
مرا به اسم صدا بزن
که بودِ من نابوده، بوده انگاشته شود
چرا که در لرزش حنجره های تو بود
که آن روز
این گریختهپا، رام و آرامِ چشمهایی غریب و تنها شد
مرا به اسم صدا بزن
چرا که نامم ترجمهی شعریست سپید،
از زبانی مرده
به زندهترینِ زبانها،
اگر از زبان تو خوانده شود
زیبای من مرا به اسم صدا بزن