غیر واقعی و مسخرهست که بگم نه هیچ آشوب و طوفان و تضادی در زندگی وجود نداره! چون داره...
ولی در مواجهه به اینها چه رفتاری از خودم نشون میدم؟؟
یه نگاه دیگه به نردبان احساسی بندازیم...
بسته به اینکه جای من کجاست توی این نردبون، آشوبهای بیرونی اثر مختلفی دارن روی من...
مثلا هرچقدر پایین تر باشم، اتفاق بیرونی میتونه منو بترسونه، مضطرب و ناراحت کنه، تنفر بیاره برام یا هرچیزی که حس بد تلقی میشه...
ولی هرچی بالاتر باشم، نگاهم به اون اتفاق میتونه بهتر باشه...بهتر یه صفت نسبیه ها
یعنی ممکنه دیگه نترسم و فقط تاسف بخورم
ممکنه حتی تاسف هم نخورم و امیدوار بشم که میشه جور دیگه ای دید ماجرا رو
حتی میتونم نسبت به زوایای دید دیگه ش شکرگزار هم باشم...
امروز این اتفاق به عینه برام افتاد و فکر میکنم بهتر از گذشته تونستم باهاش کنار بیام و ازش عبور بکنم حتی...