهر بصری پیدا کردند.
تصویرهایی که در کنار متن قرار می‌گرفتند، شاید امروز ساده به نظر برسند، اما آن ها اولین جرقه‌ها بودند؛ نخستین تلاش‌ها برای اینکه پیام فقط خوانده نشود، بلکه دیده هم شود.

رضا عباسی تا قهوه‌خانه؛ ریشه‌های عمیق‌تر از آنچه فکر می‌کنیم

قبل از اینکه سبک مدرن گرافیک وارد ایران شود، مردم ما با تصویرسازی‌های زیبا و هدفمند آشنا بودند. نگارگری‌های قدیمی، نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، خطاطی‌ها و حتی طراحی فرش‌ها، همه روش‌هایی بودند برای رساندن پیام یا زیباسازی فضا. این تجربه‌ها پایه‌ای شدند برای گرافیک مدرن ایرانی.
این‌ها شاید «گرافیک» به‌معنای مدرن نبودند، اما همان روح را داشتند: ساده کردن معنا و رساندن یک پیام.

دهه ۳۰ و ۴۰؛ شکل‌گیری نسل طلایی

با افتتاح مدرسه هنرهای زیبا و ورود استادان خارجی، گرافیک دیگر فقط هنر شخصی نبود؛ حالا تبدیل شد به یک رشته رسمی با اصول و روش‌های مشخص که می‌توان آن را یاد گرفت و آموزش داد..
در این دوره بود که طراحانی مثل مرتضی ممیز، قباد شیوا، آیدین آغداشلو، فرشید مثقالی و دیگران اولین پوسترها، لوگوها و جلدهای مدرن ایرانی را ساختند.
این نسل یک خصوصیت مشترک داشت:
هم ایرانی بودند، هم معاصر.
طرح‌هایشان هم رد پای نقش‌مایه‌های سنتی داشت و هم ساختار‌بندی مدرن اروپا را.

آن‌ها بودند که گرافیک را از یک «کار تزئینی» به یک رشته هنری و ارتباطی جدی تبدیل کردند.

دهه ۵۰ و ۶۰ زمان شکوفایی گرافیک شد.
پوسترهای تئاتر شهر، جلدهای کتاب‌های کانون پرورش فکری، و تیتراژهای سینمایی که فرشید مثقالی و دیگران ساختند، نشان دادند گرافیک می‌تواند داستان بگوید؛ می‌تواند احساس را منتقل کند.

دهه ۷۰ تا امروز؛ انقلاب نرم‌افزاری و تغییر ذائقه

ورود کامپیوتر و نرم‌افزارهای ادوبی، گرافیک را از انحصار چاپخانه‌ها خارج کرد.
طراحان جوان توانستند با لپ‌تاپ کوچک‌شان پوسترهایی خلق کنند که قبلاً ساختشان هفته‌ها زمان می‌برد.

اما این آزادی، چالشی هم داشت: انبوه‌سازی بصری.
همه چیز سریع، رنگی و پر از افکت شد.
در همین شلوغی بود که دوباره ارزش سادگی، هِویت ایرانی، خط، ترکیب‌بندی آگاهانه و فکر پشت اثر به چشم آمد.

امروز گرافیک ایران در نقطه‌ای ایستاده که هم جهانی است، هم ریشه‌دار؛ هم دیجیتال است، هم شاعرانه.

گرافیک ایرانی چیست؟

اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم:
گرافیک ایرانی زبانی است که میان سنت و مدرنیته پل می‌زند سرشار از نشانه‌ها، ریتم‌ها و شعرها.

 

گرافیکمدرنیتهزبان
۰
۰
تبسم ادب دوست
تبسم ادب دوست
می‌نویسم درباره طراحی، احساس، برند و هر چیزی که به چشم و ذهن آدم‌ها معنا می‌دهد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید