پیشنهاد می کنم برای درک بهتر مطلب زیر حتما قبل یا بعد از مطالعه، اپیزود هشتاد و نهم پادکست مورخ را بشنوید.
چند سالی است در مسیر توسعه فردی، در کنار مطالعه کتاب در حوزه های مورد علاقه، به شنیدن مستمر پادکست هم روی آورده ام.
در این مسیر با پادکست های بسیار خوبی آشنا شده ام که جای دارد از تک تک پادکسترهای ایرانی که برای من تجارب جدید را رقم زده اند و در شکل گیری فردی که امروز هستم بسیار موثر بوده اند کمال تشکر را داشته باشم.
به جرات می توانم بگویم، امروز محتوای صوتی در قالب پادکست ها خود دانشگاهی است که می تواند بسیاری از اوقات مرده ما را پر بار تر کند.
اگر هنوز تجربه شنیدن پادکست های خوب ایرانی را ندارید، شدیدا پیشنهاد می کنم مدتی را تجربه کنید. قول می دهم ضرر نمی کنید. برای شروع هم می توانید به پادکستهایی مثل مورخ، رخ، راوکست، رادیو تراژدی، انسانیت، چار چرخ، اکوتوپدیا، چیز کست و ... مراجعه کنید که در پادگیرهایی مثل کست باکس (Cast Box) بارگزاری می شوند.
🌀🔺🌀
اما در مورد تجربه شنیدن این اپیزود هشتاد و نهم پادکست مورخ
شنیدن اپیزود داستان ساخت فیلم محمد رسول الله اثر زنده یاد مصطفی عقاد از پادکست مورخ که با صدای احمد هاشمی بسیار دل انگیز تر هم شده بود، مقدمه ای شد تا به یکی از سئوالاتی که سالها ته ذهنم بود و هر از گاهی خودنمایی می کرد، پاسخ داده شود.
سال ۱۳۹۴ در ایران فیلمی اکران شد بنام محمد رسول الله ساخته مجید مجیدی، در آن زمان تبلیغ مفصلی بر روی آن شد و بنظر می آمد استقبال خوبی هم از آن شد. البته از سالها قبل از اکران، در مورد فیلم خبرهایی می آمد و به نوعی کار رسانه ای می شد تا ذهنیت عمومی آماده و بعبارت دیگر تشنه شود.
خبر هایی مثل؛ نقد هایی در انتخاب کارگردان، تصاویری از دکور فیلم و گریم بازیگران و... به هر حال فیلم اکران شد و همانطور که عرض کردم استقبال خوبی از آن شد.
من هم به اتفاق همسرم برای تماشای فیلم رفتم سینما پرشیا شیراز که امروز دیگر به گل نشسته و تعطیل است.
فیلم در مورد دوران طفولیت پیامبر اکرم (ص) و ماجراهای آن دوره بود. البته آن زمان می گفتند که این پروژه یک سه گانه است از سه مقطع زندگی پیامبر اکرم (ص)، که البته اگر آن خبر درست باشد، تا امروز فقط همین تک قسمت ساخته شد.
💢 زمانی که از سینما بیرون آمدم حس عجیبی داشتم.
از طرفی با یک سری جلوه های ویژه و اطلاعاتی از کودکی پیامبر اکرم (ص) روبرو شده بودم و از طرفی هم هر طور حساب می کردم فیلم نتوانسته بود به اصطلاح بگیرتم.
ذهنم پیوسته و نا خود آگاه فیلم را با اثر مصطفی عقاد مقایسه می کرد.
نتیجه اینکه از سال ۱۳۹۴ تا کنون چندین بار روایت مصطفی عقاد از پیامبر را دیده ام و هنوز هم دوست دارم چند بار دیگر ببینم اما روایت مجید مجیدی همان بود که در سینما دیدم و دیگر تمایلی به دوباره دیدنش نداشتم.
این شد یک چرا در ته ذهنم. تفاوت در چه بود!؟
امروز پس از سالها ی شنیدن این پادکست سبب شد تا دوباره این سئوال برایم مطرح شود و پاسخی به ذهنم برسد. شاید تفاوت نگاه تاریخی مصطفی و مجید باشد!
در روایت مصطفی عقاد بر وجهی از پیامبر تکیه شده که خیلی انسانی تر است و به درد تجارب زندگی بشر امروز می خورد. چه مدرن باشد چه سنتی. چرا که انسانیت مدرن و سنتی ندارد.
اما روایت مجید مجیدی بیشتر به وجه ماورایی پیامبر تکیه دارد. دیدگاهی که او بشری مثل همه ما * نیست * و یک تافته جدا بافته. به نوعی پسر دیگر خدا است.
نمی دانم چقدر دیدگاه من درست باشد. شاید بیشتر تجربه یک حس است از دیدن دو روایت که به یک موضوع پرداخته است. اما به هر حال این حس هم در نوع خود یک تجربه انسانی است.
جالب اینکه همین نگاه دوگانه که منجر بخشی از روایت تاریخی ساخت فیلم مصطفی عقاد را رقم زده. (پادکست را بشنوید متوجه می شوید.) و صد البته بی سر و صدا روایت تاریخی فیلم مجیدی
الان سئوالی که برایم پیش آمده این است که؛ چرا این دو روایت انقدر نتایج متفاوت دارد؟
حاصل ایجاد اثری با نگاه مصطفی عقاد می شود، تهدید و کشتار و بایکوت. و حاصل اثر دیگر، حداقل برای یک بیننده عادی می شود؛ در حد همان یک بار دیدن وعدم نقد کلامی‼️