
مرگ پایان داستان است
پایانی که برای همه، یک جور نوشته نمیشود.
برای بعضی ها، بعد از نقطه سر خط،تمام میشود. اما برای بعضی ها، بعد از ویرگولی است که منتظر جمله ی بعد اند.
جمله ی بعدی. چیزی است که کسی تا حالا نتوانسته واقعا بنویسد.
بعضی ها، فکر میکنند جمله ی بعدی از زبان خودشان، در کالبدی دیگر است. در همین کتاب، شاید زمانی متفاوت، مکانی متفاوت و با داستانی متفاوت. به گفته انها، مرگ، پایان داستان است، اما شروع داستان بعدی است .
بعضی دیگر، اعتقاد دارند که کتاب انها، دوباره خوانده می شود. و طبق داستانشان، در طبقه ای از کتابخانه دسته بندی میشوند.اینها، باور دارند طبقات بالاتر، جای خوش اب و هوا تری است
عده ای دیگر، باور داند برای همیشه، در صفحات کتاب میمانند. اینبار، نه به عنوان شخصیتی در داستانشان. به عنوان خواننده ای که فقط، بین صفحات کتاب قدم میزد، بدون اینکه رد پایی از خود بزارد
طبق گفته همه ب انها، به هر حال، بعد از پایان، جمله ی بعدی ای هم نوشته میشود.
اما جمله بعدی من،... ( واقعا سه تا نقطه است)