چه چیزی معامله گران موفق را از معاملهگران ناموفق جدا میکند؟ این سوالی است که ما برای فهمیدن پاسخ آن در دو تحقیق مجزا بیش از ۴۳ میلیون معامله واقعی را مطالعه کردیم.
چه چیزی معامله گران موفق را از دیگران جدا میکند و چرا بیشتر معاملهگران ضرر میکنند؟
یک معاملهگر متوسط فارکس به یک دلیل ساده ضرر میکند: مدیریت ضعیف سرمایه. مطالعه ما در مورد رفتار واقعی معاملهگران از سه ماهه دوم سال ۲۰۱۴ تا سه ماهه اول سال ۲۰۱۵ نشان داد که معاملهگران در واقع از بیشتر معاملات خود سود کسب میکنند اما در نهایت ضرر میکنند.
ما دوباره همین موضوع را با دادههای معاملاتی در شش ماه گذشته بررسی کردیم تا ببینیم الگوی مشابهی مشاهده میکنیم یا خیر. اما دادههای جدید نیز یافته پیشین را تایید کرد.
در واقع باید گفت که ما در مطالعات خود به یک واقعیت شوکهکننده دست یافتیم: معاملهگران خرد در فارکس بیش از ۵۰ درصد معاملات خود را با سود به پایان میرسانند.
نمودار بالا نتایج بیش از ۱۹ میلیون معامله است که توسط یک کارگزار فارکس در سرتاسر جهان از سه ماهه دوم تا سه ماهه سوم سال ۲۰۱۵ در ۱۵ جفت ارز محبوب را نشان میدهد. نوار آبی درصد معاملات سودآور مشتریان را نشان میدهد و رنگ قرمز درصد معاملات زیانده را مشخص می کند.
به عنوان مثال معاملات بر روی یورو ۵۹ درصد موفق بودهاند و سایر ابزارهای معاملاتی نیز بیش از ۵۰ درصد مواقع با سود بسته شدند.
اگر معاملهگران بیش از نیمی از معاملات خود را با سود به پایان رساندهاند پس چرا بیشتر آنها ضرر میکنند؟
نمودار فوق گویای همه چیز است. رنگ آبی میانگین تعداد پیپهای کسب شده در معاملات سودآور را نشان میدهد و رنگ قرمز میانگین تعداد پیپهای از دست رفته در معاملات زیانده را نشان میدهد. حال میتوانیم به وضوح ببینیم که چرا معاملهگران علیرغم اینکه بیش از نیمی از معاملات را با سود به پایان میرسانند اما در نهایت ضرر میکنند. بهوضوح، آنها مقدار پول بیشتری را در معاملات زیانده خود از دست میدهند در قیاس با مقدار پولی که در معاملات سودده خود کسب میکنند.
بیایید نگاهی به EUR/USD بیندازیم. میبینیم که معاملات EUR/USD در ۵۹ درصد مواقع با سود بسته شدهاند اما به طور میانگین معاملات زیانده ۳۲ پیپ زیان و معاملات سودده ۱۸ پیپ سود داشتهاند. اگرچه این ارقام در مطالعات مختلف تغییراتی داشتهاند، اما نسبتها تقریبا یکسان باقی مانده است. معاملهگران متوسط در معاملات زیانده خود تقریبا ۸۰ درصد بیشتر از سودهایی که در معاملات سودده خود کسب کردهاند، از دست دادهاند.
نتایج در جفت ارز نوسانی GBP/NZD بدتر نیز هست. معاملهگران در ۵۴ درصد معاملات خود به طور میانگین ۵۴ پیپ سود کسب کردهاند اما متاسفانه در معاملات زیانده خود تقریبا دو برابر این مقدار یعنی ۱۰۵ پیپ ضرر کردهاند.
تشخیص اینکه مشکلی وجود دارد مهم است اما برای اینکه بتوانیم راهحلی برای این مشکل پیدا کنیم باید دلایل مشکل را دریابیم.
دادههای ما نشان میدهد که معاملهگران در شناسایی فرصتهای معاملاتی سودآور در بیش از ۵۰ درصد مواقع درست عمل میکنند اما در نهایت زیان میکنند. چراکه میانگین زیان آنها بیشتر از سودشان بوده است. یک برهان ساده برای این اتفاق وجود دارد: روانشناسی انسان.
قانونی که اکثر معاملهگران از آن استفاده میکنند، این است: اول به ضررهای خود اجازه رشد ندهید و سپس اجازه دهید سود شما افزایش پیدا کند. این قانون پیش پاافتاده آن قدر واضح است که همه با آن موافق هستند. اما چرا بسیاری از معاملهگران خرد نمیتوانند به این قانون پایبند باشند و چگونه این قانون ساده میتواند بسیار پیچیده شود؟
چواب ساده این است: طبیعت انسان
در اینجا از مطالعات یک روانشناس برنده جایزه نوبل استفاده کردیم تا رفتار متضاد انسان در برخورد با سود و زیان را بهتر درک کنیم.
یک شرطبندی ساده: درک رفتار انسان در واکنش به برد و باخت
تصور کنید با شما یک شرطبندی ساده انجام بدهیم. شما دو انتخاب دارید. گزینه اول اینکه شما ۵۰ درصد شانس برنده شدن ۱۰۰۰ دلار و ۵۰ درصد شانس بردن هیچ چیز را داشته باشید و گزینه دوم این که ۴۵۰ دلار به شما داده شود. کدام گزینه را انتخاب میکنید؟
اکثر افراد با وجود این واقعیت که سود مورد انتظارشان در گزینه دوم، کمتر از گزینه اول است، باز هم گزینه دوم را انتخاب میکنند. این نشان میدهد که مردم سود مطمئن را به سود بیشتر اما نامطمئن ترجیح میدهند. اگر فقط یک بار این شرط به شما پیشنهاد شود، ممکن است انتخاب گزینه دوم منطقی باشد. اما اگر چندین و چندبار به شما این شرایط پیشنهاد شود به وضوح انتخاب گزینه اول منطقی خواهد بود.
حال شرایط را تغییر دهیم. اکنون تصور کنید که گزینهها به این صورت است. با انتخاب گزینه اول شما به احتمال ۵۰ درصد ۱۰۰۰ دلار از پول خود را از دست میدهید و با احتمال ۵۰ درصد نیز هیچ پولی ازدست نمیدهید و با انتخاب گزینه دوم ۴۵۰ دلار از پولتان را از دست خواهید داد. لازم به ذکر نیست که اگر این شرط به طور مرتب تکرار شود با انتخاب گزینه اول شما به طور متوسط ۵۰۰ دلار از دست خواهید داد که بیشتر از ۴۵۰ دلار گزینه دوم است. اما اکثر مردم باز هم گزینه اول را انتخاب میکنند.
اکثر افراد در هنگام کسب سود، از ریسک اجتناب میکنند اما در مقابل ضرر و زیان، بسیار ریسکپذیر عمل میکنند. از نظر روانشناسی، دردی که از ضرر و زیان به فرد تحمیل میشود بسیار بیشتر از لذتی است که از کسب سود عاید فرد میشود.
دنیل کانمن، روانشناس بالینی و برنده جایزه نوبل تئوری چشمانداز را ایجاد کرد که تلاشی برای مدلسازی نحوه تصمیمگیری افراد است. این تئوری به خودی خود ربطی به معاملات ندارد اما خواهید دید که میتواند به کمک معاملهگران بیاید.
یافتههای کانمن چیزی ساده اما عمیق را نشان میدهد. اکثر مردم بیشتر از اینکه از سودآوری لذت ببرند، از ضرر دیدن ناراحت میشوند.
هنگامی که به شما پیشنهاد میشود که بین ۵۰۰ دلار سود احتمالی و ۴۵۰ دلار سود قطعی انتخاب کنید، سود ۴۵۰ دلاری برای شما «به اندازه کافی خوب» خواهد بود. اما هنگامی که پای زیان به وسط کشیده میشود، کمتر کسی میتواند قبول کند ۴۵۰ دلار زیان قطعی داشته باشد. پس دست به قمار میزند تا شانس خود را برای از دست ندادن هیچ پولی امتحان کند.
اما چرا اینقدر متفاوت عمل میکنیم؟
بیایید تصور کنیم که میتوانیم لذت و درد کلی را در مقیاسی مطلق اندازهگیری کنیم و بیایید آن را با سود و زیان معاملات مقایسه کنیم.
شاید تصور کنید که یک لذت ۵۰۰ دلار سود و درد ۵۰۰ دلار زیان یکدیگر را خنثی میکند. اما مطالعات بالینی نشان داده است که چنین نیست. نمودار زیر این رابطه و دلیل پیچیده بودن آن را نشان میدهد.
مطالعات در مورد رفتار ریسکگریزانه انسان نشان میدهد که ناراحتی انسان از ضرر ۲ تا ۲.۵ برابر بیشتر از لذت انسان از همان مقدار سود است. یعنی برای جبران زیان یک دلاری، فرد باید ۲ تا ۲.۵ دلار سود کسب کند تا احساسات فرد خنثی شود.
بدیهی است که از دیدگاه معاملهگران منطقی واقعا نیازی نیست که برای جبران آسیب روانی یک ضرر ۵۰۰ دلاری، حتما ۱۰۰۰ دلار سود کسب کنند.
اما این همان چیزی است که در رفتار واقعی معاملهگران مشاهده میکنیم. ما به عنوان انسان به هر قیمتی از ضرر و زیان اجتناب میکنیم. همین امر منجر میشود که به امید سودآور شدن یک معامله زیانده آن را برای مدتها باز نگه میداریم در حالی که یک معامله سودآور را با سودی متوسط متوقف میکنیم.
انسانها ربات نیستند. انسان در کنار منطق، مقداری نیز از سوگیریهای شناختی خود تاثیر میپذیرد. اما معاملهگران مانند سایر مردم نیستند. شخصی که یک حساب معاملهگری باز میکند، قصد کسب سود دارد. اگر یک رفتار منجر به ضرر وی شود، او باید تمام تلاش خود را برای چلوگیری از این رفتار و اتلاف وقت و سرمایه خود بهکار گیرد.
راهحل این مشکل ساده است. حد ضرر و حد سود خود را در فاصله یکسان قرار دهد. از ابتدا تصمیم بگیرید که قرار است به همان اندازهای که ضرر کردهاید، به همان اندازه نیز سود کنید.
در اصطلاح معاملات، به این شرایط حداقل نسبت ریسک به ریوارد یک به یک میگویند. این قانون ساده به شما کمک میکند تا در صورت موفقیت در دستکم ۵۰ درصد معاملات خود، در نهایت به سود برسید.
این مفهوم آن قدر واضح است که ممکن است بعد از خواندن این مقاله احساس ناامیدی کنید. اما دقیقا به همین دلیل که بدیهی است، بسیاری از افراد به آن دقت نمیکنند.
دادههای بهددستآمده، درستی این باور را نشان داده است. دادههای ما شامل اطلاعات بیش از ۹۳ هزار حساب معاملاتی واقعی است که حداقل ۲ معامله در میان ۱۵ جفت ارز منتخب ما انجام دادهاند. ما حسابهای معاملاتی را با میانگین نسبت ریسک به ریوارد دستهبندی کردیم تا ببینیم آیا آنها سود کردهاند یا خیر.
دادههای ما نشان میدهد که ۵۲ درصد از کل حسابهایی که با نسبت ریسک به ریوارد یک به یک کار میکنند، در بازه زمانی شش ماهه سود خالص کسب کردند. این آمار برای کسانی که از نسبتی کوچکتر استفاده میکردند، تنها ۲۰ درصد بود. یعنی کسانی که به این قانون وفادار بودند، ۲.۵ برابر بیشتر احتمال داشت در بازه زمانی شش ماهه به سود برسند.
حد ضرر و حد سود معاملات خود را در فارکس با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ یا بالاتر تنظیم کنید.
دادههای ما نشان میدهد که معاملهگران متوسط بیش از حد برای سودهای کوچک خود در معاملات اشتباق دارند و از طرفی اجازه میدهند که ضررها به طرز قابل توجهی افزایش پیدا کنند. اگر هدف انتظار برای بازگشت یک معامله زیانده به یک معامله سودده باشد، این رفتار منطقی نیست.
مطمئن شوید که سود مورد انتظار شما در هر معامله، حداقل به اندازه زیان انتظاری شما باشد.
از همان ابتدا بیشینه زیان مورد انتظار خود را مشخص کرده و حد ضرر را تعیین کنید. سپس فارغ از استراتژی معاملاتی خود، ریسک به ریوارد را ۱:۱ یا فراتر از آن قرار دهید. اطلاعات ما نشان میدهد که این کار تاثیر قابل توجهی بر سودآوری دارد.
فاصله قراردادن حد ضرر به شرایط بسیار زیادی وابسته است. جفت ارز انتخابی، مکانی که حمایت و مقاومت را تشخیص میدهید، نوسانات بازار و… از جمله این شرایط هستند. اما نکته مهم این است که در نهایت نسبت ریسک به ریوارد حداقل مساوی یک داشته باشید. اگر به فاصله ۴۰ پیپ حد ضرر میگذارید به همان اندازه نیز حد سود قرار دهید.
این اصل همان اصلی است که معامله گران موفق و ناموفق را از یکدیگر جدا میکند. هنگامی که نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ را قرار دادید، چالش بعدی آن است که به برنامه خود پایبند باشید. به یاد داشته باشید که در این مرحله باید با تمایلات درونی خود مبنی بر «بیزاری از شکست» مبارزه کنید. هنگامی که شما معامله را برای خود انجام میدهید، نادیده گرفتن احساسات بسیار سختتر هم میشود.
پس از اینکه حد ضرر و حد سود خود را مشخص کردید، به آنها دست نزنید مگر اینکه بخواهید سود را افزایش دهید. چه بسا داستانهای غمانگیزی وجود دارند از معاملات کسانی که حد ضرر را تغییر دادهاند.
بدون مدیریت ریسک حتی بهترین استراتژیها نیز در نهایت محکوم به شکست خواهند بود. اما آیا میتوان با استفاده از نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ به سود آوری رسید؟ دادههای ما تایید میکند که افرادی که از نسبت ریسک به ریوارد کوچکتر از ۱:۱ استفاده کردهاند، از شانس کمتری برای سودآوری نهایی برخوردار بودهاند.
پس باید گفت نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ حداقل الزام ضروری است و میتوان از نسبتهای ۱:۲ و ۱:۳ سود بیشتری کسب کرد.
منبع: dailyfx