هم اینک آغاز کرده ام تا تغییراتی بنیادین را در زِندگیَم بِه وجود آورم اندَکی زیاد استِرس دارم که برای همچون منی کمی اندَک است .
سر در نمی آورم چِ بوده ام چِ هستم و چِ خواهم شد
ذهنَم متلاطِم است حتی نمیدانَم چِرا اینگونه وادار بِه نوشتَن شدهَ ام
هم اکنون خودَ م را با گذشته ام مقایسه میکنم ، نه بهتر شدهَ ام نَه بدتَر
، سَر گردانَم در دَریای اَفکار ،شاید هم خلاءِ اَفکار م
چ میگویم ، بیهودهِ .
می نویسم ،
شاید آرام شوم
آرام
آرام
آرام
...
آرام چِ زیباست کاش من آرام بودم...