پس
تو مربای روی نان منی
کره ی بادام من
شیرینی عسل صبحانه
نرمی بافت نان
داغی چای
سردی شیر
تو ای پرتقال آغشته به خون
بلند گلدان روی میز و
کوتاه ظرف نان تست
شیرین ترین بیان من
تند ترین دارچین چای
فومن ترین کلوچه
تو ساقه طلای منی
آفتاب گردان شب های سیاه
کره ی قاطی شده با عسل
وشیری که از پستان های گاو جاریست
تو آن زردآلویی که چشیدمش
در پنج سالگی
تو ای اغاز کننده ی صبح
و تمام کننده ی شب
دوست داشتنی ترین وعده
تو ای مامن رنگ ها
بو ها
مزه ها
انگلیسی ترین سوسیس
فرانسوی ترین املت
سوئیسی ترین پنیر
چگونه میتوان تو را نوشت
حال آنکه هر تمدنی
به شکلی تو را داشته است
و من آنگاه که تو را میگویم
کمال کمال را
انتهای کمال را میگویم
بی صورت
که تو آغازگر هر حالی
و به خلسه برنده ترین خواب منی
تو همانی که سرت جنگ شده
مللی،تمدنی،آیینی
همه ی جهان تو را میخواهند
یکی سرد و درشتت را
آنیکی گرم و خشک تو را
با پنیر اضافه
و مربای به و
قهوه ی صبح
تو برای منی
و آنگاه که از من بخواهند
تو را توصیف کنم
تنها میگویم
او صبحانه من است...
همین...
ترانه علوی
*عکس از اینترنت میباشد
#مربای آلبالو