R F
R F
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

مردان گم‌شده: نابرابری در آموزش


شکاف جنسیتی میان دانشجویان، طی پاندمی افزایش یافته است، آیا این مسئله‌ای است که دانشگاه‌ها تمایلی برای حل آن داشته باشند؟

جرج ویلسون می‌دانست که آموزش آنلاین برای او مناسب نیست. پس هنگامی که بخاطر پاندمی کرونا، کلاس‌ها آنلاین شدند، او کاری را انجام داد که هزاران مرد دیگر نیز انجامش دادند: او از تحصیل منصرف شد.

جرج که در حال تحصیل در مقطع کاردانی در لیکلند در اوهایو بود، می‌گوید: در محوطه دانشگاه، مثل یک غول اراده‌ام، اما در خانه چنین پشتکاری ندارم.

جرج جزو مردانی است که از دانشگاه بیرون رانده می‌شوند. این اتفاق دهه‌هاست که در حال رخ دادن است، اما بیرون رانده شدن مردان، در در دوران پاندمی شدت بیشتری یافته است.

در پاییز ۲۰۲۰، مشارکت مردان در مقطع کارشناسی تا ۷٪ کاهش یافت، این یعنی حدودا سه برابرِ میزان کاهش مشارکت زنان.

چنین کاهشی برای دانشجویان رنگین پوست که در کالج‌های منطقه‌ای مشغول به تحصیل بودند، بیشتر بود. مشارکت تحصیلی مردان سیاه پوست و مردان هیسپان، به ترتیب ۱۹.۲٪ و ۱۶.۴٪ کاهش یافت‌؛ که حدودا ۱۰٪ بیشتر از کاهش مشارکت تحصیلی زنان سیاه‌پوست و زنان هیسپان بود. کاهش مشارکت مردان آسیایی، در مقایسه با دیگر مردان بسیار ملایم‌‌تر بود، اما این اندازه‌‌ی کاهش در مقایسه با کاهش مشارکت زنان آسیایی، ۸ برابر بود.


کالج‌های منطقه‌ای

مشارکت تحصیلی مردان، دچار بیشترین کاهش در کالج‌های منطقه‌ای شد، جایی که مشارکت تحصیلی مردان از هر گروه نژادی و قومیتی، دچار کاهش بیشتری نسبت به زنان شد.

کاهش مشارکت مردان در تحصیلات عالی، به معنای کاهش تنوع در کلاس‌ها، و برای اقتصاد به معنای کمبود نیرو در شغل‌های فزاینده‌ای است که به نیروهایی با تحصیلات دانشگاهی نیاز دارند؛ و این به معنای آینده‌ای است که در آن، محیط کار حتی بیش از کنون بر اساس جنسیت تقسیم بندی می‌شود.

در اواخر دهه ۱۹۷۰، مردان و زنان مشارکت یکسانی در تحصیلات عالی داشتند. امروزه مردان نسبت به زنان از سهم کمتری در تحصیلات عالی، به ویژه در مقاطع کارشناسی و بالاتر برخوردارند. این شکاف جنسیتیِ رو به رو رشد، می‌تواند توضیحات متعددی داشته باشد که ریشه در جامعه و اقتصاد دارند‌. کنون دختران در مقاطع ابتدایی و راهنمایی، از عملکرد بهتری نسبت به پسران برخوردارند، پسران به هنگام رویارویی با مشکلات، با احتمال کمتری درخواست کمک می‌کنند و با فشار بیشتری برای ورود به بازار کار مواجه هستند.

در پاسخ به این شکاف جنسیتی، برخی کالج‌ها تیم‌های ورزشی و رشته‌هایی مانند عدالت کیفری و علم اطلاعات را اضافه کرده‌اند که مردان تمایل بیشتری به آن‌ها دارند. برخی کالج‌ها نیز برنامه‌های راهنمایی و مشاره برای مردان، بخصوص مردان رنگین پوست، را راه‌اندازی کرده‌اند.

اما آدریان اچ. هوئرتا، ​​استادیار آموزش در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، می‌گوید که وجود چنین برنامه‌هایی بسیار نادر است و آن‌هایی که وجود دارند نیز با کمبود بودجه مواجهند.

جیمز شلی، که در سال ۱۹۹۶، یکی از اولین مراکز مردان آمریکا را در کالج لیکلند تأسیس کرد عقیده دارند که دانشگاه‌ها تمایلی به شناخت شکاف جنسیتی علیه مردان ندارند و مردان را به منزله گروه دارای امتیاز تلقی می‌کنند. او می‌گوید «چیزی که من اغلب می‌شنوم این است که "مردان هنوز قدرت بیشتری دارند، پس چرا برنامه خاصی برای آنها ایجاد کنیم؟» او می‌گوید «به این سادگی نیست»

در اواخر دهه ۱۹۸۰ بود که زنان جوان سهم بیشتری از دانشگاه‌ها را نسبت به مردان اشغال کردند؛ اما شکاف جنسیتی تحصیلی به نفع زنان سیاه‌پوست و هیسپان در مقایسه با مردان این گروه، از این نیز به عقب‌تر باز می‌گردد.

در ۱۹۷۲ وقتی که مشارکت تحصیلی زنان سفیدپوست، ۱۰٪ از همتایان مرد کمتر بود، زنان سیاه‌پوست و هیسپان تنها ۵٪ و ۳٪ از همتایان مرد عقب‌تر بودند.

تا سال ۱۹۸۰، زنان سیاهپوست و هیسپان از همتایان مرد خود پیشی گرفتند، اما برای زنان سفید پوست حدود ده سال دیگر طول کشید تا سهم بیشتری نسبت به همتایان مرد اشغال کنند.

توماس دی پریت، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه کلمبیا، این اختلاف را به سابقه تبعیض در بازار کار نسبت می‌دهد. تا دهه ۱۹۶۰، بسیاری از مشاغلی که نیاز به مدرک دانشگاهی داشتند به روی رنگین پوستان بسته بود. زنان از همه نژادها به دانشگاه می‌رفتند تا پرستار و معلم شوند، اما مردان سیاه‌پوست، نسبت به مردان سفیدپوست، مشوقی برای دریافت مدرک دانشگاهی نداشتند.

"ما نسلی از مردان را به دلیل کووید از دست می‌دهیم. ما باید در مورد چگونگی بازگرداندن آنها، تلاشگر و خلاق باشیم"

این الگو حتی زمانی که فرصت‌های بیشتری برای زنان در بازار ایجاد شده‌است نیز ادامه پیدا کرده است. در سال ۲۰۱۸، به طور کلی سه میلیون مرد کمتر از زنان، در کالج ثبت نام کردند.

بخشی از این تفاوت ممکن است بدین دلیل باشد که برخی مردان جوان باور دارند «دانشگاه ارزشش را ندارند و بهتر است وارد نیروی کار شوند و از بدهی اجتناب کنند».

مایکل رودریگز می‌گوید: در جوامع رنگین پوستان، هنوز این باور وجود دارد که مردان باید نان آور باشند، و اگر به ادامه تحصیل بپردازند، در مقایسه با کار کردن، به ازای کافی نان‌آور تلقی نمی‌شوند.

رودریگز می‌گوید: اگرچه تصمیم به کار پس از دبیرستان ممکن است در کوتاه‌مدت از نظر اقتصادی منطقی باشد، اما در یک بازه طولانی، از نظر اقتصادی منطقی نیست زیرا شغل‌هایی که به تحصیلات دانشگاهی نیاز دارند، به طور متوسط درآمد بالاتری خواهند داشت.

او می‌گوید: برای پیشرفت دانشگاه‌ها، باید به صدای همه افراد گوش دهیم، شکاف جنسیتی باعث ایجاد سازمان‌های ناسالم می‌شود.

تا همین اواخر، مردانی که دانشگاه را رها می‌کردند، می‌توانستند روی دستمزدی مقعول در مشاغلی همچون مشاغل تولیدی حساب باز کنند. اما این نوع مشاغل کمیاب‌تر شده‌اند، و شکاف درآمد بین مردان دارای دیپلم دبیرستان و مدرک دانشگاهی بیشتر شده است. به گفته سازمان تامین اجتماعی، امروزه به طور متوسط مردان با مدرک لیسانس، تقریبا ۹۰۰۰۰۰ دلار بیشتر از مردان با مدرک دیپلم، درامد دارند (در طول عمر).

اگرچه هنو مشاغل پردرآمدی برای مردان بدون مدرک لیسانس وجود دارد، اما برای اغلب مشاغلی که به مهارت بالاتر نیازمند، حداقل به مدرک کاردانی نیاز است.

اما عوامل بازار کار به تنهایی نمی‌توانند شکاف رو به رشد تکمیل دانشگاه بین مردان و زنان را به طور کامل توضیح دهند. آمادگی تحصیلی و نُرم جنسیتی نیز نقش دارند.

شکاف بین پسران و دختران از همان دوران ابتدایی ظاهر می‌شود، جایی که مدارس پسران را در مهارت‌های خوانش و سوادآموزی عقب می‌رانند، و پسرها به دلیل رفتار یکسان با دختران، با احتمال بالاتری مجازات می‌شوند، و ...، تمامی این‌ها می‌تواند ترکیبی از تجارب باشد که مدرسه و تحصیل را برای پسران تلخ می‌سازد.

نابرابری در اعمال نظم و انضباط، بیش از همه پسران سیاه‌پوست را هدف می‌گیرد. در حالی که پسران سیاه‌پوست، تنها ۱۵٪ از کل دانش‌آموزان مدارس دولتی را تشکیل می‌دهند، اما ۳۱٪ از دستگیری‌ها و کسانی که از مدرسه به مجریان قانون ارجاع داده می‌شوند، مربوط به آنان است.

همچنین پسران کمتر از دختران در مورد مشکلات تحصیلی و عاطفی خود، درخواست کمک می‌کنند. یکی از توضیحات این است پسران به گونه‌ای اجتماعی می‌شوند که متکی به خود باشند؛ همچنین نهادهایی که برای کمک‌رسانی به دانش‌آموزان و نوجوانان وجود دارند، متناسب با نیاز پسران نیست. در مقطع راهنمایی، برخی پسران به طور کامل از مدرسه جدا شده‌اند. این پسران حتی اگر بتوانند از دبیرستان فارغ التحصیل شوند، اراده‌ای برای دانشگاه ندارند.

هوئرتا می‌گوید "در همین حال، والدین و مدارس انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه می‌گیرند و سعی می‌کنند تقصیر شکاف جنسیتی را بر دوش یکدیگر بیندازند، حال آیا تقصیر مؤسسات‌ است یا تقصیر خانواده‌ها؟"

در لیکدلند، تصمیم یک مرکز مستقل برای مردان در اواسط دهه ۹۰ تاسیس شد. امروزه، این مرکز در کالج لیکلند به مردان کمک می‌کند تا از چالش‌های متعددی که بر مشارکت تحصیلی اثر منفی دارند، عبور کنند. برای مثال اگر دانشجو گرسنه یا بی‌خانمان باشد، کمک‌های اضطراری او ارائه می‌شود.

"برای پیشرفت دانشگاه‌ها، باید به صدای همه افراد گوش دهیم، شکاف جنسیتی باعث ایجاد سازمان‌های ناسالم می‌شود"

هیچ آمار رسمی از تعداد برنامه‌های خاص، برای مردان در دانشگاه‌ها وجود ندارد‌. اما هوئرتا تخمین می‌زند که تعداد چنین برنامه‌هایی کمتر از ۱۰۰ است‌.

در کالج محلی کینگزبورو، پسران تازه‌وارد با دانشجویان موفق مچ می‌شوند. رودریگز می‌گوید: مردان جوان برای پیشرفت به چنین برنامه‌ای نیاز دارند، جفت شدن با کسی که آنها را درک می‌کند می‌تواند کمک چشم‌گیری به پسران کند.

کالج مترووست، برنامه‌ای دارد که در آن دانش‌آموزان دبیرستانی را با دانشجویان کالج مچ می‌کند تا از این طریق تجارت و اطلاعات به دانش‌آموزان منتقل شود. آنها می‌گویند بسیار مهم است که دانش‌آموزان اطلاعات صحیحی از دانشگاه داشته باشند.

هوئرتا می‌گوید "یکی دیگر از ویژگی‌های این برنامه‌ها، گفتگو در مورد جنسیت و هویت است. این گفت‌وگو‌ها اغلب، ایده‌های مرسوم و سنتی که موجب محدودسازی مردان می‌شود را به چالش می‌کشند."

کیت بولک در کالج بریا برنامه‌ای به راه انداخته که در مردان رنگین‌پوست در مورد مردانگی "سمی" صحبت می‌کنند.

در اسپرینگفیلد.، مردان رنگین‌پوست در مورد مردانگی "سالم" صحبت می‌کنند. یولندا جانسون، مدیر اجرایی خدمات در مدارس دولتی اسپرینگفیلد، می‌گوید "ما می‌خواهیم کلیشه‌هایی که به مردان تحمیل می‌شود را بشکنیم، مردانگی سنتی معمولا از مردان می‌خواهد که متکی بر خود باشند و درخواست کمک نکنند".

اما شلی، از کالج لیکلند، نسبت به اثرگذاری چنین برنامه‌هایی مردد است. او عقیده دارد بجای تلاش برای "تغییر" مردان و مردانگی می‌بایست به "هدایت" مردان روی آورد.

شلی می‌گوید "اگر از زنان بخواهید عمیق‌ترین احساساتشان را با دیگران به اشتراک بگذارند، جواب خواهند داد، اما در مورد مردان اینگونه نیست. اما اگر از مردان بپرسیم چالش‌های شما چیست و برای موفقیت باید بر چه موانعی غلبه کنید، آنگاه مردان می‌دانند چه پاسخی دهند."

حال مشخص نیست که کدام رویکرد -تغییر یا هدایت ذهنیت مردان- بهترین نتیجه را خواهد داد. هوئرتا می‌گوید: اگرچه برنامه‌های مردان رنگین پوست در دهه گذشته چند برابر شده است، اما هنوز تحقیقات زیادی برای مقایسه اثربخشی رویکرد‌های مختلف وجود ندارد.

پژوهش‌های خود هوئرتا نشان می‌دهند که قرار نیست چنین برنامه‌هایی تغییراتی بزرگ را رقم بزنند. او می‌گوید "این برنامه‌ها محیط‌های امنی در اختیار مردان رنگین‌پوست قرار می‌دهند، اما برای مشکلات سازمانی کافی نیست."

اگر مردان قبل از پاندمی کرونا برای شرکت در دانشگاه‌ها با موانعی مواجه بودند، پاندمی کرونا این موانع را تشدید کرد.

دانش‌آموزانی که قبلاً در دبیرستان با مشکل مواجه بودند، بیش از پیش‌ عقب افتادند. پسران رنگین پوست که اطمینان نداشتند به آموزشات عالی تعلق دارند یا خیر، دچار عدم اطمینانِ بیشتری شدند. و درست در همین زمان، فشار مضاعف برای نان آوری بر دوش مردان قرار گرفت زیرا اعضای خانواده شغل خود را بخاطر پاندمی از دست می‌دادند.

اس. شان مدیسون از کالج تارانت در تگزاس می‌گوید "ما مردان زیادی را در دوران پاندمی از دست دادیم، آنها پیش از این نیز در تلاش بودند تا نیازهای مالی خانواده را برطرف سازند، اما کنون با کرونا باری که بر دوششان است مضاعف شده."

"بودجه‌ای که صرف می‌کنید، نشان می‌دهد برای چه چیزی ارزش قائل می‌شوید، اگر می‌خواهید مردان اقلیت موفق شوند، پس پول خود را برای این هدف سرمایه گذاری کنید‌"

دانشگاه‌ها باید ننگی که بر درخواست کمک توسط مردان وجود دارد را برطرف سازند. آنها باید بخشی از بودجه خود را صرف نجات پسرانی کنند که در خطر بیرون رانده شدن از دانشگاه قرار دارند.


ترجمه شده از: Chronicle Of Higher Education: The Missing Men

نابرابریتحصیل
. . .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید