اگر به یکی از فروشگاههای زنجیرهای، مراکز خرید و یا حتی فروشگاههای اینترنتی سر زده باشید، کالاهایی با کیفیت، پر زرق و برق و رنگارنگی (با قیمتهای رنگارنگتر) پیدا میکنید. چه این کالا یک لپتاپ جدید گرانقیمت باشد و چه یک مسواک برقی برند. اکثر ما در ابتدای این راه و در سالهای ابتدایی پس از تحصیل، توان خرید هیچ یک از این اجناس گرانقیمت را نداریم. خرج زندگیمان هم آنقدرها «اشرافی» نمیشود، با حمل و نقل عمومی جا به جا میشویم و یار دیرینه سفرمان هم احتمالاً اتوبوس باشد. خبری از رژیمهای آنچنانی و هزار و یک خرج دیگر هم نیست.
اما گاهی این ورق برمیگردد، درآمدمان از فرش به عرش میرسد و سایر ضربالمثلهای مثبتی که فکرش را بکنید برایمان اتفاق میفتند. چه میکنیم؟ معمولاً گوشت قرمز را به تمام وعدهها (حتی صبحانه) اضافه میکنیم، به جای حمل و نقل عمومی و اتوبوس گرانترین وسیله موجود را انتخاب میکنیم و آن مسواک برقی کذایی را میخریم. با وجود اینکه حقوق بیشتری دریافت میکنیم و درآمدمان افزایش یافته، با این حال همچنان اوایل ماه اشرافی و سخاوتمند خرج میکنیم و در پایان ماه به انتظار حقوق بعدی مینشینیم. اما چرا؟ مگر منطقیتر آن نبود که افزایش حقوق و درآمد برایمان بهتر تمام شود؟ امنیت مالیای که همیشه آرزویش را داشتیم چه شد؟
اتفاقی که افتاده مسئلهای به نام تورم سبکزندگی (Lifestyle Inflation) است. در این پدیده، با افزایش درآمد، کیفیت غذا، حملونقل و سایر هزینههای زندگی افزایش مییابد و تبدیل به عادی جدیدمان میشود. اگر پیش از این بدون مشکل با حملونقل عمومی جا به جا میشدیم، امروز تحمل چنین پروسه زمانبر و آزاردهندهای را نداریم. اگر پیش از این ماهی یکبار گوشت قرمز در رژیممان جای داشت، امروز دیگر نمیتوانیم هفتهای بدون آن زندگی کنیم. چیزهایی که پیش از این در طبقه مالی بالاتری از درآمدمان قرار داشت، امروز در کف توقعهایمان قرار دارد. میتوان این مسئله را به قانون پارکینسون تشبیه کرد که میگوید: «هر کار به اندازه زمانی که برای آن تخصیص داده شده طول میکشد». با این تفاوت که قانون تورم سبکزندگی میگوید:
مخارج ما به اندازه میزان درآمدی که به دست میاوریم بزرگ میشوند
کافیست نسبت درآمد و مخارج را در نظر بگیریم تا متوجه این موضوع شویم. اگر درآمد فعلیتان یا افزایش حقوقتان باعث شده خریدهای اضافی جدیدی بکنید و یا ارتقاهای جدیدی در زندگی بدهید، ممکن است این دلیل مشکلات مالیتان در پایان ماه باشد.
تورم سبکزندگی پدیدهای زشت و غیرعادی نیست. این پدیده بخشی از زندگی روزمرهای است که در آن، انتظار داریم تا افزایش درآمدمان باعث افزایش سطح زندگی شود. با این وجود، فقدان امنیت مالی در پایان هر ماه و مشکلات اجاره بها و قبض و هزار هزینه دیگر، خراش بزرگی بر جای میگذارند که خرید کالاهای گرانقیمت آن را در طولانی مدت جبران نمیکند. بودجهبندی، پسانداز مناسب برای مواقع اورژانسی (که آزادی عمل بیشتری به شما میدهد) و بررسی ارزشهایی که هر خرید و خرج ایجاد میکنند ممکن است راه مناسبی باشد. سعی میکنم در آیندهای نزدیک، از شیوههایی که با آن میتوان هزینه زندگی را کاهش داد بنویسم.
این مطلب بخشی از سری مطالبی است که تجربیات من در یادگیری مفاهیم اقتصادی را با شما به اشتراک میگذارد. هدف این مجموعه از مطالب، تنها آموزش پایه مفاهیم اقتصادی است. چنانچه برای مدیریت اموال و پول نیاز به کمک دارید، حتماً از یک مشاور اقتصادی معتبر کمک بگیرید.
از اینکه این مطلب را خواندید سپاسگزارم. از شما درخواست میکنم آن را به اشتراک بگذارید تا افراد بیشتری شانس خواندن چنین مفاهیم اقتصادیای را داشته باشند. منتظر پاسخ، لایک و بازخورد شما در ویرگول هستم. اگر این مطلب را دوست داشتید، با دنبال کردن من در ویرگول و توییتر از این سری مطالب حمایت کنید!