یونانیان باستان عقیده داشتند که پس از مرگ، برای ورود به هادس، میبایست از رودخانه استوکس عبور کنند. برای این کار لازم بود که به خارونِ قایقران مزدی بدهند تا آنها را از رود بگذارند. در یونان باستان، خارون دربان جهان زیرمین بود.
دربان کسی است که بر یک فرد یا مکان نظارت میکند. برای مثال، دربانِ یک ساختمان، دسترسی به ساختمان را کنترل میکند و مطمئن میشود که فقط افراد مجاز یا قانونی وارد ساختمان شوند. اما دربان همیشه برای محافظت از مردم در برابر تهدیدها یا آسیبها طراحی نشدهاست؛ دادگاهها و ساختمانهای عمومی تنها مکانهایی نیستند که دربان بر عبور و مرور مردم نظارت میکند. داستان زیر را بخوانید تا متوجه شوید:
آندریا یک شغل تمام وقت داشت، بنابراین شوهر او، رابرت، با پسر کوچکشان در خانه میماند. هر روز، قبل از بیدار شدن رابرت و پسرک، آندریا در خانه میگشت و مقدمات روز را تعیین میکرد. او فنجانها را با شیر پر کرد. او غذای پسرش را آماده کرد. او اسباببازیهای خاصی را برای زمان بازی انتخاب میکرد و آنها را در مکانهای خاصی قرار میداد. سپس رابرت را از خواب بیدار میکرد تا به او بفهماند که شیفتش شروع شده است، سپس به سر کار میرفت. او در طول روز تماس میگرفت و مطمئن میشد که همه چیز طبق برنامه پیش میرود، برنامه خودش!
آندریا و رابرت افراد واقعی هستند، اگرچه نام واقعی آنها این نیست. آنها به عنوان شرکتکننده در مطالعهای[1] که در سال 2012 توسط اورلی هاوزر، استاد جامعهشناسی دانشگاه ویسکانسین انجام شد، حضور داشتند. این تحقیق، پدیده «دربانی مادرانه» را مورد مطالعه قرار داد. دربانی مادرانه، به باورهای برخی مادران در مورد اینکه پدر چقدر باید در زندگی فرزندانش نقش داشته باشد اشاره دارد.
اگرچه این اصطلاح به عنوان سلاح مادران برای حذف پدران از زندگی فرزند شناخته میشود، اما مسئله بزرگتر از این است. مسئله درباره سلطه است: مادر، وقتی فقط خود را برای تصمیمگیریهای کودک واجد شرایط بداند، به خود اجازه میدهد تمام فاکتورهای مربوط به کودک، از جمله پدر را تحت سلطه و کنترل در آورد. در میان 40 زوجی که هاوزر با آنها مصاحبه کرد، آندریا شدیدترین مورد دربانی مادرانه بود. او جزئیات روزهای پسرش با رابرت را از دور مدیریت میکرد. نکته اینجاست که چنین شرایطی برای تمام اعضای خانواده مضر است،یک لحظه به استرس آندریا و احساس بیقدرتی در رابرت فکر کنید.
مفهوم دربانی مادرانه از دهه 1980 در ادبیات علوم اجتماعی مطرح شد. این مفهوم با مطالعهای[2] که در سال 1999 توسط سارا آلن و آلن هاوکینز از دانشگاه بریگام یانگ انجام شد، مورد توجه بیشتری قرار گرفت. ادبیات مربوط به دربانی مادرانه نشان میدهد که مادران تا حدی بر سطح ارتباط پدران با بچهها تأثیر میگذارند. مطالعه آلن و هاوکینز نشان داد که 21% از مادران در نمونه 622 نفری، رفتارهای دربانی داشتند که ارتباط پدر با بچهها را کنترل و محدود میکرد. البته باید متذکر شد که دربانی مادرانه طیفی از رفتار است. رفتارهای خفیف دربانی، گاها در بسیاری از موقعیتهای والدگری مشترک دیده میشود، و موقعیتهای خیلی شدید و بسیار سمی استثنا هستند.
اگر میتوانستیم بگوییم که تعهد مادر به نقشهای سنتی، فاکتوری برای پیشبینی این رفتار است، مسئله خیلی سادهتر میبود. اما به نظر میرسد که اینطور نیست. مطالعهای[3] در سال 2015 توسط سارا شوپسالیوان نشان داد: این باور که مادران باید مراقبتگر فرزند باشند، علت دربانی مادرانه نیست، بلکه کمالگرایی است که مادران را به چنین رفتاری سوق میدهد.
به عقیده سارا شوپسالیوان دربانی محصولی است که از طرز فکر پدر و طرز فکر مادر تشکیل شده است. در یک طرف، مادری داریم که معتقد است یک راه درست و یک راه اشتباه برای والدگری وجود دارد، و فقط راه خود اوست که درست است، و در یک طرف پدری داریم که احتمالا تصور میکند پدری ایدهآلی نیست. در این شرایط، وقتی پدر کارها را به روش خودش انجام میدهد، مادر برای کنترل کردن یا حذف او تلاش میکند. این موضوع باعث میشود که پدر احساسات گوناگونی تجربه کند، پدر ممکن است احساس ناراحتی کند، او شاید کمی حس رهایی از مسئولیت داشته باشد، و یا به شایستگی و تواناییهای خودش مشکوک شود. در نهایت پدر ممکن است احساس کند که در این خصوص قدرت کمی دارد و مادر بهتر میداند چه چیزی باید چگونه باشد. در این شرایط پدر ممکن است به سلطه مادر تن دهد.
دربانی مادرانه صرفا مربوط به رابطه زن و مرد با فرزندانشان نمیشود. جامعهای که به زنان القا میکند مراقبتگران بهتری هستند، جامعهای که زنان را شدیدا با توجه به توانایی مراقبتگری آنها قضاوت میکند، جامعهای که به مردان میگوید نقش مهمی در پدرانگی ندارند، همه اینها دست در دست هم میدهند تا دربانی مادرانه شکل گیرد.
باید علیه دربانی والدین مبارزه کرد. تعداد فزایندهای از شواهد نشان میدهند که بچهها وقتی با پدر رابطهای سالم داشته باشند، تقریباً در تمام جنبههای زندگی بهتر عمل میکنند. گرچه دربانی عمدتا توسط مادران صورت میگیرد، اما یک رفتار آموختنی است و نه ذاتی. و هر فردی با هر جنسی میتواند مرتکبش شود.
البته برای رهایی از این شرایط امکان پذیر است. مادرانی که رفتارهای دربانی دارند، اغلب از رفتار خود ناآگاهند. مادران ممکن است از این طریق احساس سلطه، کنترل و قدرت بدست بیاورند، اما باید توجه کنند که هزینه و ضرر بیشتری پرداخت میکنند. تحقیقات نشان میدهند والدینی که رفتار دربانی را در پیش میگیرند، نسبت به والدینی که با یکدیگر همکاری میکنند، سطوح بالاتری از اضطراب و افسردگی را تجربه میکنند و رابطه عاشقانه ضعیفتری دارند.
دانیل پولمن، استاد علوم خانواده در دانشگاه ایندیانای پنسیلوانیا، میگوید: همین که به سادگی این مشکل را شناسایی کنید، و دربارهاش حرف بزنید، میتواند بسیار کمک کننده باشد. در مواردی که نتیجه حاصل نمیشود میتوانید از خانواده درمانی بهره ببرید.
References:
[1] Hauser, O. (2012). Pushing Daddy Away? A Qualitative Study of Maternal Gatekeeping. Qualitative Sociology Review. https://doi.org/10.18778/1733-8077.8.1.03
[2] Allen, S. M., & Hawkins, A. J. (1999). Maternal Gatekeeping: Mothers’ Beliefs and Behaviors That Inhibit Greater Father Involvement in Family Work. Journal of Marriage and Family, 61(1), 199–212. https://doi.org/10.2307/353894
[3] Schoppe-Sullivan, S. J., Altenburger, L. E., Lee, M. A., Bower, D. J., & Kamp Dush, C. M. (2015). Who are the Gatekeepers? Predictors of Maternal Gatekeeping. Parenting, science and practice, 15(3), 166–186. https://doi.org/10.1080/15295192.2015.1053321