همه ما مصرف کننده و تولید کننده محتوا هستیم،الان همین متن که میخونی خودش مصرف محتوا هستش و همه صحبتهات با بقیه و حتی فکر کردنت هم یجور تولید محتوا هستش،حالا معمولا ما این روزها خیلی بیشتر مصرف کننده هستیم و هر روز هم میزان مصرف بالا میره و اطرافمون پر شده از محتوا
این وسط یسری از ما میخایم که بریم سمت تولید محتوا،حالا میتونه متن باشه یا ویدئو و صوت و.... یا ترکیبی از همه این مدلها،کاری که خود من این روزها دارم انجام میدم
موضوعی که خود من توی تولید بهش برخوردم اینه که به صورت ناخودآگاه مثلا وقتی جلوی دوربین میرم مدلم عوض میشه،انگار که از خودم دور میشم و سعی میکنم که مدل قابل قبول جامعه رو بگیرم و مثل بقیهای صحبت کنم که قبولشون دارم و این افراد کیا هستن؟اونا که بیشتر محتواشون رو مصرف میکنم
پس من ممکنه به صورت ناخودآگاه مدل رفتارم شبیه اون افرادی بشه که دوس دارم شبیه اونها باشم،بنظرت این موضوع تاثیر مثبت داره یا منفی؟؟
چیزی که من بهش رسیدم اینه که اینجا یه مرز باریکی وجود داره و اون مرز اینه که اوایل کار اگه من مدل بقیه رو هم بگیرم اشکال نداره چون عموما این موضوع ناخودآگاه اتفاق میفته و شاید هنوز به خودم اطمینان کافی نداشته باشم،خیلی از بزرگان هم این کارو انجام دادن مثلا موسیقی دانها اول بارها و بارها آثار قبلی موسیقی رو تکرار میکنن یا نقاشها اول از کپی کردن آثار بقیه هنرمندان شروع میکنن
ولی بعد از یه مدت اگه متوجه این اشتباه نشم و به این تقلید ادامه بدم ممکنه اونقدر غرق این کار بشم که دیگه از خودم واقعا دور بشم و توهم این رو داشته باشم که اونی که نشون میدم در واقع منم در حالی که اینطور نیست و این تاثیر دیگران روی منه و من هویت واقعی خودم رو گم میکنم
حالا اینطرف مرز این هستش که من کمکم خودم رو پیدا میکنم و سعی میکنم مدل خودم رو دربیارم و بجای کپی کردن کارهای قهرمانهام بیام و طرز فکر و بینش اونها رو تشخیص بدم و اگه به درد بخور بود تو زندگیم استفاده کنم
قطعا این موضوع جای صحبت زیادی داره،ولی جمع بندی این مطلب میتونه این باشه که در نهایت باید برم سمت پیدا کردن خودم وگرنه فکر نمیکنم هیچوقت به آرامش و رضایت برسم