هرچه داد وبیداد کردن ، کاری نشد
هرکس بفکرِ خویش بود، یاری نشد
هی داد وفریادکردن،در گوش ها
گویا هیچ گوش ،بدهکارِ بازی نشد
هرکس اختلاس کردو گرفت وبرفت
هیچ کس غم نگرفت،هیچ جا یادی نشد
بانک ها هرچه داشتن،دادن بدوست و آشنا
هیچ رئیس بانکی ،محکومِ این پارتی نشد
پارتی وباند بازی، شدرئیسِ همه جا
هیچ رئیس! ودزدی ،عابدِ قاضی نشد
هی مردم بیچاره،صبرکردن چند ساله
شاید بشه کارِ مُعجزه،اما هیچ کاری نشد
نرخ ارز وگرانی، روز به روزبالا کشید
هرچه بود پایین کشید،اما ارزانی نشد
لائیک ودزدی روز بروز، بالا گرفت
مردو نامردی برفت،امابازاری نشد!
هرسال گفتن،امسال که نه سالِ دگر
شادی ونشاط میرسد،اما شادابی نشد
تا دزد وکلک هست،زور وزورگویی ما
دنیا همین هست،با دعاناجیِ راهی نشد
ای (ولی )چه گویی ،هرلحظه کاری نشد
کارشدوبالا گرفت،اماهیچ جا بادی نشد!!
