R F
R F
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

استاندارد دوگانه و سکسیسم پنهان


امروزه نگرش‌هایی که حول مبحث جنسیت وجود دارند، به طرز عجیبی با استانداردهای دوگانه آمیخته‌ شده‌اند. یکی از مباحثی که به شدت با استانداردهای دوگانه پیوند خورده‌است همان بحث قدیمیِ برتری زنان یا برتری مردان است.

استاندارد دوگانه می‌گوید اگر مردان در جایی(مانند علوم کامپیوتر) حضور فعال‌تری از زنان داشته باشند پس آن نشانی از لجن‌زار پدرسالاری و فرادستی مردان است که باید با تبعیض مثبت یا محدود ساختن فرادستان ترمیم شود، اما اگر زنان در جایی(مانند علوم پزشکی) حضور فعال‌تری داشته باشند پس آن نشانی از برتری زنان و قدرت زنانه است.

این استانداردهای دوگانه حتی در GGGR (گزارش جهانی شکاف جنسیتی) هم نمود پیدا کرده‌اند. در این گزارش:

  • ۱- اگر مردان در بخشی خروجی بهتری از زنان داشته باشند، بسته به میزان شکاف جنسیتی نمره‌ای کمتر از ۱ (شکاف جنسیتی) به آن بخش تعلق میگیرد.
  • ۲- اگر مردان و زنان در بخشی خروجی یکسانی داشته باشند به آن بخش نمره‌ی ۱ (برابری جنسیتی) تعلق می‌گیرد.
  • ۳- اگر زنان در بخشی خروج بهتری از مردان داشته باشند، به آن بخش نمره‌ی ۱ (برابری جنسیتی) تعلق می‌گیرد.

این یعنی عملکرد بهترِ مردان به منزله‌ی "شکاف جنسیتی" در نظر گرفته می‌شود و عملکرد بهتر زنان به منزله‌ی "برابری جنسیتی" دیده می‌شود. البته که همه با هم برابریم ولی برخی‌ها برابرترند.


همچنین مطالعاتی وجود دارند، که وجود این استانداردهای دوگانه را در دیدگاه‌های مردم نشان می‌دهند.


مطالعه‌‌ای که اخیرا در بریتیش جرنال منتشر شده‌است نشان می‌دهد مردم تمایل دارن نسبت به داده‌هایی که درباره‌ی بهتر بودن مردان است، واکنش منفی‌تری نشان بدهند.

به ‌شرکت‌کنندگانی از آمریکا، کانادا، انگلیس و آسیای شرقی یک تحقیق علمی فیک داده می‌شود. این تحقیق علمی فیک دو نسخه داشته‌است، نسخه‌‌ی یک ادعا می‌کند که مردان در نقاشی از زنان بهترند و همچنین مردان کمتر دروغ می‌گویند. نسخه‌ی دو ادعا می‌کند که زنان در نقاشی بهترند و همچنین زنان کمتر دروغ می‌گویند. بعد از اینکه شرکت کننده‌ها این تحقیق علمی را خواندند، به آنها پرسشنامه‌ای داده می‌شود تا نگرش شرکت‌کنندگان درباره‌ی آن تحقیق‌ها سنجیده و ارزیابی شود.

نتیجه: هم زنان و هم مردان(چه غربی و چه شرق آسیایی)، تحقیقِ نسخه یک را بیشتر توهین آمیز، آسیب‌زننده، ناراحت کننده و غیر منتظره می‌دانند.همچنین نسخه‌ی یک را کم اهمیت‌تر و غیر قابل باور تر می‌دانستند. هردو جنس، تحقیقی را ترجیح می‌دادند که بیان می‌کرد زنان در نقاشی بهترند و کمتر دروغ می‌گویند.

همچنین مشخص شده است که افراد تمایل قوی‌تری برای سانسور علومی که به نفع زنان نیست؛ دارند. در یک
مطالعه، از شرکت کنندگان خواسته شد چند صفحه از کتاب‌هایی را مطالعه کنند و تصمیم بگیرند که آیا
این متن باید سانسور شود یا خیر. نتایج نشان داد که افراد بیشتر خواهانِ سانسور کتاب‌هایی هستند که از برتری مردان حکایت می‌کنند‌.


