Tara.ella
Tara.ella
خواندن ۲ دقیقه·۴ ماه پیش

مکالمه ی دو دیوانه. شاید هم یک دیوانه؟



+به نظرت اون ادمی که الان دارم از پنجره میبینم خیابون راه میره، چند قدم دیگه بره پاهاش میشکنه؟

-احتمالا اگه بخوای با چشمات زل بزنی بهش به دو قدم نکشیده پاهاش میشکنه و فریاد میکشه از درد ولی من و تو قراره بشینیم بهش نگاه بکنیم

+چرا قراره بشینیم بهش نگاه کنیم؟

-چون پنجره میله داره
نمیتونیم بریم کمکش

+صدای اهنگ زیادی ارومه

-می خوای زیادش بکنی؟

+میخوام؟
رادیو کجاست اصلا؟

-نمیدونم شاید تو کمده

+نه. اگه تو کمد بود اقاهه برام زیادش میکرد

-رفته مرخصی

+پس اونی که جای خودش گذاشته شیفت کار کنه برام زیادش میکرد.
صدای اهنگ کمه.

-می خوای بری داخل اهنگ؟

+رادیو کجاست؟

-رادیو رو تا جایی که یادمه گذاشتم تو فِر

+ولی اونطوری به جای بوقلمون، شب شکر گذاری رادیو میخوریم

-مامان میگفت خوشمزس

+مامان خوابه

-اون مامان نه
اون یکی
اونی که موهاش نارنجیه

+چرا نخوابیده؟

-گفت می خواد ببینه چجوری ماه میوفته زمین

+ولی ماه که الان تیکه تیکه تو کیسه های سیاه حمل جنازه، زیر تختمه

-کیسه های سیاه حمل جنازه کی خریدی؟
اه منم خریده بودم

+اشکال نداره. زحل کلی ماه داره

-میتونی الان یه دونه بهم بدی؟
یه ماه

+نه

-چرا این که کاری سختی نیست واسه تو
فقط کافیه
دستت رو بکنی تو کشو و یک ماه در بیاری


+اونطوری کشو دستمو گاز میگیره

-هی یادم میره عوضش بکنم
قبلی عه بهتر بود
گاز‌نمی‌گرفت
ماچ می‌کرد

+از اون خوشم نمیومد

-چرا


+همیشه کاغذام رو تف مالی میکرد

-این کشو جدیده همشون رو پارهمیکنه

+اینجوری میتونم مثل پازل تیکه هاشو دونه دونه بچینم کنار هم. دوباره و دوباره

-اون یکی رو هم میتونستی با اتو خشک بکنی

+اونطوری اشک هام هم با تف مالی هاش خشک میشد

-اشک هات.‌.

+یک بشکه ازشون تو اشپزخونه هست

-مگه دوباره زنده شدی؟

+مرده ها بیشتر اشک میریزن

-پس چرا من گریم نمیگیره

+تو زنده ای

-از کجا مطمئنی؟

+خانومه بهم گفت

-یادت رفته؟
خودت من رو کشتی
وقتی حوصلت سر رفته بود
خانومه بهت یاد داد
که چجوری انجامش بدی

+صدای اهنگ رو زیاد میکردی

-قشنگ بود

+فکر کردی چرا ماه رو تیکه کردم؟
میخواستم بخوابم
نمیزاشت

-میدونم
کلا عادت داری هر چی سر راهته بکشی

-برگرفته شده از یک مکالمه ی عادی، در یک روز عادی









ماهرادیو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید