آسیب شناسی #انتخابات در ایران :
مشارکت و مردم سالاری تاریخچه ی طولانی ای در ایران ما ندارد اما بعد از انقلاب اسلامی که به صورت متفاوت و آزادانه تر تجربه شده و هم اینکه مردم تمایل بیشتری به شرکت در بعد این زمان داشتند.میخواهم به مسئله و مشکلاتی مرتبط با این رویداد بپردازم.
1.اولین چالش که سال های اخیر بسیار آسیب زا شده است بحث تایید و رد #صلاحیت های نامزدهای انتخاباتی میباشد.از معیارهای کلی و غیرشفاف تا در ظن حذف سیاسی رقبا به دلیل گرایش سیاسی افراد تصمیم گیر می باشد.چنین حالتی فقط اعتبار و مشروعیت شورای نگهبان را کم میکند.
2.دومی اما مرتبط با احزاب و جریان های سیاسی می باشد که بعد از 40 سال به رشد و بلوغ متناسب با زمان خود نرسیده اند.به دنبال سیاسی بازی هستند و دغدغه ی پیشرفت واقعی ندارند و مانند دیگر ذی نفعان وضع موجود به کلی گویی و شعار دادن میپردازند.
3.نه برنامه ی مشخصی برای حکمرانی و مدلی از آن دارند نه خود میدانند دقیقا چه میخواهند و چه چیز را نمیخواهند و از نگاه راهبردی ، سیستمی ، پویا و بهبود عملکرد به هیچ وجه بهره ای نبرده اند.شاید در نسل جوان این احزاب بتوان کمی این شیوه ها را مشاهده کرد.
4.همچنین حتی اگر برنامه ای باشد با توجه به سمت ها و فعالیت در دستگاه های مختلفی که داشتند به روشنی میتوان دید که هیچ تلاش قابل توجهی جهت تغییر اوضاع به کار نبرده اند.
5.سوم اما مرتبط با نخبگان سیاسی و مطالبه گران اجتماعی و مدنی هست که خود در انتخابات انگار رسالت و وظیفه ی خودشان را فراموش کرده و وارد بازی حفاظت از نامزد جریان خود میشوند بدون توجه به اینکه آن نامزد یا لیست اصلا معیار لازم و کافی برای قرار گرفتن در آن مسئولیت را دارد یا خیر؟
6.چهارم اما مرتبط به متفکرین و دانشگاهی ها میباشد که به جای ارزیابی نقشه راه حکمرانی افراد و لیست های مختلف به دادن بیانیه های کلی و آرمانی و تاحدی کودکانه میپردازند.
7.پنجم مرتبط با مردم میباشد که البته بسیار سهم کمی از مشکلات موجود واقعا به گردن آن ها میباشد زیرا وقتی خواص راه درست نمیروند چطور باید مردم راه صحیح را تشخیص دهند؟ گرجه همیشه مردم تشخیص درست تری را داشته اند.
اما ایراد به بخشی از مردم هست نه همه ی آن.آن بخشی که در انتخابات ها کورکورانه دیگران را دعوت به رای دادن به نامزد مورد نظر خود میکنند.
8.ششم اما باید گفت پلتفرمی که انتخابات براساس آن برگزار میشوند بسیار مشکل دارد برای نمونه مدت زمان آشنا شدن مردم با نامزدهای انتخاباتی و عدم امکان پیش بینی فضای رقابت بین بازیگران چگونه است؟ همه ی این ها مجموعه عواملی است که باعث یک نتیجه میشود
آن نتیجه آن است که انتخابات ما چه مشارکت پایین باشد چه بالا در نتیجه همراه با انتخاب بدون ارزیابی دقیق و بیشتر از روی احساس و حدس و گمان میباشد تا از روی منطق و شفاف و روشن بودن معیار و ملاک برای انتخاب کردن.
"مشارکت باید عامل رشد آگاهی جامعه باشد"
#مشارکت_رشددهنده