پیش از هر چیز باید اذعان کنیم که استقبال شما از اپیزود اول مطالبی که شروع کرده ایم، ما را شگفت زده کرد. از توجه و لطف شما بسیار ممنونیم.
در تعداد زیادی از کامنت ها خواسته بودید تا اکوسیستم سیلیکون ولی را نیز با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
اپیزود بعدی را به این موضوع اختصاص خواهیم داد. امیدواریم باز هم ما را از نظرات و ایده های خود آگاه کنید تا بتوانیم این مسیر را بهتر و مؤثرتر ادامه دهیم.
این اپیزود را به چگونگی و چرایی موفقیت استارت آپهای چینی، در مقابل نمونههای موفق غربی خود اختصاص دادیم.
همان طور که در اپیزود اول اشاره کردیم، توقف فعالیت یکی از بزرگ ترین استارت آپ های ایران، برای ما دغدغه ی شروع این سلسله مطالب را ایجاد کرد. تا با بررسی الگوهای موفق، و نحوه ی موفقیت آنها، شاید بتوانیم به موفق شدن استارتآپهای ایران کمک کنیم.
در این حین، دیدن مشابهت ها با بازار ایران، برای خودمان نیز جالب بود.
نسل اول استارتاپهای چینی، کپی بیزینسهای موفق سلیکونولی بود. چراکه دولت چین دسترسی بیزینسهای غربی به بازار چین را بلاک کرد. به این معنا که گوگل، فیسبوک، توییتر، دراپباکس و هزاران سرویس دیگر در چین در دسترس نیستند. همین تصمیم دولت باعث شد تا کارآفرینان چینی زمین بازی بکری داشته باشند تا با خیال راحت نمونههای غربی را در کشور خود کپی کنند.
مثلا weibo از توییتر و هزاران سایت تخفیف گروهی دیگر از groupon کپی شدهاند.
در سال ۲۰۰۳، شرکت Ebay با خریدن شرکت Eachnet وارد بازار چین شد. Eachnet اولین پلتفرم حراجی در چین بود که در آن زمان سهم بازار ۹۰ درصدی داشت.
تقریبا همزمان با حضور Ebay در چین، علیبابا با سرمایهگذاری ۵۲ میلیون دلاری پلتفرم تابا (taobao.com) را راه اندازی کرد تا بتواند جلوی پیشرفت Ebay را بگیرد.
یک سال پس از ورود به بازار، تابا توانست ۵۰ درصد از سهم بازار را از آن خود کند. در سال ۲۰۱۸ تابا سهم ۸۰ درصدی از بازار C2C در چین را به دست آورد و تقریبا Ebay را از بازار بیرون کرد.
در سال ۲۰۰۶ Ebay رسما وبسایت چینی خود را تعطیل کرد.
تابا از اینکه بیزینس مدل خود را تغییر دهد نترسید:
تابا به شکست Ebay بسنده نکرد. توجهش را روی نیازهای بازار متمرکز کرد و سعی کرد تا تمام نیازهای کاربرانش ( فروشندگان و خریداران) را پاسخ دهد. برای مثال:
در نتیجه تابا اکوسیستم کاملی از سرویسهای مختلف را حول محصول اصلی خود فراهم آورد تا بتواند به بزرگترین پلتفرم Ecommerce دنیا تبدیل شود.
در سال ۲۰۱۷، تابا سهم ۸۰ درصدی از بازار Ecommerce در چین را به خود اختصاص داد.
تابا تا سال ۲۰۱۶ توانست ۱۷۰ میلیون کاربر و درآمد ۲۰ میلیارد یوآن از طریق تبلیغات و ارایه سرویسهایی مانند آموزش فروش و مارکتینگ به فروشندگان به دست آورد.
تابا در کمپین روز مجردها در سال ۲۰۱۸ در طول ۲۴ ساعت، ۳۰.۸ میلیارد دلار فروش داشت.
زمانی که Uber وارد چین شد، Didi تقریبا سهم بزرگی از بازار چین را داشت و در چندین شهر حضور پررنگ داشت. استراتژی Uber برای گرفتن بازار چین شروع کردن جنگ قیمتی بود. Uber حدود ۱ میلیارد دلار در سال را برای پایین نگه داشتن قیمتها هزینه کرد و به رانندگان سوبسید داد.
اوبر همان اشتباه Ebay را تکرار کرد و برای پرداخت هزینه تاکسی فقط کردیت کارت قبول میکرد. همونطور که بارها هم اشاره کردیم، کردیت کارت در چین جایگاهی ندارد و اصلا گزینه مناسبی برای پرداخت در چین نیست. در حالی که Didi هم گزینه پرداخت نقدی داشت و هم از طریق Wechat پرداخت را قبول میکرد.
علاوه بر این Didi سرویس carpooling و bus hailing را هم به محصولش اضافه کرد که مورد استقبال چینیها قرار گرفت و توانست جایگاهش را در چین محکم کند.
داستان اینطور پیش رفت که مدیرعامل تقریبا گمنام Didi، آقای Cheng یک شبه تبدیل شد به قهرمان ملی. چراکه تنها کسی بود که توانسته بود جلوی پیشروی اوبر را بگیرد. تا قبل از چین، اوبر در هر شهر و کشوری که وارد شد توانسته بود سهم بازار خوبی را بگیرد. اما بازار بزرگ و جذاب چین را پس از یک سال و نیم جنگ نفس گیر از دست داد.
در نهایت اوبر به دریافت سهم ۱۷ درصدی از didi راضی شد و شرکتش در چین را به Didi واگذار کرد.
طبیعی بود که در ابتدا چین، تحت تأثیر استارت آپ های سیلیکون ولی، غول استارت آپی دنیا باشد. آنها با کپی شروع کردند. اما به فاصلهی چند سال، با بازبینی و نزدیک شدن به فرهنگ بومی، توانستند جهش کنند و از نمونههای غربی خود پیشی گیرند.
بامیلو رفت...بعدی کیه؟ اپیزود اول
منابع:
https://bmilab.com/blog/2018/1/26/business-model-creation-and-innovation-in-china-not-just-copycats
https://www.ft.com/content/52670084-6c2c-11e1-b00f-00144feab49a