حال این سوگیر‌ی‌ها و استانداردهای دوگانه چه آسیب‌هایی در پی خواهند داشت؟

۱- تداوم عدم حساسیت به مردان:
به قول کارن استراگان ما تربیت شده‌ایم تا ز‌ن‌ستیزی را تشخیص دهیم اما مردستیزی‌ را به کل نادیده می‌گیریم، حتی اگر در شدیدترین حالتش اعمال شود‌!
وقتی عملکرد بهتر زنان در برخی زمینه‌ها را به عنوان برتری زنان تلقی می‌کنیم، از شناسایی تبعیض‌هایی که علیه مردان وجود دارد بازمی‌مانیم.
برای مثال می‌توان به GGGR اشاره کرد؛ امسال این گزارش بخشی به‌نام "اثر کرونا بر نابرابری جنسیتی" داشت. یکی از مسائلی که در این بخش ذکر شده بود، نرخ بیکار شدن زنان و مردان در اثر کرونا بود: زنان چند درصد بیشتر از مردان بیکار شده بودند که شناسایی این تبعیض بسیار عالی‌است. اما در این بخش کوچکترین اشاره‌ای به مرگ ۱.۵ تا ۲.۵ برابری مردان در اثر کرونا نشده، یا افت تحصیلی ۷ برابری پسران نسبت به دختران در دوران کرونا به کلی نادیده گرفته شده‌است، زیرا این موضوعات به راحتی به عنوان برتری زنان تلقی می‌شوند. یا برای نمونه، شیوه‌ی سنجش شکاف جنسیتی در سلامت و بقا هم بسیار جالب است. در GGGR پذیرفته شده که زنان به طور متوسط ۶ درصد بیشتر از مردان عمر می‌کنند. حال اگر در کشوری، شکاف جنسیتی طول عمر بیش از ۶ درصد باشد(به نفع زنان) به منزله‌ی "برابری جنسیتی" در نظر گرفته می‌شود و به آن نمره‌ی ۱ داده می‌شود. اما اگر این شکاف در کشوری کمتر از ۶ درصد باشد( برای مثال در یک کشور طول عمر مردان ۲ درصد کمتر از زنان باشد) به منزله‌ی نابرابری جنسیتی علیه زنان شناخته می‌شود! آخر طول مردان به چه حقی به طول عمر زنان نزدیک شده‌است؟! طول عمر مردان باید با اختلافی بزرگتر از ۶ درصد از طول عمر زنان کمتر باشد! GGGR دلیل چنین چیزی را تفاوت بیولوژیکی مطرح کرده‌است! البته اگر شکاف جنسیتی در طول عمر صرفا به مسائل بیولوژیکی مربوط است پس معلوم نیست چرا این شکاف در طی ۱۰۰ سال گذشته ۷ برابر شده‌است!


۲- ایجاد سقف شیشه‌ای علیه مردان:
حال دیگر مردان حق ندارند عملکرد بهتری از زنان داشته باشند، کافیست فقط در یک زمینه مردان بهتر عمل کنند، آنگاه هزاران نفر بسیج می‌شوند تا ریشه‌ی عملکرد ضعیف‌تر زنان را به نوعی با یک تبعیض تاریخی (برای نمونه قتل الهه‌ی باران‌های نمناک پاییزی توسط پسر زئوس) مرتبط سازند. البته در نهایت راهکار ارائه شده جز محدود کردن مردان یا تبعیض مثبت نخواهد بود.
در چنین شرایطی یک سقف شیشه‌ای علیه مردان ایجاد می‌شود که مانع از پیشرفت آنهاست.


حال برای جلوگیری از این آسیب‌ها چه باید کرد؟

۱- به سوگیری‌های خود آگاه شوید.
باید بپذیریم که ما به‌طور تکاملی و اجتماعی شرطی‌سازی می‌شویم تا نسبت به زنان حساس‌تر باشیم و این موضوع، برداشت‌های مارا با خطا روبه رو می‌کند. با آگاهی به سوگیری‌های خود و تلاش برای برطرف ساختن آنها می‌توانیم گام‌های بهتری برای برابری جنسیتی برداریم.

۲- پرسشگر باشید.
همانطور که بیان شد، ممکن است عملکرد بهتر زنان در برخی زمینه‌ها را به عنوان برتری زنان تلقی کنند. این کار جدای از ایجاد کلیشه‌های جنسیتی ناسالم، تبعیض علیه مردان را هم پنهان می‌کند.
برای مثال مقاله‌ای نشان می‌داد که زنان بعد از طلاق، کمتر از مردان شکسته می‌شوند. حال ممکن است نتیجه‌گیری شود که زنان تاب‌آوری بالاتری دارند، پرسشگر باشید و جامعه‌ی آماری مطالعه را مورد بررسی قرار دهید. برای مثال در مورد بالا، بدیهی است که اگر در اغلب طلاق‌ها حضانت به مادر برسد و هزینه‌های مالی بر گردن مرد انداخته شود، مرد بیشتر شکسته می‌گردد که این موضوع خود نشانی از تبعیض علیه مردان است و نه نشانی از برتری زنان.

۳- تفاوت زن‌محوری و برابری جنسیتی را بدانید‌.
جامعه‌ای را در نظر بگیرید که با زنان رفتاری کاملا مشابه با مردان داشته باشد، یعنی مسائل خاص زنان مانند حاملگی، قاعدگی، سرطان‌های خاص و ... نادیده گرفته شوند. کسی شک ندارد که چنین جامعه‌ای دارای ویژگی‌های زن‌ستیزانه است.
حال اگر جامعه‌ای هم مسائل خاص مردان را نادیده بگیرد، آن جامعه دارای ویژگی‌های زن‌محورانه و مردستیزانه است. برای مثال امروزه سیستم آموزشی گرچه بدون تبعیض علیه پسران بنظر می‌رسد اما این سیستم بر اساس نیاز‌ها و توانایی‌های دختران پایه‌ریزی شده‌است که منجر به موفقیت کمتر پسران در تحصیل می‌شود. پس تبعیض می‌تواند در زیر لایه‌هایی از برابری‌های ظاهری پنهان شود که باید در شناسایی این تبعیض‌ها دقیق بود.


برابری جنسیتیتبعیضمردانزنانسکسیسم
. . .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید