ویرگول
ورودثبت نام
سجاد یوسفی
سجاد یوسفی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

تجربه اولین جلسه کوچینگ!

از بچگی خیلی آدم حرف گوش کنی نبودم و حتی وقتی از کسی راهنمایی می گرفتم بازم کار خودمو میکردم. سر همین داستان ضربه های زیادی تو زندگیم خوردم (البته این که معمولا مشاوران خوبی هم در دسترسم نبود هم تو این بی توجهی به حرف دیگران بی تاثیر نبود). اما هر چی تو زندگی شغلی جلوتر رفتم، جای خالی یه مشاور رو که تو تصمیم گیری ها بهم کمک کنه و برام ایجاد انگیزه کنه رو بیشتر حس می کردم.

چند سال پیش بود که یکی از بچه هایی که از تکنوسان جدا شده بود و به یه شرکت خیلی با کلاس منتقل شده بود، تو صحبت هاش گفت، تو شرکتشون یه ساعت هایی تو ماه یه مشاور میاد و مدیر عامل و تیم بازاریابی رو کوچ میکنه. منم خیلی این داستان برام جذاب شد و برای این که منم تو اون جلسه باشم یه سری کارها برای دوستم رایگان انجام دادم که منو تو اون جلسات ببره که نبرد!

هیچوقت برای کسی مفتی کار نکنید حتی نزدیک ترین دوستان!

چند وقت بعد، تو یه دوره ای ثبت نام کردم که تو پلن ویژه اش دو جلسه مشاوره خصوصی هم داشت. منم خیلی امیدوار که تو اون جلسات مشاوره، مدرس میتونه چیزهایی به من بگه که مسیر زندگی شغلی منو عوض کنه، اما زهی خیال باطل!

جلسه اول مشاوره تبدیل شد به یه سری حرف های سطحی، جلسه دوم خیلی سعی کردم به یه تصمیم برسم که آیا باید تو شرکت بمونم یا جای دیگه مشغول به کار بشم. مشاور گفت : "اگه زیر 10 میلیون درآمد داری شک نکن و بیا بیرون". من با درآمد 8 میلیونی، داشتم انگیزه و شجاعت پیدا می کردم برای خروج که همون مشاور تو بین صحبت هاش گفت "برای این که برنامه نویس ها حقوق بالایی میخواستن (حدود 6 7 تومن) خودم رفتم دوباره چند ماه کدزنی کردم" و یه سری صحبت های دیگه که تخصصش رو کاملا برام زیر سوال برد! و به این نتیجه رسیدم که شاید مشاور و منتور خوبی تو این زمینه نباشه! شایدم بیشتر از یه منتور که مسیر شغلی بخواد بهم نشون بده نیاز به یه کوچ داشتم که مسیر زندگی رو بهم نشون بده و اول تکلیفم با خودم مشخص بشه که از زندگی چی میخوام بعد برم سراغ پیشرفت شغلی!

به مرور طی سال ها به کوچینگ خیلی اعتقادم بیشتر شده بود اما نفر مناسبی رو پیدا نمیکردم. با دیدن سریال "سیلیکون ولی" هم دیدم که این داستان مشاورهای کلاهبردار گویا معضل جهانیه! (البته نقش این بنده خدا تو شرکت کوچ نبود و spiritual که نمیدونم معادل فارسیش چیه (الهام بخش روحانی؟)، بود)

اگه سریال سیلیکون ولی رو ندیدید، حتما ببینید!
اگه سریال سیلیکون ولی رو ندیدید، حتما ببینید!

با اینکه خیلی دنبال کوچینگ بودم و دوست داشتم یکی باشه منو هدایت کنه، ولی در نهایت به جز چند تا از این همایش های فله ای که همه با هم فریاد میزنن و منتظر بودن کهکشان براشون انرژی بفرسته چیزی پیدا نکردم یا عددهایی که برای مشاوره مطرح می شد خیلی برام سنگین بود.

تو این سال ها درگیر دوره های آموزشی مختلف بودم و سطح مهارت فنی ام به طرز ملموسی بالاتر رفته بود ولی حس خوبی نسبت به خودم و کاری که می کردم نداشتم و در کمال تعجب درآمدم هم از سال قبل کمتر شده بود!

اینجا بود که انرژی های کهکشان (!) به کمکم اومد! داشتم توییتر رو بالا پایین می کردن همینطوری که یه توییت دیدم در مورد این که حاضرم به صورت رایگان به چند نفر مشاوره بدم! دیگه بدون این که پروفایل رو خیلی دقیق چک کنم سریع دایرکت دادم و قرار شد سه جلسه یک ساعته به صورت آنلاین داشته باشیم.

تو جلسه، بعد معرفی و صحبت های مرسوم اولیه، کوچ بهم توضیح داد که من قرار نیست راهکار قطعی بهت بدم بلکه با شنیدن صحبت ها و بعضی راهنمایی ها کمک میکنم تا بهتر تصمیم بگیری. برداشت من این بود که قراره یه آینه جلوم قرار داده باشه که بتونم نقاطی که از چشمم دور مونده رو بهتر ببینم و خودم به تصمیم برسم.

تفاوت منتورینگ و کوچینگ
تفاوت منتورینگ و کوچینگ


البته شاید دیر باشه اما به نظرم تفاوت کوچ و منتور رو بگم هم بد نباشه

A mentor is someone who shares their knowledge, skills and/or experience, to help another to develop and grow. A coach is someone who provides guidance to a client on their goals and helps them reach their full potential.

تو حرف هایی که زدم مشخص شد که تکلیفم با خودم مشخص نیست، سعی دارم همه چی باشم و جمع نقیضین رو در خودم جمع کردم، در صورتی که باید فکر کنم در آینده میخوام کجا باشم و تو اون راستا حرکت کنم. و با این که فکر می کردم اتفاقات گذشته رو از سر گذروندم و واسم مهم نیست، اما همچنان تو ذهنم هست که محیط و اطرافیانم هم تو عدم پیشرفت من نقش مهمی داشتن. شاید قدم اول این باشه که از گذشته عبور کنم، ببینم کجاها خودم مقصر بودم و اصلاحشون کنم و جاهایی که بقیه رو مقصر میدونم یا ببخشم یا ارتباطم رو قطع کنم.

شاید مسخره باشه همون یک ساعت صحبت کردن باعث شد احساس سبکی کنم و یه سری چیزهایی رو ببینم که جلوی روم بود ولی بهشون توجه نمیکردم. (یه چیزی مثل جلسه های تراپی)

برای تمرین جلسه بعد قرار شد بگم دوست دارم تو 5 سال آینده کجا باشم چه از لحاظ شغلی، موقعیتی، ظاهری یا خانواده ام.

من که به این جلسات کوچینگ خیلی امیدوارم و فکر میکنم تاثیر خوبی تو رها شدن ذهن من از گذشته برای گرفتن تصمیم درست در آینده داشته باشه. سعی میکنم بعد برگزاری جلسه بعدی، اطلاعات بیشتری از جلسه رو بهتون بگم ولی مطمئنم خیلی از مشکلات شرکت ها و استارتاپ ها با یه کوچ و منتورینگ درست برای مدیران حل میشه و چند سال جلو میفتن و اونقدری که باید هنوز به این مباحث تو ایران بها داده نشده.

پانوشت 1: مربی رو تو مقاله بعدی اگه اجازه دادن، معرفی میکنم.

پانوشت 2: ظرفیت مشاوره کوچینگ رایگان به اتمام رسیده، لطفا دنبال آی دی توییتر نباشید!




کوچینگاستارتاپسجاد یوسفی
یه عاشق نوشتن که دوست داره از نوشتن پول هم در بیاره. تو چند تا وب سایت کار کردم که معروف ترینشون موبونیوز میشه. تا حدودی آشنا به سئو و مارکتینگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید