
خانه
شاعران
ولی الله قلی زاده
ادیانِ ما
۱۴۰۴/۶/۶ شماره ثبت ۶۹۴۶۷۴
بگذار تابگویم ، ازاین گیجیِ دوران
گروهی پاگذاشتن، به بستگیِ ادیان
خدا عزیز وناز است، آنراگویم فراوان
گروهی کم گذاشتن ، ازکم کاریِ اینان
جهان همچون کتابی است.....
که اولش افتاده، از گیجیِ ایشان
آخرش هم بُریدن.گروهِ تبهکاران
سیاسیون آمدند.با دلبستگیِ ادیان
گفتن: سیاست مادر خدمت ِ انسانها
اما وعده ی ماست، به بردگیِ ایمان
آرمان وآرزوها، ساختن برای اینان
خودراناجی نامیدن، باخستگیِ آرمان
گروهی شراب نوشیدن، در کنیسه وکلیسا
عده ای حرام کردن، بابرداشتیِ ازقران
گروهی هم رقصیدن ، گروهی غم گرفتن
برخی شادی کردن ، زکم کاریِ شیخان
گروهی دلبستن، به تاج وتختِ دنیا
برخی زجان گذشتن، به اسنادی زقرآن
بعضی به پوچ رسیدن، درزندگی دوران
اینان برهنه شُدن ،چو خسیِ درخیابان
افراط وتفریط کردن، سروصداهاکردن
گوش فلک کرکردن ،بابرداشتیِ زادیان
گروهی لائیک شدن ، گروهی خودپرستن
عده ای باحرص وزار، خواستند حوریِِّ جانّ
ادیان سیک و تائو، تا شینتو جاین وبودا
همه خدا پرستند، اما بابرداشتیِ به گُمان
بنطرم ای( ولی)!! همه ادیان یکی است
اما برداشتِ ماها.چوفیلی بتاریکیِِّ پنهان