قالی ترکمن در میان اقوام ترکمن ارزش کارکردی دارد. یعنی از این فرش تنها به عنوان کفپوش و یا به عنوان یک کالای تزئینی استفاده نمیشود. بلکه به عنوان یک کالای کاربردی در میان این قوم بافته و استفاده میشود. شاید یکی از دلایل اینکه این فرش سالها ناشناخته بوده همین مسئله است. اینکه این فرش بخشی جدا نشدنی از زندگی و محل سکونت این مردمان بوده است. به همین خاطر تمام تولیدات فرش در خانه استفاده میشده است و به بازار نمیرسیده.
برای دانستن پیشینه فرش ترکمن همین کافی است که بدانیم نخستین فرش مکشوفه در جهان به نام قالی پازیریک در مکانی به دست آمد که پس از سکاهای آریایی، تیرههای نژاد زرد و سپس اوغوزهای ترک و ترکمن در آن نواحی، قرنها میزیستند. بعدها به تدریج به نقاط مختلف کوچ کردند. فرش ترکمن در حقیقت زاده ذهن خلاق و فکر و اندیشه جستوجوگر مادر و زن ترکمن است.
زن ترکمن زندگیاش را وقف قالی و قالی بافی میکرده و باعث ارتقاء این هنر در طول تاریخ شده است. از لحاظ منشا تاریخی شکی نیست که قالی بافی در میان مردمان گله دار و سپس روستایی پیدا شده. در این مسیر رشد و نمو کرده و به بالندگی رسیده است. این هنر که فعالیتی کاملا خانگی بوده، هنوز هم برقرار و در مناطق روستایی و عشایری مشاهده میشود. هدف اینگونه فعالیت هنری و خانگی گاه صرفا بروز استعداد، هنر و توانایی فردی است. به این دلیل دختران ترکمن فرش زیر پای خود و همسر آینده خویش را شخصا میبافند.
اصولا از همان قدیم یکی از صنایع مهم آسیای میانه، بافتههای مختلف بویژه فرش و قرینههای آن بود. این دست بافته ها از راه ایران و قسطنطنیه به اروپا هم میرسید. ترکمنهای سلجوقی هم در این انتقال سهم عظیمی داشتند. ایشان این هنر را از آسیای مرکزی، تا مرزهای بیزانس روم شرقی رساندند. همینطور مارکوپولو در سفرنامهاش در دیدار با ترکمنهای شام و قیصریه، از فرشها و پارچههای ابریشمی قرمز رنگ زیبای این مناطق نوشته است.
جوزافابار بارو سفیر ونیزیها که در قرن ۹ ه.ق به دربار اوزن حسن حاکم ترکمنهای آق قویونلو آمده بود. در توصیف دیدار از محل نشینم وی، نمایی از فرشهای بسیار بزرگ را ارائه میدهد و مینویسد: «براستی آن بنایی بود سخت زیبا. (منظور محل استقرار اوزن حسن است.) زیرا چوب و تیر را به شکل قبه (آلاچیق) درآورده و اطراف آن را پارچههای ابریشمین گلدوزی و زربافت آویخته و بر کف آن فرشهای بسیار عالی گسترده بودند که بیش از ۱۴ قدم طول هرکدام از آنها بود.»
عین السلطنه که به سال ۱۳۲۴ (جمادی الاول) از طرق مشهد به ترکستان رفته بود؛ پس از توضیحات فراوان درباره تغییر وضعیت زندگی ترکنان، از قالیهایی بافت زنان که بسیار زیبا بود نیز نام میبرد. وامبری در طول سفرش پس از عبور از بخارا و بلخ، به خانات میمنه رسید. در آنجا از اسبهای ترکمن تعریف کرد. سپس درباره بافتنیهای زنان ترکمن این نواحی نوشت: «بازار مکاره میمنه مملو از قالی و قالیچه و پارچههایی که نصف از پشم شتر بافته شدهاند میباشد که توسط زنان ترکمن برای فروش عرضه میشوند...» پس از سلجوقیا هم تراکمه این هنر زیبنده و زیبای قومی را تا اقصی نقاط جهان بعد از هر کوچ بردند. هم اکنون جمعیتی انبوه از طوایف و تیرههای ترکمن همچون سالور، ساریق، ارسای، تکه، علی ایلی، چاودار و... در افغانستان میبینید که علامه بر پرورش گوسفندان مشهور قراگل معروفترین قالی بخارا را میبافند.
کتاب لسینگ از نقش فرشهای شرقی موجود در تابلوهای سده پانزده و شانزده اقتباس شده. در این کتاب به نمونه های بارزی درباره ماندگاری طرح فرشهای مردمان آسیای مرکزی برخورد میکنیم. وی همچینین به یک تابلوی متعلق به سده پازدهم اشاره میکند. تابلویی که در موزه اینسبورگ اتریش نگه داری میشود. در آن نقش یک فرش ترکمن به چشم میخورد.
نیاز جان در رابطه فرش ترکمن میگوید: «از قرن هفتم تاکنون، بیش از چهل محقق اروپایی در پیشینه و هویت فرش ترکمن تحقیق کردهاند. هم اکنون نیز پژوهشگران نتایج کار خود در این زمینه را منتشر میکنند. حال آنکه در ایران، در زمینه قالی ترکمن چنین نیست.»
استاد نیازی از فرش ترکمن چنان سخن میگوید که در مییابیم فرش ریشه در هستی او دارد. به راستی نیز بر همین باور است. او میگوید: «یگانه دوام و بقای ترکمن، فرش اوست.» ترکمنها را در جهان به خاطر قالی ترکمن میشنایند. این قول در هرجا که مطرح و دیده شدهاست، از طریق این هنر بوده.
ترکمنها را در جهان به خاطر قالی ترکمن میشناسند. این قوم در هر جا که پیشرفتی داشته است از این طریق بوده. صنعت و تکنولوژی ترکمنها، همواره پس از فرش آنان مطرح است. در ترکمنستان کتابی چاپ نمیشود مگر آنکه نقش ماری گل در ابتدای آن باشد. نقشی که تبدیل به نشانهی قوم ترکمن شده است. در ترکمنستان همهی کاشی کاری دیوارهای موزهها، درگاهیها و حتی آشپزخانهها این نقش را دارد. آنها هر پیشرفتی را مدیون توجه به هنر قالی بافی میدانند.
اوایل قرن سیزدهم هجری بین طوایف ترکمن و سپاهیان تزار برخوردهای بسیاری روی میدهد. سرانجام دولت تزاری حاکمیت خود را در منطقه برقرار میکند. ادارهی سرزمین ترکمنستان به ژنرالی به نام بوگولیوبف سپرده میشود. طوایف شکست خورده گاهی برای تحکیم مناسبات خود، قایهایی به بوگولیوبف حاکم منطقه هدیه میکردند.
او دریافت که فرشها و نقشهای گوناگونی در میان ترکمنها وجود دارد. هر یک از نقشها به قومیت و خصوصیتی خاص تعلق دارد. از این رو به گردآوری ۵۰ الی ۶۰ قالی ترکمن از طوایف گوناگون پرداخت. او جوان نقاشی را به خدمت در آورد تا تک تک نقشهای قالیها را ترسیم کند. پژوهش بوگولیوبف در پیشینه فرش دستباف ترکمن اهمیت ویژهای دارد. حاصل کار او کتابی شد که سالها بعد به زبانهای دیگر نیز ترجمه شد.
پژوهشگر دیگری به نام مشکووا که بیست و پنج سال داشت به آسیای مرکزی آمد. تا پنجاه سالگی به مدت بیست و پنج سال، در زمینهی فرش ترکمن به پژوهش مشغول بود. آثار این تحقیق به صورت کتابی ارزشمند چاپ و به زبانهای گوناگون ترجمه شد. این کتاب اثری جامع و کامل دربارهی فرش ترکمنی است. استاد نیازی از این کتاب نقش فرشی به نام انگسی (انسی) را برداشت کرد که قالیچهای سجاده مانند است. این فرشها مانند فرش مورد استفاده قرار نمیگیرد. بلکه در مدخل چادر بزرگان قوم آویخته میشود. نقشهای این فرش عمودی است و مغایر نقشهای سنتی ترکمن است. با این وجود آن را گرفته و در فرشهای امروزی با تغییرات وارد کرده است.
آنچه خواندید پیشینه کوتاهی از فرش ترکمن بود. منبع بخشی از این یادداشت «کتاب فرش دستباف ترکمن بازتاب خلاقیت و هنر» بوده است و امیدواریم این متن خواننده را به خواندن کتاب ترغیب کند. این کتاب به فرهنگ قوم ترکمن و فرشهای این قوم میپردازد. تلاش خواهم کرد مطالب بیشتری دربارهی فرش ترکمن و فرهنگ ترکمن در اختیار شما قرار بگذارم.