داستانی پرکشش و پر از دست انداز نوشته «تونی موریسون» که روایت زندگی پر از مشقت بردگان سیاهپوست را در قرن ۱۹ میلادی در امریکا است. شخصیت اصلی رمان «دلبند» زنی سیاهپوست به نام «ست» است که به اوهایو فرار میکند اما بعد از گذشت سالها هنوز هم احساس اسارت میکند. خاطرات مزرعهای که در آن برده بود، احساس گناه مداوم به خاطر نوزادش که مجبور شده به خاطر فرار از مزرعه او را بکشد و همچنان حضور و روحش را در خانه احساس میکند. نوزادی که هیچگاه اسمی نداشت و زمانی که میخواستند برای نوزاد مرده سنگ قبر بسازند یک کلمه روی آن نوشتند: دلبند. تون موریسون برای این رمان غمگین و تراژیک جایزه ادبی پولیتزر را در سال ۱۹۸۸ از آن خود کرد.
رهبر را پیدا کنید
این یک بازی مهیج و سرگرم کننده است که افراد در هر سنی از آن لذت می برند. نوجوانان شما می توانند خلاقانه فعالیت و تحرک کنند و از آن لذت زیادی ببرند.
تعداد بازیکنان – ۱۰ یا بیشتر
اقلام مورد نیاز : فضا برای بازیکنان نحوه بازی :
– از بازیکنان بخواهید که در یک دایره بزرگ با فضای کافی در مرکز و بین هم برای داشتن حرکت آزادانه، بایستند.
– یک بازیکن، یا اگر گروه زیاد باشند دو بازیکن را به عنوان خرس در نظر بگیرید و از او بخواهید که از اتاق خارج شده و منتظر بماند.
– بقیه بازیکنان یک رهبر را تعیین می کنند. رهبر ژست، جنبش یا حالت خاصی را ایجاد می کند و بقیه بازیکنان باید او را تقلید کنند.
– هنگامی که رهبر بین بقیه ایستاد، بازیکن یا بازیکنانی که خارج از اتاق هستند، دوباره به اتاق دعوت می شوند.
– خرس باید در مرکز ایستاده و همه بازیکنان مانند رهبر حرکت کنند، خرس حدس می زند که رهبر کیست.
– به بازیکنان خاطرنشان کنید که هیچگاه به طور مستقیم به رهبر نگاه نکنند، چرا که این امر می تواند به خرس سرنخ فوری بدهد.
– اگر خرس درست حدس بزند، رهبر جایگزین خرس می شود و بازی ادامه می یابد.
زمانی که بازیکنان موقعیت های مختلف، خنده دار، حرکات و ژستهای جالب را انجام دهند، این بازی می تواند سرگرم کننده باشد.
دیکاپریو در زمان کودکی هم بازیگر ستارهای بود و با اینکه در ان سنین فیلمهای کمی بازی کرد ولی توانست در همه آنها بدرخشد. فیلم Whats Eating… جزو آٍار کلاسیک این بازیگر مشهور کنونی سینما به شمار میرود و جزو برترین آثار درام خانوادگی است که میتوانید به تماشای آن بنشینید. تا یادم نرفته بگویم جدا از دی کاپریو نوجوان، جانی دپ نوجوان نیز در این فیلم دیده میشود و تجدید دیدار با دو بازیگر البته در قامت نوجوانیشان بسیار جذاب است چرا که این فیلمها کمتر دیده شدند و احتمال زیادی میرود از دستتان در رفته باشند.
داستان این فیلم برگرفته از رمانی با همین نام، اثر پیتر هجس است. فیلم در مورد گیلبرت گرالت و زندگی او است. گیلبرت با مادر، دو خواهر و برادر سندروم داونیاش بهنام آرنی زندگی میکند. پس از خودکشی پدر گیلبرت، مادرش به افسردگی شدیدی دچار شد و حال وظیفهی گیلبرت است که هم کار کند، هم از خانواده و علی الخصوص برادرش محافظت کند.
دیکاپریو در زمان بازی در این فیلم، شهرت خاصی نداشت و عدهی زیادی اورا نمیشناختند. او به حدی در این فیلم خوب بازی کرده بود که هنگامی که برای اکران فیلم به سینما رفته بود، مردم باورشان نمیشد که او مشکل ذهنی ندارد. در واقع باید گفت عدم شُهرت دیکاپریو باعث شده بود عدهی زیادی گمان کنند که بازیگر نقش آرنی واقعا مشکل ذهنی دارد.