مهدی شمس آبادی
مهدی شمس آبادی
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

آشوب در ناخودآگاه: نگاهی به بازی سایلنت هیل 2

پس از موفقیت اولین نسخه‌ی «سایلنت هیل» (Silent Hill) در سال 1999 و بازخوردهای مثبت آن، کونامی و استودیوی «تیم سایلنت» (Team Silent) بلافاصله کار بر روی نسخه‌ی دوم این سری را آغاز کردند. رمان «جنایات و مکافات» داستایوفسکی الهام بخش داستان این دنباله بود و آثار کارگردانانی چون دیوید فینچر، دیوید لینچ و آلفرد هیچکاک، الهام بخش سبک هنری آن. نتیجه کارو تلاش تیم سازنده به یکی از شاهکارهای تاریخ بازی‌های رایانه‌ای و ژانر وحشت ختم شد، بازی‌ای که همواره از آن به عنوان یکی از بازی‌هایی یاد می‌شود که هنر ساخت بازی‌های رایانه‌ای را به همگان نشان می‌دهد؛ سایلنت هیل 2. این بازی درسال 2001 بر روی PS2 عرضه شد و بازخوردهای بسیار مثبتی از سوی کاربران و منتقدین دریافت کرد و در عرض تنها یک ماه به فروش یک میلیون نسخه‌ای دست یافت. حال این سوال پیش می‌آید که چه چیزی سایلنت هیل 2 را اینگونه خاص کرد؟ پس بیاید با هم نگاهی کلی به این عنوان فراموش نشدنی بیاندازیم.

کاور بازی
کاور بازی

در سکانس آغازین بازی ما با «جیمز ساندرلند» (James Sunderland) شخصیت اصلی بازی آشنا می‌شویم و می‌فهمیم که او نامه‌ای از همسر مرده‌ی خویش دریافت کرده که او را به سایلنت هیل دعوت می کند، و حال جیمز در جست و جوی همسرش «مری» (Marry) به این شهر کوچک آمده است. در همان لحظات اول، بازی نمایی از دریاچه‌ی مه گرفته شهر را نشان می‌دهد و جیمز درحالی که به آن خیره شده است از خود می‌پرسد که آیا همسری که او سه سال پیش از دست داده واقعا در این شهر حضور دارد و انتظار او را می‌کشد؟ سوالی هم ذهن مخاطب را به خود مشغول می‌کند؛ اینکه اگر جیمز از مرگ همسر خود اطمینان دارد، پس در این شهر متروکه به دنبال چه چیزی است؟ این سوالات از همین ابتدا ذهن بازیکن را درگیر می‌کنند و سرآغازی بر یک جست و جو دلهره آمیز می‌شوند.

در طول بازی، پاسخ این سوالات به مانند تکه های یک پازل به بازیکن داده می‌شود. از طریق سرنخ‌هایی که در گوشه و کنار شهر پیدا می شود، از طریق شخصیت‌های دیگر بازی که در این شهر نفرین شده حضور دارند، و حتی از طریق موجودات خوفناکی که بر سر راه جیمز قرار می‌گیرند! بازی مخاطب را در اتمسفر بی‌نظیر خود حبس می‌کند و اندک اندک داستان هولناک و احساسی سایلنت هیل 2 را آشکار می‌سازد. در انتهای داستان، همه‌ی تکه‌های این پازل به یک دیگر متصل می‌شوند تا داستان بازی را بمانند یک مجسمه زیبا در مقابل مخاطب به نمایش بگذارند. مجسمه‌ای که انگار به دست فیدیاس ساخته شده و بازیکن را محو زیبایی خود می‌کند. سایلنت هیل 2 چهار پایان اصلی دارد، اما این پایان‌ها به وسیله انتخاب چند دیالوگ و یا گرفتن چند تصمیم مشخص تعیین نمی‌شوند، بلکه براساس رفتار بازیکن در حین بازی مشخص می‌شوند؛ به عبارتی بازی به تماشای اعمال بازیکن در طول داستان می‌نشیند و در آخر تشخیص می‌دهد که این اعمال سزاوار کدام پایان هستند.

مری؟
مری؟

یکی از مهم‌ترین نکاتی که سری سایلنت هیل را از بقیه عناوین سری ژانر وحشت متمایز می‌کند، این است که به جای استفاده از Jump Scare های متعدد و هیولاهای بی‌شمار، بازی به وسیله اتمسفر خارق العاده و محیط‌های ترسناک خود وحشت را در وجود مخاطب ایجاد می‌‌کند، به گونه‌ای که وقتی وارد یک محیط جدید می‌شوید، با خود آرزو میکنید که راهروی پیش رویتان بسته باشد و یا اتاق‌های آن غیر قابل دسترسی باشند تا شما مجبور به گشت و گذار بیشتر در این محیط هولناک نشوید! این نکته در مورد سایلنت هیل 2 هم صدق می‌کند؛ با اینکه با یک بازی نسل ششمی رو به رو هستیم، طراحی محیط‌های بازی و افکت‌های آن به بهترین شکل ممکن انجام شده تا مخاطب را غرق در خودش کرده و احساس ناخوشایند حضور در یک شهر متروکه و ترسناک را به وی منتقل کند. نکته‌ی دیگر داستان احساسی و عمیق سری سایلنت هیل که با استفاده از روابط بین شخصیت‌ اصلی و دیگر شخصیت‌های داستان، مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. شما برخی از این کاراکترها را تنها در چند صحنه مشاهده می‌کنید، اما با فهمیدن داستان تراژیک آن‌ها و اتفاقاتی دردناکی که برای آنان افتاده، احساس ناراحتی و ترس شما را فرا می گیرد. در سایلنت هیل 2 ما با داستانی احساسی‌تر، هولناک‌تر و پر جزئیات‌تر نسبت به نسخه قبلی رو به رو هستیم که به شکلی عالی تمامی ویژگی‌های گفته‌شده را نشان می‌دهد. اضافه بر همه‌ی این‌ها، در این بازی ما برای اولین بار با «کله هرمی» (Pyramid Head) رو به رو می‌شویم. موجودی خوفناک که در اولین برخورد هیچ حمله‌ای نمی‌کند، هیچ حرکتی هم نمی‌کند، بلکه با سکوتی ترسناک از پشت میله های فلزی به جیمز می‌نگرد، و نور قرمز پشت او خبر از این می‌دهد که او برای کشتن جیمز اینجاست. کله هرمی امروزه به عنوان یکی از نمادهای اصلی سری سایلنت هیل شناخته می‌شود، اما هویت این شخصیت ریشه در داستان سایلنت هیل 2 دارد و می‌توان گفت که دراصل تنها مختص به همین عنوان است.

سلام جیمز!
سلام جیمز!

گیم پلی سایلنت هیل 2 همان گیم پلی بهبود یافته نسخه اول سری است، اما با وجود بهبودهای کلی، کنترل‌ کاراکتر بازی هنوز هم اندکی ناخوشایند است. مبارزات بازی به ‌گونه‌ای طراحی شده که شما برای مقابله با یک دشمن کار سختی در پیش نخواهید داشت، اما در مکان‌هایی که چند هیولا وجود دارند مقابله با آن‌ها کمی سخت می شود. البته از آن جایی که شما مجبور به کشتن همه‌ی این موجودات نیستید، می‌توانید از بیشتر آن‌ها فرار کرده و از هدر دادن مهمات بپرهیزید. در سری سایلنت هیل معماهای و پازل‌های بازی درجه سختی جداگانه‌ی خود را دارند که در ابتدای بازی قابل انتخاب است، اما در نسخه اول بازی و در درجه‌ی‌ سختی متوسط، برخی پازل‌ها و معما‌ها بازی بشدت مبهم و گیج کننده بودند. خوشبختانه این موضوع در سایلنت هیل 2 تکرار نشده و پازل‌های بازی دشواری منطقی‌ای دارند. همچنین در طول بازی، بازیکن هیچ متنی را بر روی صفحه نمی‌بیند که مکانیک های بازی را برای او توضیح بدهد، و بیشتر آن ها با استفاده از کنجکاوی بازیکن به او آموزش داده می‌شوند. برای مثال؛ در ابتدای بازی از آنجایی که جاده ورودی شهر مسدود شده‌است، جیمز بصورت پیاده راهی شهر می‌شود و در میان راه به یک چاه بر می‌خورد، در اینجا بازی نمای دوربین را به گونه‌ای تغییر می‌دهد که توجه بازیکن را به سمت چاه جلب کند. پس از چک کردن چاه، جیمز متوجه مربعی قرمز رنگ می شود، و این مربع قرمز قابلیت سیو کردن را به بازیکن می‌دهد. اینکه بازی بدون استفاده از یک متن چند خطی و بیرون کشیدن بازیکن از حس و حال بازی، به او یاد می‌دهد که مکانیزم سیو بازی چه شکل است، نکته‌ای ظریف و قابل تحسین است. البته نبود متن‌های آموزشی در نسخه اول سری هم وجود داشت، اما به نظر من معرفی مکانیزم‌های بازی در سایلنت هیل 2 بهتر و دقیق‌تر است. بطور کلی گیم پلی بازی برای عنوانی که بیشتر بر روی گشت و گذار و حل معماها تمرکز دارد تا کشتن موجودات عجیب و غریب، کاملا قابل قبول است و تجربه‌ای خوب را پیش روی بازیکن می‌گذارد.

هنگامی که تنها با یک موجود رو به رو هستید، میتوانید از اسلحه های سرد استفاده کرده  و مهمات خود را ذخیره کنید.
هنگامی که تنها با یک موجود رو به رو هستید، میتوانید از اسلحه های سرد استفاده کرده و مهمات خود را ذخیره کنید.

موسیقی سایلنت هیل 2 بدون شک یکی از بهترین بخش های آن می‌باشد. ساخته‌ی «آکیرا یامائوکا» (Akira Yamaoka) که حس گشت و گذار در شهر متروکه‌ی بازی و زیبایی داستان‌ آن را دو چندان کرده و به مخاطب منتقل می‌کند. طراحی صداهای بازی هم به بهترین شکل ممکن انجام شده تا تکمیل کننده‌ی اتمسفر بازی باشد و به غنی‌تر شدن آن کمک کند. این طراحی به‌گونه‌ای  است که مخاطب در تک تک لحظاتی که در دنیای برزخی سایلنت هیل می‌گذراند، احساس ناخوشایند حضور در این مکان و ترس از رویارویی با یک موجود مخوف را در وجود خود حس می‌کند، با اینکه خیلی از اوقات هیچ هیولایی در آن اطراف نیست!

دیسک موسیقی متن بازی
دیسک موسیقی متن بازی

در آخر باید بگویم که عنوان سایلنت هیل 2، ترکیبی دوست داشتنی از یک داستان عمیق و زیبا، اتمسفری گیرا، موسیقی فوق العاده و گیم پلی خوب است که تجربه ای فراموش نشدنی برای بازیکنان رقم می زند، پس اگر این عنوان را بازی نکرده‌اید، به شما توصیه می‌کنم که در اولین فرصت این شاهکار کم نظیر را تجربه کنید!


نکته: این متن برای کانال تلگرامی مون‌مدیا (https://t.me/MoonMediaChannel) نوشته‌شده و ابتدا در آنجا منتشر شده‌است.







بازیگیمسایلنت هیل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید