پسران به دلایل متعددی در مهارتهای خوانشی، از دختران عقبترند. کتاب "ایجاد پیوند میان پسران و کتابها" نوشتهی "میکائیل سالیوان"، به این دلایل میپردازد و راهکارهایی را برای ارتقای مهارتهای خوانش پسران و همچنین دختران ارائه میدهد. این کتاب در دو جلد نوشته شدهاست. در جلد اول، پیشنهادهایی به مربیان، آموزشدهندگان و کتابخانهدارها ارائه میشود و در جلد دوم که پنج سال بعد از جلد اول نوشته شده، نویسنده تجارب و راهنماییهای بیشتری را در اختیار ما میگذارد. در اینجا خلاصهای از جلد اول این کتاب آورده شدهاست.
به طور کلی، پسران در مهارتهای خوانش، بسیار عقبتر از دختران هستند و دو تا سه برابر دختران احتمال دارد که با ناتوانیهای خوانشی تشخیص داده شوند. شیوهی متفاوت یادگیری در پسران و عدم توجه به آن، فقدان الهامبخشهای مردانه، کلیشهها و فاکتورهای فرهنگی میتواند از علل این موضوع باشد.
پسران در جهانی زندگی میکنند که زنان اغلبِ نقشهای مرئی را انجام میدهند. مادر، مربیان و مدیر مهدکودک، معلمان دبستان، پزشکان و پرستاران و در واقع اغلب کسانی که یک پسر بچه تا سن ۷ سالگی مشاهده میکند زن هستند. در نتیجه ناخودآگاه پسر به گونهای شکل میگیرد که پسر فکر میکند به عنوان یک مرد جایی در جهان نخواهد داشت. همچنین فقدان مردان در چنین نقشهایی باعث میشود آگاهیِ درستی از نیازهای پسربچهها وجود نداشته باشد و ناآگاهانه علیه پسران تبعیض اعمال شود. کتابخانهداران نیز اغلب از زنان تشکیل شدهاند، و از آنجایی که زنان با نیازهای دختران آشنایی بیشتری دارند، برنامههای کتابخانهها میتواند بیشتر متناسب با دختران باشد و پسران را به حاشیه براند.
بنابراین میبایست دو راهکار را بکار بگیریم.
۱- باید درکی صحیح از نیازها و تواناییهای پسران داشته باشیم. برای اینکار میبایست جهان را از دریچهی نگاه پسران ببینیم. پسران به طور کلی، تمایل دارند پر سروصداتر و فیزیکیتر از دختران باشند. اما هنگامی که این صفات در کتابخانه نشان داده شوند، ما پسران را به بیرون میرانیم و باعث میشویم پسران حس کنند به کتابخانه تعلق ندارند. اما فضاهای عمومی میبایست با توجه به ویژگی تمام گروهها طراحی شوند و نیاز تمام طیفها را در نظر بگیرند و نه آنکه افراد بخواهند خودشان را مطابق فضاهای عمومی تغییر دهند. افراد پیر که مشکلات شنوایی دارند، پر سر و صداترین گروه در کتابخانهاند، ولی ما آنان را بیرون نمیکنیم چون یاد گرفتهایم به نیاز آنان احترام گذاریم اما هنوز نمیدانیم که میبایست به نیاز پسران نیز احترام بگذاریم. برای آنکه کتابخانههایی متناسب با پسران بسازیم بهتر است فضاها و زمانهای خاصی را برای انواعی از فعالیتها اختصاص دهیم. برای مثال ایجاد منطقهای که در آن بچه ها میتوانند صحبت کنند، به غذا خوردن بپردازند یا با یکدیگر کتاب بخوانند و تعامل داشته باشند.
۲- باید کلیشهی زنانه بودنِ کتابخوانی را بشکنیم تا پسران نیز بتوانند از فرصتها استفاده نمایند، برای این کار باید الگوهای سازنده و مفید مردانه را در اختیار پسران قرار دهیم. همچنین لازم است تا همکاری و کار گروهی را میان پسران را تقویت کرده و برای جلوگیری از دلزده شدنِ پسران، میبایست به آنان یاد دهیم تلاش و شکست نیز بخشی از فرایند موفق شدن هستند.
در این فصل، دربارهی دو نکتهی مهم یعنی کتابها و برنامههایی که متناسب با پسران است صحبت میشود. در این بخش، تمرکز بر تفاوت دختران و پسران در خواندن است. باید توجه داشته باشیم که این تفاوتها مربوط به میانگین پسران و دختران است و قابل تعمیم به همه نیست. همچنین این تفاوتها الزاما ذاتی نیستند و میتوانند برآمده از کلیشه باشند.
کتابها : پسران بیش از دختران، به کتابهای غیر داستانی علاقه دارند. اگر پسران کتابهای داستانی انتخاب کنند، اغلب کتابهایی دربارهی ورزش یا موقعیتهای اکشن را میپسندند. پسران به کمدی نیز علاقه دارند. همچنین آنها، بیشتر به ساختارهای خارج از قالب سنتی علاقه دارند، یعنی چیزهایی مانند روزنامه، کتابهای کمیک و رمان گرافیکی. مشکل اینجاست که مربیان، اینگونه ادبیات را به عنوانِ ادبیاتِ سطح پایین ارزیابی میکنند و کمتر اینگونه ادبیات را در برنامهها یا قفسههای کتاب میگنجانند در نتیجه پسران از خواندن آنچه بدان علاقه دارند محروم میشوند. باید اجازه داد تا پسران آنچه را دوست دارند انتخاب کنند و همچنین دسترسی آنان به اینگونه ادبیات را تسهیل کرد.
برنامههای کتابخوانی : برنامههای کتابخوانی برای پسربچهها بهتر است به گونهای باشد که هم شامل احساسات و هم شامل عمل باشد. برای مثال میتوان از کودکان درخواست کرد تا سکانسهای داستان را نقاشی کنند. همچنین خوب است این برنامهها را با وجود رولمدلهای مردانه برگزار کرد.
ورود از مهدکودک و پیش دبستانی به مقطع ابتدایی، شیوهی تعامل کودکان با کتاب را تغییر میدهد، آنها قبلا کسانی بودند که به قصه گوش میدادند، اما حال باید خودشان کتاب بخوانند، پیش از این، کتاب برای بچهها تفریح بود و حال بخشی از کار اجباری است. این تغییرِ سریع میتواند برای برخی دشوار باشد. بنابراین میبایست کتابخوانی را برای آنان تسهیل کنیم. لندسبرگ، نویسندهی کتاب "خواندن برای عشقِ به خواندن"، پیشنهاد میکند که به کودکان اجازه داده شود تا منابع خواندنیِ گسترده را انتخاب کنند و تشویق شوند که در طول دورهی تغییری، به مطالعه حجمی بپردازند، تا شالوده عادات خوب برای خواندن را ایجاد کنند و ساختار داستان را درک کنند. پسران ممکن است در این دوره علاقه داشته باشند کتابهای کامیک یا از این قبیل کتابها را بخوانند، اما برخی آموزشدهندگان تمایل دارند که چنین کتابهایی را به منزلهی چیزی بیارزش معرفی کنند، این باعث میشود پسران از تنها چیزی که بدان علاقه دارند زده شوند و در مهارتهای خوانش عقب بیوفتند، پس باید اجازه دهیم که کودکان منابع مورد علاقهی خود را انتخاب کنند و ما میبایست بجای قضاوت، دسترسی آنها را به کتابهای مورد علاقهشان تسهیل کنیم.
یکی از راهکارهای تشویق و تسهیل دسترسی کودکان به کتاب، همکاری کتابخانههای عمومی با کتابخانههای مدارس است. کتابخانهی مدارس، منابع گسترده ندارند اما به کودکان دسترسی دارند، از آن طرف کتابخانههای عمومی منابع گسترده دارند اما دسترسی کمی به کودکان دارند. پس همکاری ایندو نقصها میپوشاند و برای کودکان عالی است.
کتابخانهها میتوانند برای جذب پسران از فعالیتهای رقابتی استفاده کنند. برای مثال میتوان مسابقهای تشکیل داد که پسران در گروههای مختلف، کتابی را بخوانند و گروهها در یک مسابقه دربارهی آن کتاب شرکت کنند. یا مثلا میتوان فعالیتهای مورد علاقهی پسران مانند شطرنج و ... را به فعالیتهای کتابخانه افزود و یک مسابقه بین گروههای مختلف تشکیل داد و خوب است که جایزهای برای گروه برنده هم اختصاص داده شود. دقت کنید که یک اصل مهم برای مسابقات رقابتی میان پسران این است که رقابت گروهی باشد، زیرا اگر رقابت فردی باشد، دانشآموزی که ضعیف است با خود خواهد گفت «مشخصا من برنده نخواهم شد پس کلا تلاش نمیکنم» اما وقتی رقابت گروهی باشد، دیگر مشخص نیست چه کسانی برنده میشوند و تکتک اعضای هرگروه تلاش خود را میکند.
برخی کودکان ممکن است دیرتر برای نوشتن آماده شوند، اما این بدین معنا نیست که باید اجازه دهیم آنها در مهارتهای خوانش عقب بیوفتند بلکه باید برنامههایی برای آماده کردن آنها داشته باشیم. قصهگویی بدون متن و نوشته، یکی از راههایی است که به کودکان اجازه میدهد با ساختارهای ادبی آشنا شوند و مهارتهای خود را افزایش دهند و برای خواندن و نوشتن آماده شوند. برای مثال میتوانید از قصهگویی تصویری استفاده کنید یعنی از کودکان بخواهید با نقاشی یا عکسهای متعدد داستانی را روایت کنند. همچنین میتوانید از قصهگویی شفاهی استفاده کنید، برای مثال کودکان را به صورت دایرهای بنشانید و از آنان بخواهید داستان و معنایی که پشت اسمشان است را برای دیگران تعریف کنند. یا مثلا میتوان داستانی برای آنان تعریف کرد و از آنان خواست که در جلسهی بعد، هرگونه که داستان را به یاد دارند آن را تعریف کنند، هر نفر میتواند بخشی از داستان را تعریف کند. با این قبیل فعالیتها میتوان مهارتهای گفتاری و شنیداری کودکان و آشناییشان با ادبیات را تقویت کرد.
بلند خواندن: بلند خواندن کتابها برای کودکان مفید است و میتواند باعث درک بهتر و افزایش واژگان شود. همچنین اینکه از کودکان بخواهیم تا برای دیگران بلند کتاب بخوانند نیز مفید است. یکی از ویژگیهای پسران این است که میخواهند فعالیتی معنیدار و در جهت کمک به دیگران انجام دهند، پس بسیار خوب است که کتابخوانیِ پسران را، به یک عمل مفید برای دیگران بدل کنیم. در واقع اگر به پسری بگوییم برای یک بزرگسال مثل معلم یا والدین(افرادی که مهارت خوانش بالاتری از پسر دارند) کتاب بخواند، پسر چندان جذب نخواهد شد زیرا چنین کاری از نظر پسر، به دیگران کمکی نخواهد کرد. اما اگر از پسران کلاس سوم یا چهارم بخواهیم برای پسران کلاس اول و دوم کتاب بخوانند بسیار جذب خواهند شد زیرا میدانند در حال کمک کردن به دیگران هستند و اینگونه پسرانی که کتاب میخوانند و هم پسرانی که گوش میدهند پیشرفت خواهند کرد.
معرفی کتاب به کودکان: برای آنکه کتابی را به پسران معرفی کنیم و آنها را تشویق به خواندن آن کتاب کنیم، خوب است چند نکته را رعایت کنیم: معرفی کوتاه و خلاصه باشد و با طنز همراه گردد. سوالاتی بپرسید و پسران را به چالش بکشید و از لذت گناه استفاده کنید.
پسران به دلایل متعددی در مهارتهای خوانش به عقب رانده میشوند. فقدان انگیزهبخشهای مردانه، عدم توجه به سلایق پسران در کتابخوانی و نیازهای خاص، فشار همسالان و کلیشههای اجتماعی میتواند از این دلایل باشد. ما میتوانیم با افزایش نقش مردان در برنامههای آموزشی، توجه به سلایق پسران و ایجاد برنامههای متناسب با آنها، ایجاد بازیها و چالشها و همچنین تبلیغ فرهنگ کتابخوانی به پسران و همپنین دختران کمک کنیم و دنیایی برابرتر بسازیم.