Z@hrA,N👣
Z@hrA,N👣
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

از مجازی تا واقعیت

در روزگار نه چندان دور، دوران قبل از دهه نود الی هزار وچهارصد، همینطور که شکل وشمایل وپوشش آدم ها عجیب وغریب نبود، حرف زدن وادبیات کلامیشون هم راحت تر وقابل فهم تر بود، نظراتشون قابل پذیرش تر و گوش های شنواتری بود.

الان آدم ها رو نبینید با یه خاور ادعا نمیتونی جابه جاشون کنی، حرفم که میزنی گوش نمیدن فقط میخوان کرسی رو بردارند، حرف خودش رو بنشونند رو کرسی، اون موقع ها گفت وگو ها شکل صمیمانه تری داشت، قربون شکل ماهت که میرفتن یعنی واقعا قربون اون قیافه ساده و دوست داشتنیتون می‌رفتند که کم از قرص قمر نداشت اما حالا وقتی تو بحث بهت میگن عزیزم!!!!! درون این عزیزم رو که بشکافی، میبینی واژه معکوسه وطرف میخواد سر به تن مبارکت نباشه.

به عنوان یه جوان پا به سن گذاشته، که ترش وشیرین روزگار رو چشیدم، گاهی از طرز حرف زدن بعضیا کلافه میشم، یعنی اون لحظه به مترجم و زیرنویس احتیاج پیدا میکنم، گاهی از فرط معذب بودن و خجالت نمیتونم بگم، من نفهمیدم میشه برام توضیح بدی چی گفتی؟ ولی با آدم هایی که راحتم میگم که توضیح بده این حرفی که زدی چی بود؟ خوبی اینجور آدما اینه که لبشون رو گاز نمیگیرن یا نمی‌زنند پشت دستشون که ای وای یعنی تو نمیدونی این چیه؟ معنی این کلمه چیه؟ چجوری متوجه نشدی من چی گفتم؟ اتفاقا مختصر و مفید برات توضیح می‌دن و زود مطلبو میگیری.

صد در صد که همه شبیه من نیستند ولی مثل منم کم نیست، هرچی زمان میگذره آدمها نه تنها پوشش و سبک زندگیشون و طرز تفکرشون عوض میشه، بلکه طرز صحبت کردنشون هم داره تغییر میکنه و من دارم اذیت میشم، دیگه کار به جایی میرسه که نه میفهمم چه میگن، نه میتونم درکشون کنم، نه حرف مشترکی داریم و نه مثل هم فکر می‌کنیم، و خب کم کم باعث میشه از هم فاصله بگیریم، هنوز همون آدم با ورژن دهه هفتادم ولی بعضیا دارن آپدیت « به روز رسانی» میشن و با مدل جدید ظهور می‌کنند.

همین حرف زدن، چند باری پیش اومده وقتی حرف زدم گفتند :شبیه پیرزن هاحرف میزنی، هیچ وقت ناراحت نشدم، تا همین یه هفته پیش هم بخاطر یه دعای کوچیک، باز هم این حرف رو شنیدم، اتفاقا دعاهای کوچیک خیلی خوبه، من اگه کسی در عوض تشکر واسم دعای خیر کنه بیشتر خوشحال میشم، حس میکنم زودی دعاش مستجاب میشه، مگه باید در مقابل هر لطفی، آدمو با یه مرسی سرد وخشک بدرقه کنند؟ ماهم در جواب یه خواهش شل و ول تحویل بدیم جوری که انگار کلمات دارن تو دهنمون خرد میشن وکامل بیرون نمیان.

منظورم تنها به استفاده روزمره از واژگان خارجی موقع حرف زدن نیست، همون فارسی رو هم ما دیگه داریم خرابش میکنیم، یه اصطلاحات عجیب و ناآشنا ابداع کردند که وقتی می‌شنوم این شکلی میشم. ??

یه زمانی مد بود اینجوری حرف می‌زدند.

تماس بگیر =بزنگ

تماس میگیرم=میزنگم

متوجه نشدم =هنگ کردم

بعدها هنگ کردم =هنگیدم

اولالالا = «? هنوز معنیش در دست بررسیه»

شوشو= شوهر

عسیسم=عزیزم، الحمدالله معنیش از داستان های کلیله و دمنه راحت تره ?

یکی از جملاتی که تا مدت ها نمیدونستم چیه، جمله « تو حلقم بود» یعنی چیزی رو میدیدن میگفتن تو حلقم، خب منتظر ادامه جمله میموندم ولی همین بود مثلا «تیپت تو حلقم»

دپرس = اینم طول کشید تا پی ببرم

یا دوران ظهور واتساپ ولاین و چت واین حرفا که داغ بود، موقعی که میخواستن خداحافظی کنند،مثلا اگه شب بود، یه آدم عادی مثل من میگه شب بخیر، شب خوش، ولی امان، امان از این ولی.... ولی یه جملات دیگه ای هم باب شده بود. به طور مثال «شبت شیک»، « شبت عسل» «شبت پر ستاره» ، در تمامی حالات قیافه من دیدن داشت، حالا اگه پسری به پسر دیگه میگفت : «شبت شیک» که دیگه غیرقابل تحمل بود، ولی واقعا شبت شیک یعنی چی؟ همین حالا هم میگن ?

الانا که دقت میکنم استفاده از واژه ها و به کار بردن نام بیماری های روانی تو ادبیات عامیانه مون بیداد میکنه، البته تو این دوره زمونه همه یا واسه خودشون یه پا دکترند که فقط چوب بستنی کم دارند بزنند تو حلقت بگن آآآآآآ کُن. یا روانشناس، تا یه حرفی میزنی یا به زبان روانشناسی میگن مریضی، یا با حرف های انگیزشی مغزت رو تو کاسه ترید میکنند?

یه زمانی یه آدمی اگه ثروتمند بود، وضع مالی آنچنانی داشت و بالاخره سری تو سرا بود، می‌گفتند :یارو پولش از پارو بالا میره، حالا ته تمام توصیفات یه آدم پولدار میشه زندگی لاکچری.... البته که لاکچری که میگن دیگه به همه تعلق میگیره، یعنی هر کی هرجای قشنگی بره عکس بندازه پایینش یه لاکچری هم مینویسه.

یا همه میخوان لایف استایلشون رو عوض کنند و بیوتی بشند. به نظرم جالب نیست نسل بعدی ما این شکلی حرف بزنند.

تازگیا هم یه بعضی از مطالب رو در فضای مجازی که میخونم، مثلا میان میگن بیاید فلان چیز رو
«نرمالایز» کنیم، مگه عادی حرف زدن ایرادش چیه؟

دو، سه سالی هست که مد شده یه فیلم خنده دار، عکس، مطلب رو واست میفرستند و با این جمله شما رو به دیدن اون فیلم یا عکس دعوت میکنند « این سَم رو ببین، جدیدترین سَم، جمله ی سَمی» کاری ندارم به اینکه حالا اون فیلم چقدر میتونه ناامید کننده یا خنده دار باشه، که گاهی دیگه به سمت زهر هلاهل پیش میره نه یه سَم معمولی، ولی برام جای سواله چه کسی این ادبیات رو وارد فضای مجازی میکنه به طوری که خیلی زود وارد ادبیات گفتاری ما میشه و ما بهش عادت میکنیم و خوشمون میاد.

یادش بخیر، قدیما کار خیر میکردی، از انجام کمکی دریغ نمیکردی می‌گفتند : «ان شاء الله دست به خاکستر بزنی طلا بشه»

یا اگر احیانا شیطنتت گل می‌کرد و کسی رو اذیت میکردی فوقش می‌گفتند : خدا بزنه به کمرت

الان تصور کن یه کار بد انجام بدی، در جواب کار ناشایست شما میگن « کارما جوابتو میده» وقتی میگن «کارما» یاد سریال کلید اسرار میفتم، یعنی اون لحظه که این جمله رو میگن فقط این سکانس عبرت آموز یه موسیقی متن کلید اسرار رو کم داره که فضا تاثیرگذارتر بشه.

دِیت، اینم داغِ، تازه از تنور در اومده. البته برای من اینطور محسوب میشه.

جدا از کلمات وجملات به نظرمن بی مزه و گاهی زشت که ارمغان فضای مجازی برای دنیای واقعی آدم هاست. یک معضل جدید هم راه افتاده به نام روز جهانی، یه روز در میون که از خواب بیدار میشی روز جهانیه فلان چیزه، روز جهانی زن، روز جهانی مرد، روز جهانی خواهر ، روز جهانی خاله، روز جهانی عمو، من فقط روز جهانی چپ دست ها رو یادمه همیشه بود ولی نسبت های فامیلی رو تازه دارم میبینم، چطور تا قبل از فضای مجازی همچین روزایی تو تقویم جهانی وجود نداشت، پیشنهاد میکنم یه روز رو به عنوان «روز جهانی فامیل وبستگان» نام گذاری کنند که خیال ملت شریف ایران عزیز راحت بشه هر روز استوری نذارند و تبریک نگن که از کت و کول خواهند افتاد.

پ ن: شاید اهالی ویرگول هم در گفتار عامیانه شون از ادبیات مجازی استفاده می‌کنند، لطفا از حرفای بنده ناراحت نشید، چون برای سلامتیتون ضرر داره و احتمال داره «کارما» حساب من رو بذاره کف دستم ??



فضای مجازیادبیات عامیانهسَم یا زهر هلاهل؟کارماحال نامعلومت رو بامن تقسیم کن
یه آدم معمولی،که خوندن ونوشتن رو دوست داره، والبته خندیدن:-)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید