R F
R F
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

سوگیری گاما


چند روز پیش، پسری اهل ایذه، در حالی که جان دو زن را از آتش‌سوزی نجات داد، جان باخت. در تیتر تمام خبرگزاری‌ها بجای"پسر ایذه‌ای" نوشته بودند "نوجوان ایذه‌ای"، یعنی جنس آن پسر را به کلی نادیده‌گرفته و حذف کرده‌ بودند.

این نمونه‌ای از سوگیری گاما است‌. در اینجا، سوگیری گاما بدین معناست که وقتی مردی، اعمال نیکی انجام دهد، جنسیت او نادیده‌ گرفته می‌شود اما وقتی اعمال بدی انجام دهد، جنسیت او را پررنگ نشان می‌دهند. برای مثال ‌دو کلمه‌ی firefighter و knifeman را در نظر بگیرید: اکثر کسانی که برای نجات دادن جان دیگران در آتش‌نشانی داوطلب می‌شوند مرد هستند، همچنین اکثر چاقی‌کشی‌ها توسط مرد انجام می‌شود. اما جنسیت مردان در آتش‌نشانی که کار نیکی است پاک می‌شود و به آتش‌نشان می‌گویند firefighter، در حالی که جنسیت مردان در چاقوکشی که کاری بد است پررنگ می‌شود و می‌گویند knifeman.


سوگیری‌ گاما را می‌توان در چهار زمینه مورد بررسی قرار داد:


۱- انجام اعمال آسیب‌زا

اعمال آسیب‌زایی که توسط مردان صورت می‌گیرد، بزرگنمایی و تعمیم داده می‌شود. برای نمونه، از آزار جنسی و تجاوز گرفته، تا ناکارآمدی برخی حکومت‌ها و یا حتی اعمال مخربِ برخی زنان مانند سلطه‌گری، انگشت اتهام به سوی مردانگی سمی یا حتی مردانگی است. حال آنکه کمتر از یک دهم درصد کل مردان ممکن است تجاوز کنند، بسیار جالب است که اعمال افرادی اندک و در اقلیت، می‌تواند بیانگر رفتار کل یک گروه باشد.

اعمال آسیب‌زایی که توسط زنان صورت می‌گیرد، کوچک‌نمایی می‌شود‌. برای مثال شواهدی زیادی وجود دارد که حاکی از میزانِ یکسان خشونت خانگی بین زنان و مردان است. با این حال چنین شواهدی در رویکرد‌های اجتماعی و سیاست‌گذاری‌ها هیچ اثری نداشته است. نرخ آزار عاطفی توسط زنان در فضای مجازی بسیار بالا است، با این‌حال، چنین‌آزارهایی مورد توجه رویکرد‌ها قرار نمی‌گیرد. مشخص شده‌است که زنان به ازای جرم یکسان با مردان، میزان مجازات بسیار کمتری متحمل می‌شوند. در مطالعه‌‌ای که درباره‌ی زندانیان انجام شده بود، مشخص شد که ۵۲ درصد مردانی که خشونت‌های جدی علیه زنان انجام داده‌اند، در کودکی توسط زنان مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند. حال آنکه چنین پرتره‌ای از خشونت و چرخه‌ی آن، بازتابی در رسانه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها ندارد.


۲- انجام اعمال مثبت

اعمال مثبتی که توسط مردان صورت می‌گیرد کوچک‌نمایی می‌شود یا از آن جنسیت‌زدایی می‌کنند. برای مثال جامعه پدرانگی و مراقبت‌گری مردانه را جشن نمی‌گیرد و دیدگاه اجتماعی نسبت به مراقبت‌گری مردان منفی است. سکشوالیتی مردانه، نمادی از آزار و آسیب‌ زنندگی است. یا برای نمونه از فداکاری و نجات‌گری مردان در مشاغلی همچون آتش‌نشانی جنسیت‌زدایی می‌گردد.

اعمال مثبتی که توسط زنان صورت می‌گیرد، بزرگنمایی می‌شود و آن را جشن می‌گیرند. برای مثال زنان در ارتش صرفا بخاطر جنسیتشان و نه اعمالشان مورد افتخار قرار می‌گیرند.


۳- دریافت مزیت

مزیت‌هایی که مردان در جامعه دارند، با بزرگ‌نمایی نشان داده می‌شود. از نمونه‌های آن می‌توان به مغالطه‌ی هرم رأس اشاره کرد. در این مغالطه، وضعیت قشر مردان را با ارجاع کردن به عده‌ای انگشت‌شمار از مردانِ بسیار موفق ارزیابی می‌کنند.

مزیت‌هایی که زنان در جامعه دریافت می‌کنند با کوچک‌نمایی نشان داده می‌شود. برای مثال احتمالا تا کنون از رسانه‌ها نشنیده‌اید که امروزه زنان جوان، در کشورهای توسعه یافته درامد بالاتری از مردان دریافت می‌کنند، اما این نابرابری حقیقت دارد. یا برای مثال زنان در هشتاد درصد مواقع، برنده‌ی حضانت فرزند می‌شوند و این موضوعات را هیچ‌گاه از رسانه‌های اصلی نخواهید شنید.


۴- قربانی شدن

قربانی شدن مردان در جامعه با کوچک‌نمایی نشان داده یا حتی جشن گرفته می‌شود. برای مثال هیچ‌گاه در هیچ رسانه‌ای گفته نمی‌شود "در حادثه‌ی امروز، شانزده تن جان باختند که سه نفر از آنان مرد بودند"، زیرا قربانی شدنِ مردان است که باید بی‌اهمیت جلوه کند. تصور کنید یک افسر پلیس به مردی سیاه‌پوست شلیک کرده‌باشد. آنگاه خواهیم گفت «زندگی سیاه‌پوستان اهمیت دارد» اما هیچکس حتی به ذهنش هم نمی‌رسد که بگوید «زندگی مردان اهمیت دارد» ؛ واژه‌ی "مرد" در ترکیب "مرد سیاه‌پوست" نامرئی است، حال آنکه مردان با احتمال بیشتری نسبت به زنان قربانی شلیک پلیس می‌شوند. هیچ‌گاه نمی‌گویند بر اثر تخریب معدن، ده مرد جان باختند بلکه از قربانیان جنسیت‌زدایی می‌کنند و می‌گویند ده نفر جان باختند. امروزه در هفتاد کشور توسعه‌یافته، پسران فرصت کمتری برای ورود به دانشگاه دارند. با این حال کسی قربانی بودن پسران را به رسمیت نمی‌شناسد و از توانمندسازی تحصیلی پسران صحبت نمی‌کند، یا اگر هم کسی بخواهد از این قبیل موضوعات صحبتی کند بدون شک سرکوب خواهد شد. برای مثال در روز جهانی مرد در سال ۲۰۱۵، دانشگاه یورک قرار بود کنفرانسی در مورد مسائل مردان برگزار کند، اما پس از آنکه دانشگاه ایمیل‌های متعددی از زنان با موضوع «حقوق مردان مهم نیست» دریافت کرد، این کنفرانس را کنسل کرد. یا می‌توان به سخنرانی‌های وارن فارل اشاره کرد که همواره با سنگ‌اندازی‌های متعددی رو به رو بوده‌است. اگر واقعاً سرکوب مردان وجود خارجی نداشت، برگزاری چنین کنفرانس‌هایی باعث برانگیخته شدن خشم دیگران نمی‌شد، البته شاید هم مردستیزان، مردم را بزهایی می‌پندارند که پس از شنیدن سخنان فعالین حقوق مرد هیپنوتیزم خواهند شد و توانایی تعقل و راستی‌‌آزمایی این سخنان را نخواهند داشت.

یکی دیگر از نمونه‌های سوگیری گاما، واکنشِ متفاوت جامعه به نظام‌های تک‌جنسیتی است. برای مثال وقتی درباره‌ی دوران مادرسالاری یا مادرتباری، صحبت می‌شود، همگان این دوران‌های تک جنسیتی که زنان فرادستند را جشن می‌گیرند، اما همین افراد به آنچه "پدرسالاری" می‌خوانندش معترضند چون آنرا یک نظام "تک‌جنسیتی" و "نابرابر" می‌‌دانند.


در آن طرف، قربانی شدن زنان با بزرگ‌نمایی نشان داده می‌شود. برای مثال در سال ۲۰۱۴ در نیجریه، ۳۰۰ دختر توسط بوکوحرام گروگان گرفته شده بودند. در همان زمان و در همان کشور، بالغ بر ۱۰۰۰۰ پسر نیز گروگان گرفته شده بودند. اما آنچه در رسانه‌ها بازتاب یافت، فقط دختران بود. بوکوحرام بیان داشته بود که چون گروگان گرفتن پسران نتواسته توجه‌های عمومی را به آنها جلب کند، از گروگان‌های مونث استفاده کردند.


به طور خلاصه، سوگیری گاما بخشی از فرهنگ نادیده گرفتن رنج مرد است و کارکردش شامل انکار رنج و نیکی مردان، و از آن طرف بزرگنمایی رنج و نیکی زنان است. مطالعه‌ی میلگرام، مطالعات مربوط به مسئله‌ی تراموا و ... به ما نشان دادند که حساسیت کمی به رنج مردان داریم. شاید ریشه‌ی سوگیری گاما نیز همین است : ما جامعه‌ای را متصور می‌شویم که زنان در آن رنجی ندارند، و فورا عدم رنج زنان را مساوی با عدم رنج جامعه تلقی می‌کنیم. اما اگر به نادیده گرفتنِ رنج مردان ادامه دهیم، هیچ‌گاه نخواهیم توانست جامعه‌ای امن و آزاد برای زنان فراهم کنیم، زیرا هر جامعه‌‌ی نابرابر، ناپایدار نیز هست و طبقه‌ی فرادست نمی‌تواند تا ابد از طغیان فرودستان در امان باشد.


source:
Cognitive Distortion in Thinking About Gender Issues: Gamma Bias and the Gender Distortion Matrix (Martin Seager and John A. Barry)

مردانزنانبرابری جنسیتیبرابریتبعیض
. . .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید