شاید برای خیلی از شما داشتن امکانات سر کار، جز بدیهیات باشه و اصلا تو مخیله تون نگنجه که بعضی از کسب و کارهای نوپا با چه امکاناتی شروع به کار میکنن. تو این پست میخوام مراحل پیشرفت امکانات تیم محتوای تکنوسان رو بگم باشد که عبرت بگیرید و قدر صندلی که روش نشستید و سیستمی که کار می کنید، رو بدونید!
اولین باری که اسم تکنوسان رو شنیدم تو پاساژ ایران بود. به عنوان مشتری از مغازه ای که خرید میکردم گفتن قراره یه سایتی هم بالا بیاریم و جنس هامون تکمیل تر بشه و از این به بعد به جای مغازه برو از انبارمون خرید کن. انبار کجا بود تو پارکینگ بزرگ نزدیک پاساژ، طبقه -3. شما میتونید هر فیلم ترسناکی رو که دیدید تو ذهن بیارید. خاموش و روشن شدن لامپ های طبقات زیر همکف، آنتن صفر، صدای عجیب هواکش و ... . هر آن منتظر بودی یکی از پشت یه ماشین پارک شده با تبر بیاد بیرون! همونجوری که تو بلاگ های قبلی گفتم یه فعل و انفعالاتی تو مغز من اون زمان رخ داد که دفتر کار شیک رو بی خیال شدم و اومدم تکنوسان تو همون طبقه -3 پارکینگ!
روز اول کاری به من یه لپ تاپی قدیمی داده شد که دو تا دکمه اش درست کار نمیکرد! صندلی من هم از این صندلی های آشپزخانه چوبی بود که البته ابری تو کف صندلی نمونده بود. سر همین همیشه یه دستم زیرم بود و به یا دست کار میکردم و تایپ ده انگشتی کاملا تا سال ها بی معنی بود برام به خاطر عادتی که داشتم! یه هواکش بزرگ هم نزدیک گوشم بود با صدای بلند که وقتی حتی میومدم بیرون باید با هم بلند صحبت میکردن!
از اون انبار جابجا شدیم و تا حالا فکر کنم 6 تا دفتر و بالای بیست بار اتاق محل استقرارمون عوض شده که توضیح دادنش واقعا تو حوصله شما نیست و میتونه روضه باز یه مجلس باشه قشنگ!
تا اینجا باید بدونید که اگه فکر میکنید همه کار دیجیتال مارکتینگ رو از یک دفتر شیک و با امکانات بالا شروع کردن اشتباه میکنید! بعضی وقت ها لازمه که حتی با امکانات زیر صفر هم شروع به کار کنید.
اما تو فاز دوم و رشد شرکت، اگه این بی امکاناتی ادامه پیدا کنه یعنی به خاطر مظلوم نمایی یا تنبلی پیگیر تهیه تجهیزاتی که لازم داری نباشی، از بی عرضگی خود فرد یا تیمه نه یه امتیاز مثبت قناعت! پس اگه خودتون رو یه مدیر یا کارمند خوب میدونید درخواست امکانات یه وظیفه اس برای بهتر شدن محیط کاری و بالا بردن راندمان که در نهایت به نفع مجموعه اس.
شاید بازم برای خیلی از شما ملموس نباشه این که پیشرفت از صندلی آشپزخانه به صندلی چرخدار بعد به صندلی چرخدار خوب و در نهایت به صندلی طبی طرح مدیریت یه پروسه چند ساله بوده برای ما که برای هر مرحله اش کلی رایزنی شده!
در مورد سیستم و مانیتور، شرایط کاری و ... هم باز همین پروسه طولانی برقرار بوده و هست اما هستن هنوز کسانی تو مجموعه که جز مدیران هستند اما هنوز با یه لپ تاپ قدیمی 14 اینچ کار میکنند و میگن نیازی به سیستم جدید ندارند که نشون بدند کارشون چقدر سخته در صورتی که تو همون مجموعه کارآموزها سیستم خوب با مانیتور 24 اینچ دارند!