ویرگول
ورودثبت نام
جستجوگر
جستجوگرجوانی فعال و نویسنده ای جنجکاو. مجموعه ای از تجربیات من در پلتفرم ویرگول
جستجوگر
جستجوگر
خواندن ۴ دقیقه·۱۰ روز پیش

آقای نمایندگی تعمیرات بوش، چرا یخچالو بردی و عقبتو کردی به ما؟

همه چیز از یک ظهر گرم تابستانی شروع شد؛ دقیقاً همان وقتی که به یک لیوان آب خنک نیاز داشتی تا جیگرت حال بیاید. اما موتور یخچال ساید بای سایدِ نازنین و گران‌قیمت ما، ناگهان تصمیم گرفت تغییر کاربری بدهد و با صدای تراکتوری که دارد زمین را شخم می‌زند، کار کند و بعد از چند ساعت تقلا، کلاً سکوت اختیار کرد و تبدیل به کمد دیواری شد. ما هم مثل شهروندان قانون‌مدار و ساده‌دل، به جای اینکه دست به آچار شویم، زنگ زدیم به جایی که در اینترنت با فونت درشت رویش نوشته بود "نمایندگی مجاز و مرکزی".

یک آقایی با کیف ابزار سنگین و ابهتِ خاصی که انگار پروفسور فیزیک هسته‌ای است، وارد شد. یک نگاه عاقل‌اندر‌سفیه به یخچال انداخت، دو تا ضربه به بدنه‌اش زد و با قاطعیت گفت: «این موتور مرخصه! اینجا نمیشه کاری کرد، باید بره کارگاه، موتورِش پیاده شه، جراحی باز لازم داره.» ما هم مثل بره‌های مطیع، قبول کردیم.

«آقای تعمیرکار! آقای نمایندگی! چرا عقبتو به ما کردی؟!»

این جمله‌ای بود که دو هفته بعد، وقتی با عصبانیت و کلافگی وارد مغازه‌شان شدم و دیدم تحویلم نمی‌گیرند، می‌خواستم فریاد بزنم. ماجرا از این قرار بود که یخچال را بردند و ما ماندیم و یک آشپزخانه گرم و قابلمه‌های غذایی که در تراس خانه فاسد می‌شدند و بوی ناامیدی می‌دادند. زندگی بدون یخچال شبیه زندگی در عصر حجر شده بود؛ هر روز تخم‌مرغ و کنسرو!

یک هفته گذشت، خبری نشد. زنگ می‌زدیم، کسی جواب نمی‌داد. اگر هم بعد از صد بار تماس جواب می‌دادند، منشی‌شان با صدایی خواب‌آلود بهانه‌هایی می‌آورد که مرغ پخته داخل قابلمه هم خنده‌اش می‌گرفت: «قطعه‌اش تو گمرک بازرگان گیر کرده»، «مهندس ناظر رفته مرخصی زایمان»، «یخچالتون دلتنگی می‌کنه و همکاری نمیکنه»، «داریم روش تست فشار میاریم» (که احتمالاً منظورشان این بود که رویش جعبه ابزار گذاشته‌اند).

بالاخره بعد از خون دل خوردن‌های فراوان و تهدید به شکایت، یخچال با عزت و احترام برگشت. فاکتوری هم دستمان دادند که وقتی مبلغش را دیدم، احساس کردم به جای تعمیر موتور یخچال، یک موتور جت بوئینگ ۷۴۷ روی آن نصب کرده‌اند یا شاید هم قطعاتش را از ناسا خریده‌اند. اما چاره چه بود؟ پول را دادیم و دلمان خوش بود که یخچال درست شده. ولی زهی خیال باطل! شادی ما دوام زیادی نداشت. دقیقاً سه روز بعد، وسط تماشای حساس‌ترین صحنه سریال، دوباره همان صدای تراکتورِ آشنا و شوم بلند شد، چند تا سرفه کرد و بعد... سکوت مطلق. یخچال دوباره مرده بود، انگار نه انگار که تعمیر شده است.

با همان شماره تماس گرفتم، در حالی که دستم از عصبانیت می‌لرزید. این بار اما لحنشان عوض شده بود؛ دیگر آن آقای مهربانِ روز اول نبودند. گفتم: «آقا این که دوباره خراب شد! هنوز جوهر فاکتورتون خشک نشده!» خیلی خونسرد و طلبکارانه گفتند: «نوسان برق خونه‌تون بوده، فیوز منطقه مشکل داره، به ما مربوط نیست. ما سالم تحویل دادیم، تست هم کردیم. گارانتی ما هم شامل نوسان و بلایای طبیعی و چشم‌زخم نمیشه. خداحافظ!» و گوشی را کوبیدند.

اینجاست که آدم دلش می‌خواهد برود وسط مغازه‌شان، یقه مسئول پذیرش را بگیرد، برود روی چهارپایه و با لحن و حرکات دستِ آن نماینده مجلس تاریخی که رگ گردنش بیرون زده بود بگوید:

«من می‌فهمم چی میگی، ولی متوجه نمیشم! مگه میشه سه روزه بسوزه؟ چرا مسئولیت قبول نمی‌کنید؟ تو پشتت رو به ناطق نکن! پشتت رو به مشتری نکن! امیرالمومنین فرموده حتی برای قطعه به چین سفر کنید، شما تا انبار ته مغازه هم نرفتی یه جنس اصل بیاری؟»

ولی چه فایده؟ انگار این جماعت پوست‌کلفت شده‌اند و عادت کرده‌اند کار را ناقص و با قطعات بی‌کیفیت انجام دهند، پول خون پدرشان را بگیرند و بعد هم پشتشان را به مشتری کنند و جواب سربالا بدهند.

واقعاً در این آشفته‌بازار که هر کسی یک کیف ابزار دستش گرفته، یک سایت بالا آورده و اسم خودش را گذاشته "نمایندگی مرکزی"، پیدا کردن تعمیرکاری که هم تخصص فنی داشته باشد و هم وجدان کاری، از پیدا کردن گنج قارون سخت‌تر شده است. آدم در این لحظاتِ استیصال، دلش لک می‌زند برای یک مجموعه درست و حسابی و شفاف مثل آی پی امداد که وقتی وسیله را تعمیر می‌کنند، آدم خیالش راحت باشد که فردا دوباره خراب نمی‌شود؛ جایی که قیمت‌هایش طبق تعرفه است، نه طبق نرخ تورمِ لحظه‌ایِ جیب تعمیرکار! و مهم‌تر از همه، اگر هم مشکلی پیش آمد، مثل این دوستانِ "پشت‌کننده به مشتری"، شانه خالی نمی‌کنند، بهانه‌ی نوسان برق نمی‌آورند و تا تهش پای کار و گارانتی‌شان هستند.

خلاصه که حواستان باشد؛ یخچالتان را دست هر کسی نسپارید که آخرش مجبور شوید مثل من نطق پیش از دستور کنید، حنجره پاره کنید و دستتان هم به جایی بند نباشد جز یک یخچال خاموش که مثل آینه دق گوشه آشپزخانه به شما زل زده است!

نرخ تورمنمایندگی تعمیرات بوشتعمیر یخچالتعمیرکار
۲
۰
جستجوگر
جستجوگر
جوانی فعال و نویسنده ای جنجکاو. مجموعه ای از تجربیات من در پلتفرم ویرگول
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید