یک جایی نوشته بودم پول اگر میتوانست جاندار باشد، احتمالا ماهی میشد! همانقدر لیز و غلتان! از مشتمان لیز میخورد و ناغافل میدیدیم که دستمان خالی است! اکثر کودکان و نوجوانان علاقه زیادی به خرجکردن پول دارند، این در حالی است که اندکی پسانداز میتواند تغییر بزرگی در آینده آنها ایجاد کند. بچهها اغلب تصور میکنند که پسانداز کردن پول، لذتبردن از هرچیزی به وقتش را قربانی میکند. شاید این تصور از توصیههای قدیمیترها مثل «پولهایت را برای روز مبادا نگه دار» ناشی میشود.
اگرچه برخی از پساندازها مربوط به رسیدگی به شرایط اضطراری است و مثل یک فرشته نجات به دادمان میرسد اما خیلی از اوقات هم میتواند زمینه دستیابی به اهداف مثبت را فراهم میکند. بهعنوان مثال، شاید فرزند شما مدت طولانی در آرزوی شرکت در یک کلاس هنری خاص باشد یا نیاز به خرید وسیلهای داشته باشد. این درست همان وقتی است که پساندازها مفید واقع میشوند. در این موقعیتها بحرانی وجود ندارد اما علاقه یا خواسته کودک و نوجوان چیزی فراتر از تامین هزینههایی است که والدین انجام میدهند. وقتی کودک یا نوجوان پسانداز میکند، انتخابهای بیشتری خواهد داشت. بنابراین اتفاقا بهجای قربانیکردن لذت، زمینه فراهمکردن لذت بیشتر فراهم میشود. میتوان گفت پسانداز کردن میزانی از فداکاری را میطلبد اما این بهمعنای قربانیکردن لذتهای زندگی نیست.
فراموش نکنید تمرینی که از سنین پایین شروع میشود تقریبا مادامالعمر باقی میماند. برای مثال هنگامی که فرزند شما در سنین پایین به پسانداز کردن عادت کند، هرگز آن را متوقف نخواهد کرد. بنابراین نیاز است قبل از هرچیز اهمیت این کار را توضیح داده و سپس آموزش پسانداز به کودکان را با شیوههایی خلاق و موثر آغاز کنید.