Danyal Tayyeb
Danyal Tayyeb
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

فیلم داستان ازدواج با اسکارلت یوهانسن؛ بازیگر جذاب ولی کم استعداد!

Marrige story
Marrige story

تنها حسی که بعد از دیدن فیلم داستان ازدواج داشتم، نفرت بود. نفرت از نیکول بابت اینکه علیرغم میل خودش وارد بازی ای شد که نتیجه اش اصلا باب میلش نبود. نفرت از چارلی که برای نجات زندگی خودش بیشتر تلاش نکرد. نفرت از سیستم قضایی که اینقدر بیرحمانه، میتونه بین دو نفر جدایی بندازه، هرچند خود اون دو نفر تمایلی برای اینهمه شقاوت نداشته باشن!!

اما در ارزیابی کلی فیلم باید بگم فوق العاده بود. اصولا همینکه فیلمی تونست حسی رو در من برانگیخته کنه کافیه تا مطمئن باشم از دیدن اون فیلم لذت بردم. بازی ها فوق العاده بود، دیالوگ ها کاملا ارضا کننده و تمام بود. مهمتر از همه فضاسازی برای کارکترها بی نظیر بود. من در تمام طول فیلم این ترس رو داشتم که حالا که چارلی درگیر این ماجرا شده و باید هزینه زیادی رو متحمل بشه، و از طرفی از محل کارش دور افتاده و قطعا در درآمدش تاثیر خواهد داشت، چطور میتونه نجات پیدا کنه؟ یا این واقعه و کشمکش در زندگی کاری نیکول هم‌تاثیر میذاره؟ البته شاید یک ایراد فیلمنامه این بود که هر دوی این سوال رو بی‌جواب گذاشت.

در تمام فیلم به اندازه ای که با چارلی همدردی داشتم، برای نیکول دلسوزی نکردم و تا پنج دقیقه پایانی فیلم، نیکول برای من آدم بد داستان بود. اما همون پنج دقیقه پایانی کافی بود تا تمام تصوراتم از این کارکتر بهم بریزه. آخر فیلم بود که حس کردم تمرکز کافی روی کارکتر نیکول نداشتم و در واقع استیصال و درماندگی چارلی، من رو از توجه به نیکول منحرف کرده بود. حس کردم باید دوباره فیلم رو ببینم و روی کارکتر نیکول بیشتر تمرکز کنم.

اسکارلت یوهانسن و میکی سامنر
اسکارلت یوهانسن و میکی سامنر

این دومین فیلمی بود که از اسکارلت یوهانسن دیدم و با خودم نگفتم چرا این بازیگر، علیرغم زیبایی و جذابیت زنانه، هیچ استعدادی در بازیگری نداره. البته فیلم اول، فیلم Her بود که در اون فیلم فقط از صدای یوهانسن بعنوان صدای یک ربات هوش مصنوعی استفاده شده بود و عملا خود یوهانسن بصورت فیزیکی حضور نداشت. اما همون صدای جذاب یوهانسن بود که تاثیر محسوسش رو در فیلم گذاشته بود و ماجرا عجیب عاشق شدن آدمیزاد به ماشین رو برای بیننده مقبول میکرد (و قطعا پس زمینه ای که ازش بعنوان یک بازیگر سکسی و جذاب داشتم بی تاثیر نبود). ماجرای برخورد وودی آلن با یوهانسن در فیلم ویکی کریستینا بخاطر همین کم استعداد بودنش رو حتما بخونید. یوهانس در این فیلم به اندازه ای خوب بود که حس تنفرت رو تا حد انزجار برانگیخته کنه.

اسکارلت یوهانسن و آدام درایور
اسکارلت یوهانسن و آدام درایور

از آدام درایور قبلا هیچ بازی در نقش اصلی ندیده بودم جز فیلم Tracks که احتمالا زیاد هم بازی چشمگیری نداشته که چیزی ازش به یادم نمونده. البته در این فیلم واقعا عالی بود. شخصیت یک هنرمند که خیلی به اخلاقیات و خانواده اش وفاداره و درعین حال روحیات لطیفی که ویژه یک آدم هنرمند باشه رو داره.

سکانس جدال لفظی چارلی و نیکول و گریه انتهای هردو کارکتر، از اون سکانس هایی خواهد بود که تا سالها در ذهنم موندگار میشه. ازون سکانس هایی که شاید بعدها بخوام بارها و بارها ببینمش یا فقط برای دیدن این سکانس بشینم و دوباره فیلمو ببینم یا بخوام فیلم رو به کسی پیشنهاد بدم.

و برای من پایان فیلم راضی کننده بود. نه مثل پایان باز فیلم جدایی اصغر فرهادی، با کلی سوال تمام شد که عملا آزارت میداد و نه بی سوال میمونی که فیلم تا مدتی برات درگیری فکری ایجاد نکنه. به موقع و با پالس های لازم برای بیننده، فیلم به نقطه انتها رسید.







داستان ازدواجازدواجطلاق
مهمه مگه من کی باشم یا چی دوست دارم؟؟ مهم اینه فکر میکنم و سعی میکنم فکرامو مکتوب کنم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید