ویرگول
ورودثبت نام
milad tahmasebi
milad tahmasebi
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

ما ترسوهایی هستیم با امکانات فراوان


چند روز پیش به دنبال یکسری دوره آموزشی بودم که از بهترین اساتید آنور آبی بود و تبلیغش را در یوتیوب دیده بودم

برای تهیه دوره‌ها‌ی اصلی باید پرداخت دلاری میکردم که کمرم تاب تحملش را نداشت پس به دنبال آن در وب فارسی پرداختم، از تلگرام و گوگل و اینستاگرام و هر جای دیگری که میتوانستم کمک گرفتم و در نهایت بخش‌هایی را رایگان و بخش‌هایی را پولی پیدا کردم، ولی دیگر آن هیجان اولیه را نداشتم

هیجان اولیه را نداشتم چون با صحنه‌ای مواجه شدم که چند برابر آن هیجان اولیه را برایم به وجود آورد و مرا توالت لازم کرد

در آن مکان مقدس برای تفکر ،سوالی ذهنم را در آغوش گرفت و این رشته صحبت در ذهنم شکل گرفت:

-چرا من اینقد از پیدا کردن این آموزش‌ها هیجان زده شدم؟؟

+خب کلی آموزش باحال پیدا کردی از برترین آدم‌های دنیا

-آره ولی قبلا هم بارها آموزش‌های زیادی رو پیدا کردی و اینقدر هیجان زده شدی،خب که چی؟؟ هیجانت برای چیه؟؟ الان تو هر آموزشی رو خیلی راحت میتونی پیدا کنی،یاپولی یا رایگان،یا یه استاد پیدا میکنی که بهت یاد بده

+.....

-چی شد؟؟

+آره،همینطوره،ولی خب....، پس داستان چیه؟؟

-یکم هیجان قابل قبوله ولی مابقیش برای چیز دیگه‌اس

+برای چی!!؟؟؟؟؟

بقیه‌ی روز ذهنم مشغول این موضوع بود

میدانی ما در حال حاضر در دنیایی هستیم که امکانات فوق ‌العاده‌ای در اختیارمان گذاشته

در کدام برهه از تاریخ به این حجم عظیم از اطلاعات دسترسی داشتیم ؟؟

در کدام برهه از تاریخ ابراز خود به این راحتی و تنها با چند لمس و کلیک اتفاق میفتاد ؟؟

به راحتی و در چند ثانیه میتوانی با هزاران نفر ارتباط برقرار بکنی،حرف‌ها و دغدغه‌هایت را بگویی،چیزی خلق کنی و باز هم تکرار میکنم 'خودت را ابراز کنی'

ولی شاید در هیچ برهه‌ای از تاریخ هم اینقدر ترسو و تا این حد درگیر کلیشه‌ نبوده‌ایم

اروین یالوم در کتاب روان درمانی اگزیستانسیال از اضطراب‌هایِ وجودی سخن میگوید،اضطراب‌هایی که یالوم ریشه‌ی مشکلات روانی را در آنجا یافته است

یکی از این اضطراب‌ها "آزادی" است

بله آزادی اضطراب آور است و در مواقعی منجر به ترس میشود،ولی چرا؟؟ ما که مدام دَم از آزادی میزنیم ولی چرا از آزادی میترسیم؟؟

آزادی مسئولیت پذیری میخواهد، باید تمام و کمال عواقب کارهایت را بپذیری،باید قبول کنی که هیچ کسی به جز خودت مسئول سرنوشتت نیست و این حجم از مسئولیت برای ما ترسناک است

بله، ما اکنون دسترسی و امکانات بسیار زیادی داریم،آزادی داریم و میتوانیم خودمان را ابراز کنیم،ولی میترسیم

میترسیم از قضاوت‌های دیگران،از ضایع شدن،از شکست و موضوعاتی ریشه‌ای‌تر که منحصر به فرد است

حالا با این ترس چه میکنیم؟؟؟ عده‌ای تحت تاثیر سخنان انگیزشی و کتاب‌ها و افراد مختلف به هر زحمتی که شده دست به کار میشوند، تا بگویند که کاری کرده‌ایم و کمی عذاب وجدانشان را کم کنند، امااین افراد ترسوهایی حرفه‌ای‌تر هستند

زیرا شروع به فعالیت‌هایی میکنند ولی در سایه‌ی کلیشه،کارهایی انجام میدهند که ریسک کمتری دارند،کارهایی که عموم مردم قبولش میکنند،کارهایی که قبلا به مدل‌های مختلف آزمایش شده است

همین موضوع باعث به وجود آمدن کلیشه‌هایی میشود که مورد پسند عموم مردم هستند، از موسیقی بگیر تا فیلم‌ها و کسب‌و کارها و ....

ما ترسوهایی کلیشه‌ای شدیم چون تحمل آزادی را نداریم

و عده‌ای دیگر هم که ترسوهایی شاید شجاع‌تر هستند، شروع میکنند به پرسه زدن در کوچه پس کوچه‌هایی از بهانه‌های مختلف

این مسائل بسیار ریشه‌ای است و جای صحبت زیادی دارد

در نهایت راه چاره‌ای که مدام با خود تکرار میکنم یک چیز است

"انجام بده"

و در نهایت این را باید بگویم که من خودم را مستعدترین فرد برای تمام این موضوع میدانم و سعی در خالکوبی یک چیز در ذهنم دارم

"انجام بده"

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید