چندیست که صحبت هایی در مورد شفافیت مطرح میشود و یکی از روشنگران انقلابی (رائفی پور) مردم را به این سمت هدایت کرد که مطالبه گری در سطح ملی داشته و شفافیت را از مجلس شروع کنند تا بتوانند فساد را رسوا و افشا کنند و از رای آوردن دوباره نماینده ی فاسد جلوگیری کنند.
اما حقیر که اول هم موافق آقای رائفی پور بودم با اندکی مطالعه و اندکی تفکر در مورد این موضوع به این نتیجه رسیدم که اگر قدرت رسانه ای کافی نداشته باشیم این شفافیتی که امروز بخواهد اجرا شود میتواند پرونده شفافیت را برای همیشه ببندد.
1_ اگر این شفافیت اجرا شود استقلال رای نمایندگان تحت تأثیر رسانه ها و فشار های مردمی که همین رسانه ها ایجاد میکنند قرار میگیرد. بگذارید مثالی بزنم که متوجه عمق موضوع شوید! ببینید دوستان، ما در پرونده برجام یک حمایت بسیار سنگین رسانه ای از سمت جبهه اصلاحات را شاهد بودیم خواست مردم که اغلب حتی نمیدانستند برجام چیست تصویب برجام بود! حال فکر کنید شفافیت آن زمان اجرا میشد چه اتفاقی برای نماینده های انقلابی ای که مخالف برجام بودند می افتاد؟ بگذارید حدس بزنیم! رسانه های اصلاحاتی آن نماینده را به توپ رسانه ای بسته و تا مطمئن نمیشدند که در حوزه انتخابیه خود رای نخواهد آورد او را رها نمیکردند. یا مثلا در پرونده ی FATF رسانه ها این جو را به وجود می آوردند که همه مشکلات اقتصادی ما زیر سر لیست سیاهی است که مجلس انقلابی اجازه ی خروج از آن را نمیدهد و باز هم تمام تلاش را برای رای نیاوردن آن نمایندگان انجام میدادند! (هر پرونده ی FATF هنوز بسته نشده است.)
به راحتی تمام با این شفافیت راه را برای حذف نمایندگان برجسته انقلابی خود باز میکنیم! لوایح بسیاری از سمت دولت به مجلس ارائه میشود که دولت با تمام قوا حمایت رسانه ای از آن میکند و موافقت مردم را که خودش ایجاد کرده را هم پشت لایحه به مجلس تقدیم میکند. این مجلس چگونه با استقلال رای و بدون فشار مردمی رای به رد این لایحه که شاید به ضرر مردم باشد بدهد؟ به نظر من با توجه به اینکه قدرت رسانه ای دولت کنونی از این مجلس بیشتر است این شفافیت صرفا راه تسلط دولت بر مجلس را از طریق رسانه ها فراهم میکند.(که مخالف اصل 57 قانون اساسی است.)
یادمان نرود یک بار اشتباه در زمان مطالبه شفافیت میتواند باعث شود که مردم دیگر هیچوقت شفافیت نخواهند و شفافیت و آرمان شفافیت می تواند تا همیشه در ایران خاموش شود فقط و فقط با مطالبه در زمان اشتباه!
زمان مناسب برای شفافیت؟ وقتی که قدرت رسانه ای غالب در اختیار جبهه انقلاب(نه اصولگرایان) باشد تا بتواند هر لایحه را کامل و بی طرفانه برای مردم توضیح و تشریح کرده تا مردم بتوانند بصورت کاملا منطقی و کاملا منصفانه نظرشان را در مورد لوایح مختلف ابراز کنند و در عین حال استقلال را از نمایندگان محترم مجلس نگیرند!
2_ یادمان هست که اشخاصی مانند تاجگردون مانند عباس آخوندی چگونه با پر رویی تمام آمدند و از ناکارآمدی خود دفاع میکردند. عباس آخوندی کسی بود که میگفت من افتخار میکنم که یک خانه برای این مردم نساختم! خیلی موضوع جالب توجهی است که در صورت وقوع شفافیت یک سری چیز ها به اصطلاح قبحشان میریزد! یعنی چه؟ یعنی اینکه افرادی که دهانشان چفت و بست ندارد و کوچکترین احترامی برای مردم برای شعور مردم قائل نیستند تریبونی برای این دهن دریدگی خود پیدا خواهند کرد!
این موضوع اگر زیاد تکرار شود مانند فساد و مانند متمول بودن مسئولین و مانند عوام فریب بودن، عادی میشود و وقتی عادی شود دیگر مردمی نیستند که به امثال این هتاک ها واکنش بد نشان دهند فردا روز بعضی ها راحت تر میزنند و راحت تر هتک حرمت میکنند و راحت تر دست سنگین خود را بر صورت و اعتماد این مردم میکوبند!
این موضوعات در کنار هم باعث می شود که من از مخالفین شفافیت باشم! نه از طرفداران آقای قالیبافم و نه از طرفداران جبهه ی سوخته اصلاحات. من ادعای انقلابی گری دارم و انقلابی شفاف و صریح صحبت میکند من هم تلاشم این بود که در کمال صراحت صحبت کنم با شما.
ممنونم از توجهتون!