پیامبر
در آن روزی که آمدی به دنیا
مادر رهنما یت بود خیلی جاها
....بگفتی مردمان در مدرسه آموز
یکی گفتا بیاموز یکی گفتانیاموز
..آموزه هایم بیشتروبیشتر گردید
زحد وحصان فسخ کمتر بگردید
...یکی گفتا برومکتب اخلاقی بیاموز
یکی گفتا در مدرسه خلاقی بیاموز
....بهر حال خیلی ها چیز هایی گفتن
همه درس دادن و واپس گرفتن
....خدا هم آفرید آدم را پیامبر
زنسل ایشان هم داد یاور
....گویند 124تا آمدن به دنیا
هر هزارشان آمدند دو سه جا
نوح هزار سال بود در دنیا
فقط پنجاه سال کم کرد خدا
ابرا م که خود بت شکن بود
پیش خدا خود ناو شکن بود
...موسی که پیامبری زیهود بود
بهر حال پیروانش با (ربا )بود
عیسی مسیح که بی پدر بود!!
خدا آنرا روح خود اما!! بدار بود!!
... بعد او آمد زعبد الله پسری
در بیابان خشک داد خدا چه گلی
بیشترا خوار بودن چه خاری!!
چند تا جوانمرد بودن چه عالی
...وقتی پا گذاشت بدنیا پیغمبر
دو سه تا وقایع افتاد بیکسر
...طاق کسری بریخت زحادثه
آتش زرتشت خاموش گشت یکسره
...گویند محمد آمد به به چه نامی!
همه اورا بستودند به به چه عالی!
...خدا انرا ستوده درکتابش
در عهد وتورات وکلامش
گر کتاب اورا توبخوانی
باید یادش کنی در هر کجایی
نباشد نامی بهتر زمحمد
که در عهدین هستش احمد
...