خیلی وقتها جوانها خودشان را اهل حبّ الدنیا نمیدانند، میگویند آیا ما حبّ مال داریم؟ حبّ جاه داریم؟ ما چه قسمتی از حبّ الدنیا را داریم؟ و خیلیها هم جوانها را باصفا میدانند. بله، واقعاً جوانها، فینفسه، باصفاتر از مسنها هستند، ولی یکی از مهمترین صفات بد دنیاطلبانه، که میتواند در جوانها رواج داشته باشد، حتی در جوانهای به ظاهر خوب که اهل بیبند و باری نیستند، همین راحتطلبی است. میبینی جوان وقتی خودش را لذّتپرست نمیداند، بچۀ خوبی میداند. وقتی خودش را شهوتران نمیداند، و میبیند که دنبال هرزگی نمیرود، خودش را بچۀ خیلی خوبی میداند. اما وقتی دقت میکنی، میبینی راحتطلبی در او موج میزند.....
وقتی ما جلوی این راحتطلبی را نگرفتیم، جلوی شهوتپرستی را هم نمیگیریم. بسیاری از خانوادههای مذهبی، گلهمند هستند از اینکه: «بچۀ ما تا چهارده سالگی کم و زیاد بچۀ خوبی بود، و حتی نماز میخواند. نه تنها خیلی از رفتارهای ناخوب را نداشت، بلکه رفتارهای خوب هم داشت. اما کم کم سر و گوشش دارد میجنبد، کم کم دنبال رفقای ناباب است، از لذّت حرام چشم نمیپوشد و دارد بداخلاقی میکند.» بررسی که میکنی میبینید در این خانواده از هفت تا چهارده سال، پدر و مادر فرصت داشتهاند که این بچه را از راحتطلبی جدا کنند. اما چون بچهاش را دوست دارد، میگوید بگذار بچهام «راحت» باشد.
از مدرسه آمده، میگوید بگذار جورابش را دربیاورم، بگذار غذایش را برایش آماده کنم. راحتطلبی بچه را باهاش مخالفت نکرده. حالا چهارده سالش شده است، و دیگر با شهوات آشنا شده. بچهای که در دوران ادب بین هفت تا چهارده سال ادب نشده، و راحتطلبی بیشتر برایش جا افتاده، الان یک دفعهای میخواهی بهش بگویی با شهواتت مخالفت بکن، قبول نمیکند. بهش میگویی بیا نماز بخوان، قبول نمیکند. چرا؟ آیا چون ایمان ندارد؟ نه به خدا، ایمان دارد. آیا محبّت به اهلبیت(ع) و اولیاء خدا ندارد؟ چرا، دارد، میبینی که مُحرمها کم نمیگذارد برای امام حسین(ع)، اما کاهل نمازی میکند. اما دست درازی میکند به سوی گناه.چهجوری باید این را کنترل کرد؟ برای خود جوان هم سخت شده است که با گناه و با شهوات مبارزه کند. یکی از دلایل اساسیاش این است که از هفت تا چهارده سال، کسی او را ادب نکرده. گفتند: «حالا بچۀ خوبی است، بگذار طبق میل خودش رفتار بکند، حالا کار خاصی که انجام نمی دهد، جنایت خاصی که انجام نمیدهد.» لذا قبل از اینکه در چهارده سالگی برای بچه ها «جشن تکلیف» گرفته بشود که سنّت خوبی است، باید در هفت سالگی «جشن ادب» گرفته بشود برای بچه ها؛ پدر و مادر مسئولیت هایی را به بچه بدهند. از آن راحتیِ قبل از هفت سالگی بچه را با منطق و محبّت خارج کنند.
دیگر زندگی به این راحتی نیست. او باید اهل مبارزۀ با راحتی بشود، بدون تعارف. و الّا بچۀ خوب، در خانوادۀ خوب، با علائق خوب، با ایمان نسبتاً خوب و معمولی در همین مقداری که هست، این بچه بعد از چهارده سالگی، نمی تواند جلوی شهوات خودش را بگیرد. با راحت طلبی باید مقابله کرد.
برگرفته شده از مباحث و نظرات استاد پناهیان - لینک منبع : panahian.ir/post/1215