NightShade
NightShade
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

پستی چِرتُ پِرت

سلام به ویرگولی های عزیز ، امروز (امشب) یهویی چنتا ماجرا رخ داد که وادارم کرد این پستو بنویسم.

والا نمیدونم غریزه من چشه ! فک کنم خوابیده یا هنوز فعال نیس. یه چند دقیقه پیش داشتم فندکمونو پر می کردم. با این بیلبیلک پایین :

بکراندش بد بود کلا سفید کردم پشتو
بکراندش بد بود کلا سفید کردم پشتو

بعدش چی شد ؛ زدم خراب کردم فندکو ، یعنی دیگه آتیش در نمیومد ازش .

منم کل محلول این بیلبیلکو خالی کردم روش .

آخرش چیشد ، خب فندکه عصبانی شد ، کل دستمو مثل ابر قهرمانا آتشین کرد . مامانم جیغ کشان دوید طرفم . فندک از دستم افتاد رو سرامیک دستمم با یه حرکت نه چدان خوش آیند خاموش شد.

اینم دست مبارک من بعد شعله ور شدن. خیلی نامنظم خمیر دندون زدم بهش ، نه ?
اینم دست مبارک من بعد شعله ور شدن. خیلی نامنظم خمیر دندون زدم بهش ، نه ?


حالا موضوع عجیبش چیه ، من اصلا نه چیزی حس کردم و نه ترسیدم ! خداوکیلی فک کنم غریزم (که همین عمورایی رو بر عهده داره) از اینکه از غریزه بودن بر کنارش کردم ناراحته. آخه می خوام یه چیزه دیگرو جایگزبنش کنم.

حالا اینا ابر قهرمان نیستن ولی خب بهترین عکسی بود که تونستم پیدا کنم ?
حالا اینا ابر قهرمان نیستن ولی خب بهترین عکسی بود که تونستم پیدا کنم ?


غریزه : اوهغغغغغغغخخخخهییییییییاااا!!!!!!!!

من : نه بابا ! جدی میگم ، دروغم کجا بود !

غریزه : غااااااااااخخخیییی ، پووووفففف !!

من : چه به دونم !!

وجدان : شما دوتا چتونه ?!

من : سلام لایرا جان !!!

غریزه : غییییییییییییییییغ !!!!

وجدان : اسکار (همون غریزم) ، چی میگی برا خودت ?

غریزه : غررررررررررغوووووو ععااااا ییییییبو !!!

من : فک کنم رد داده!

غریزه : غووووووووو !!!!

وجدان : بابا ، این که داره با زبون خودش حرف میزنه. زبون اژدهایی !!! یا هرچی که خودتون میدونید !

من : آره ، ولی چرت پرت میگه .

غریزه : سووووومممنلذنیسزطفد !!!!!

وجدان : به نظر رد داده نه ?!

من : از اولم همینو می گم دیگه !

غریزه :دیییییییش بوووووووووممممم خوووف !!!?

وجدان : من که رفتم ?


اینم بگم که غریزم یه خشم شبه !! ? حرف هایی چرت و پرت از زبان من ، وجدان و غریزم که فقط خودم میفهمم !

نتیجه اخلاقی : حالا بچرو ول کن ، اینو نباید دست من ۱۴ سالم داد !!

میخواستم یه چیزی بگم ولی یادم رفت !?

اگه شما یادتون اومد تو کامنتا بگید !!!! ?

اها ، اول از هر چیزی بگید چی از این میفهمید :

این داره کجا میره ?!!!
این داره کجا میره ?!!!


این کفش همسایمونه . همیشه کفشاشونو این طوری در میارن ?

واقعا الان این داره میره خونه یا میره بالا ?!!

انگار اینا بیرون میرن کفشاشونو درمیارن ، میرن خونه کفش میپوشن . من که اینو فهمیدم.

این یکیم حتما به کفشه تعارف کرده. کفشم گفته بقیشو خودت برو . اینم از کفش پیاده میشه بقیه راهو پیاده میره ?
این یکیم حتما به کفشه تعارف کرده. کفشم گفته بقیشو خودت برو . اینم از کفش پیاده میشه بقیه راهو پیاده میره ?


چه بدونم والا ! این پستم برا اینکه سرم گرم بشه نوشتم . فردا اجتماعیمون تدریس فرستاده هنوز نَنِگَریدَم !! امروزم بعد ۲ سال اولین امتحان حضوریمو دادم . همگی خرابیدیم ! شیش تا سوال بود از این شش تا ، ۲ تاشو اصلا ننوشتم ، یکیشم ناقص .

خب طبیعیه . بعد دوسال تقلب و اینا ، اینم نمره خوبیه !! ?

به هر حال. شمام اگه همچین خاطره یا حادثه ای براتون پیش اومده تو کامنتا بگید ?



بدبختیخندهچرت و پرت
INFP_T 2w1
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید