انسانها در زندگی مدرن با وجود پیشرفت های گسترده و تنوع ابزارهای مختلف، که سرعت و سهولت کارها را منجر شده، بیش از گذشته گرفتار حس نا امیدی و بی انگیزگی می شوند.
چرا که همین، سرعت و دسترسی راحت تر، انسانها را عجول و بی طاقت کرده است.
بعضی از افراد آیده آل گرا هستند و بالاتر از سطح پتانسیل و توانایی شان توقع سود دهی و اثر بخشی دارند و همین عامل آنها را به سمت بی انگیزگی و نا امیدی سوق می دهد. اما همیشه هم این طور نیست گاهی مواقع، افراد در جریان زندگی با موضوعات و مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنند که در دراز مدت، میتواند بر انگیزه و امید و رضایت مندی آنها به شدت تاثیر بگذارد.
چالش ها و نواقص در روابط با همسر، فرزند، همکار و...، دنبال کردن اخبار منفی (قتل، فساد، فقر، تورم وگرانی و...)، شکست در کسب و کار، بیماری، مرگ عزیزان، مشکلات مالی، طلاق و... نمونه هایی از این مشکلات هستند.بنابراین میتوان گفت: نا امیدی در نتیجه ی برآورده نشدن نیازها و خواسته های افراد شکل میگیرد.
با این حال در موقعیت های مختلف افرادی را میبینیم که سرشار از رضایتمندی و معنا هستند و مدام از انگیزه و امید و تلاش می گویند. در حالی که در آنطرف تر، افرادی هستند که ارزش و غنای زندگی را به کل، گم کرده اند و در عمق عمیقی از نا امیدی دست و پا می زنند.
اینجاست که این سوال در ذهن شکل می گیرد که چطور ممکن است عده ای به این میزان انگیزه و رضایت مندی دست یافته باشند؟ این تفاوت در نگاه و کردار و رفتار از کجا نشات می گیرد؟
میتوان گفت این تفاوت تا حد زیادی در گرو انعطاف پذیری و به اصطلاح تاب آوری افراد است.
تاب آوری به معنی توانایی تجدید و بازیابی پس از شکست، تغییر و ادامه دادن و سازگاری با شرایط و ناملایمات زندگی است.
وقتی افراد در مواجهه با مشکلات و چالش ها، آرام و منطقی هستند گفته می شود که تاب آوری خوبی دارند چرا که آنها می توانند از تهدیدها و ضعف ها و مشکلات برای تقویت مهارت ها و نقاط قوت خود استفاده کنند.
افراد تاب آور در اکثر موقعیت ها از مهارت ها و توانایی هایشان در صدد حل مشکلات و نقاط ضعف خود بر می آیند.این بدان معنی نیست که این افراد اضطراب و نگرانی کمتری نسبت به دیگران دارند، و هیچگاه حس نا امیدی به سراغشان نمی آید، بلکه بدین معنی است که این افراد آموخته اند، چطور راه را برای خود هموار کنند و به واسطه ی مهارت هایشان رشد کنند و مغلوب هیجانات و احساسات نشوند و همیشه در تاریک ترین لحظات، روشنایی و امید را ببینند.
در این راستا به چند راهکار جهت تغییر تجربه ی زندگی از نا امیدی به معنادار بودن و رضایتمندی می توان اشاره کرد:
احساساتتان را انکار نکنید. برای بیان آنها از هر روشی که برای شما مفید تر است کمک بگیرید.برای برخی افراد نوشتن بهتر است و برای بعضی دیگر، صحبت کردن با یک دوست
با توقع بیش از اندازه خودتان را آزار ندهید. کارهایی را انجام دهید که در حد توان و پتانسیل شما هستند.
ورزش کردن باعث افزایش تمرکز، خلاقیت، شادابی و سرزندگی می شود.و به شما انرژی بیشتری برای تلاش کردن می دهد.
اجازه ندهید مسائل و مشکلات، بر روی نعمت هایی که دارید پرده بکشد و نسبت به آنها بی توجه شوید. برای این منظور میتوانید یک دفتر شکرگذاری تهیه کنید و هر روز بابت همه ی داشته هایتان قدردانی کنید تا امید و انگیزه شما افزایش یابد.
مارتین لوترکینگ: ما باید ناامیدی ها را بپذیریم ولی هرگز نباید امید خود را از دست بدهیم!
مطمئنا هریک از ما، بارها خود را در موقعیتی هایی یافته ایم که نور امید از دلمان زدوده شده و کاهش انرژی و توانمان را سبب گشته است، اما اینکه چطور توانسته ایم بر آنها غالب شویم و برای ادامه دادن به تکاپو بیفتیم،موضوعی است بسیار تامل برانگیز و مهم.
اگر بتوانید تجربه هایی که به رشد و پرورشِ بذر امید و رضایت مندی کمک میکند را به اشتراک بگذارید خوشحال میشوم.?
منبع1
منبع2
منبع3