فقدان مردان در مهدکودکها مسئلهی جدیدی نیست و تلاش برای رفع آن چالش برانگیز خواهد بود. برای مثال با وجود کارهای بسیاری که در این باره، در لندن انجام شد، اما همچنان ۹۸ درصد مربیان مهدکودک را زنان تشکیل میدهند.
دیوید رایت، یک مربی مهدکودک است و فعالیتهای زیادی برای تبلیغ نقش مردان در مهد کودک کرده است. او قبل از هر چیز، باورهای فرهنگی رایج را عامل فقدان مردان در این نقش میداند.
او توضیح میدهد که در فرهنگ ما، مردان را برای ایفای نقش در سالهای اولیهی انسان یعنی کودکی، نامناسب میدانند و این نقش به اشتباه با زنانگی و غریزهی مادری پیوند داده شدهاست و زنان را در مراقبتگری و پرورشدهندگی برتر میدانند. همچنین دستمزد مربیان مهدکودک، پایین است و جوابگوی مسئولیتهای مالی که بر مردان تحمیل میشود نیست. وارن فارل میگوید به دلیل تحمیل شدن وظایف مالی زیاد، پسران در سنین نوجوانی علاقهی خود به ادبیات، تاریخ، هنر و ... را سرکوب میکنند، زیرا میدانند اگرچه به این چیزها علاقه دارند اما درامد آنها به قدری نیست که بتواند پاسخگوی وظایف سنگین آنها باشد. حال در نتیجهی این باورهای غلط، و مسائل مالی، ما مردان کمتری را در مهدکودکها مشاهده میکنیم.
جمل کمپبل، مردی که شانزده سال است در مهدکودک درس میدهد، می گوید: بسیاری از مردان این را شغل یک مرد نمیدانند و یا حتی مردان بسیاری، از وجود این نقش آگاه نیستند. انگهای زیادی دربارهی مراقبگری مردان وحود دارد، کلیشههایی مانند اینکه مردان برای کودکان خطرناکند یا مردان مراقبتگران و پروشدهندگان خوبی نیستند یا مردان نمیتوانند با کودکان کار کنند.
حتی وقتی مردان میتوانند شغلی در مهدکودک بگیرند باز هم با چالش رو به رو هستند. جِیمز ۲۳ ساله، شغلش را به عنوان مربی مهدکودک شروع کرد. در همان روز اول، او را به درخواست والدین از این حرفه حذف کردند. او میگوید شاید فقط ۲۰ دقیقه از کلاس گذشته بود، سپس مرا از کلاس حذف کردند و به من توضیح دادند چون مرد هستم، این کار برایم مناسب نیست.
دیوید رایت میگوید "افرادی که به کودکان خردسال آموزش میدهند و از آنها مراقبت می کنند، باید جامعهای که این کودکان در آن زندگی و پرورش مییابند را منعکس کنند. اما مهدکودکی که تعداد نابرابر زن و مرد داشته باشد، جامعهای را به تصویر میکشد که زنان در آن مراقبتگر و مهربانند درحالی که مردان باید کارهای کثیف بیرون را انجام دهند. همچنین عدم تنوع در مهدکودک، باعث میشود که فرزندان فرصت تعامل با مردان را از دست بدهند.
با توجه به اینکه ۸۵ درصد از مسیرهای عصبی مغز، در سالهای اولیه شکل میگیرد ، چنین وضعیتی میتواند پیامدهای ماندگاری برای رشد کودکان داشته باشد. دیوید می گوید: "اگر کودکان با مردان در تماس نباشند، مغز آنان نخواهد دانست که ارتباط با مردان به چه صورت است.
همچنین ممکن است فرزندان در خانوادههای تکوالدی بزرگ شوند، در این صورت شاید تنها تجربه آنها از مردان، غیبت یا سوءاستفاده باشد. کودکان باید با مردان دلسوز، همدل، بامزه و حمایت کننده نیز در تماس باشند. آنها باید نقشآفرینی الگوهای مردانه را نیز در مهدکودکها ببینند. جمل کمپبل میگوید: مرد مربی مهدکودک، این کلیشه که مردان باید بیاحساس باشند را در هم میشکند، همچنین نشان میدهد که مردان میتوانند بامزه باشند، جوک تعریف کنند و هنگامی که کودکی زمین خورد، او را در آغوش بگیرند.
شواهدی نیز وجود دارد که نشان میدهد مردان و زنان به شیوههای کاملاً متفاوت و مکمل با کودکان ارتباط برقرار میکنند. برای مثال زنان بیشتر از کودکان مراقبت میکنند، در حالی که مردان میتوانند از کودکان برای توسعه استقلال خود حمایت بیشتری کنند. تعادل این دو مورد تجربه بهتری را برای کودکان فراهم میسازد.
فعالانه اقدام کنید
خودتان را به عنوان" کارفرمای مدافع فرصت های برابر "معرفی کنید و این فرهنگ را در سازمان خود ایجاد ارج نهید. دربارهی نقش مردان در مهدکودکها، با تیم خود و والدین صحبت کنید و فعالانه آن را دنبال کنید. چیزی تغییر نمیکند مگر اینکه مردم اقدامی انجام دهند. از مدارس و کالجهای محلی بخواهید که این حرفه را به پسران نیز معرفی کنند و پسرانی را که مناسب میدانند برای شما بفرستند.
دسترسی برابر را فراهم کنید
اطمینان حاصل کنید که تبلیغات جذب نیروی شما نشان میدهد که به دنبال مردان نیز هستید.
پذیرا باشید
به تصویری که از موسسهی خود ارائه میدهید توجه کنید. اقداماتی انجام دهید که مردان حس کنند وجودشان در مهدکودک، مقبول و با ارزش است.