کتاب، حاصل گرآوری و ویرایش ترجمهی ۷ مترجم از ۱۰ مقالهی ۹ نویسنده به ۴ زبان انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و عبری است. قبل از مقالات، یک پیشگفتار و یک مقدمه دارد و سپس به معرفی کوتاهی از نویسندگان میپردازد. در پایان، برخی منابع قبلا ترجمه شده در حوزهی موضوعات کتاب را معرفی میکند. پیش از نمایه، بخشی را برای توضیح اصطلاحات تخصصی کتاب در نظر میگیرد.
در پیشگفتار، مسؤول پژوهشکده (انتشارات) به تبیین اهمیت کتاب و گامی که در انتقال نظرات اندیشمندان شیعه شناس به ادبیات فارسی برداشته اهتمام دارد. مقدمه را ویراستار ابتدا با همین مطلب شروع میکند. او توضیح میدهد که یک مقاله به عنوان درآمد دربارهی جایگاه قرآن و امام ع در ابتدا قرار دارد؛ سپس شش تا دربارهی تحریف و قرائات و سه تا دربارهی مصاحف. تغییر نگاههای مقالات در طول یک قرنی که نگاشته شده، به خاطر تنظیم بر اساس ترتیب تاریخی، هویدا میشود. طبق توضیحات، ترجمهها -در عین پایبندی به متن- سعی شده شیوا و روان باشد. سپس در چند صفحه به معرفی نویسندگان میپردازد و آن گاه، وارد خود مقالات میشود:
به سیر تطور اندیشهی شیعه در مورد جایگاه و کاربرد قرآن میپردازد. تعاملات فقهی، کلامی و حدیثی را با این موضوع نشان میدهد. با توجه به مسأله بودن مصحف عثمانی، باور به محرف دانستن قرآن نزد تمام شیعه برای افرادی چون نولدکه، شوالی و گلتسیهر را توجیه میکند. به نظر خود نویسنده، اکثر امامیه از ابتدا همین قرآن موجود را پذیرفته اند، لیکن با جایگاهی پایینتر از آنچه اهل سنت، به خاطر جایگاه والای امام ع.
دربارهی کتاب "دبستان مذاهب" و منشأ پیدایش دو سورهی الولاية و النورين -که نهایتا جعلیشان میداند- کنکاش میکند. از این جا دریچهای برای بررسی اضافات به متن رسمی قران در نظر شیعه و سنی باز میکند. سپس به مجادلات میان مسیحیان و مسلمانان دربارهی تحریف نشدن کتاب مقدس هر یک اشاره میکند. در ادامه ۳۷ مورد از آیاتی که در روایات شیعه با اختلاف قرائت یا اضافات تفسیری بیان شده اند را -بدون دسته بندی و ترتیب خاصی- میآورد.
ابتدا به رؤوس مسائل نگاه شیعه به قرآن اشاره میکند: مخلوق بودن قرآن، مجادلات با سنیان دربارهی اسباب النزول و تفسیر. میگوید با اختلاف قرائات کاری ندارد، بلکه به مدعیات کلامی، فقهی و سیاسی تاریخی میپردازد. ابتدا سخنانی از گلتسیهر نقل میکند و سپس در اصلاح آنها همت میگمارد. نیز مروری بر دو سورهی الولاية و النورين -که جعلی میداند- و تألیف کتاب دبستان مذاهب دارد. همچنین برخی روایات را در زمینهی موضوعات مورد بحث به همراه شرحهای خود میآورد.
به کتاب منتشر شدهی آرتر جفری و کاستیهایی که در حوزهی موضوعی آن کتاب وجود دارد اشاره میکند. نیز به تلاشهایی که در مورد مسألهی رهیافت امامی به مصحف عثمانی انجام گرفته، مانند اصلاحات الیاش بر گلتسیهر، مینگرد. حاصل تحقیقات کلبرگ -بر اساس نظرات مرحومان هبةالدین شهرستانی و خویی- را باز میگوید: «باور به تحریف قرآن در میان شیعه یک استثنا است». در ادامه، موضوع تحریف قرآن را در کتب شیعه بر میرسد: الكافي، الصافي، نور الثقلين و البرهان؛ و -در نتیجه گیری- بر همان مدعای کلبرگ، صحه میگذارد.
هدف مقاله ارائهی تحقیقی مستوفا در باب جمع آوری اختلاف قرائات شیعی و تکمیل کوشش آرتر جفری -که از منابع سنی بود- است. اما در آغاز، بر جلب توجه گلتسیهر به اختلاف قرائات تأکید میکند و پیدایش و ماندگاری این سنت در میان پژوهشگران بعدی را مینمایاند. این مقاله در دو بخش تنظیم شده است:
{بخش اول}
در میانه، ادعا میکند که شیعیان تنها پس از دوران آل بویه، بر تحریف نشده بودن قرآن اتفاق کردند که در آن زمان توانستند قدرت سیاسی به دست آورند و این به خاطر سابقا تحت فشار قرار داشتن آنان بود. اما این بخش دربارهی اصول زیربنایی بحث میکند:
یک- اَشکال مختلف دگرخوانشها؛ (الف) تغییر جزئی یک کلمه، (ب) جایگزینی کلمه، (ج) بازچینش ترتیب کلمات و (د) افزودن کلمات ('في علي' و 'آل محمد' بسیار رایج است.).
دو- تمایز میان دگرخوانشها و افزودههای تفسیری؛ مثلا با عباراتی نظیر 'نزل جبرئيل'، 'هكذا نزلت' و ...، میتوان اختلاف قرائت را نشان داد.
سه- جایگاه دگرخوانشها در تفسیر امامیه؛ دگرخوانشها هم برای باورهای شیعه هم برای رد اهل سنت به کار میرفت. اما شیعیان عموما سعیی برای رسمی کردن این قرائات نداشته اند. نویسنده این دوگانگی را ویژگی شیعه میداند که در احادیث هم بازتاب یافته.
چهار- مسألهی سبعة أحرف؛ به واکاوی این قول در اعتقادات، احادیث و تفاسیر شیعه میپردازد.
پنج- شباهت دگرخوانشهای شیعی با میدراشِ یهودیِ אל תקרי (اَل تیقرِی: نخوان)؛ ال تیقری حاکی از آن است که کلمهی خاصی در تلمود را -نه آن گونه که به نظر میآید، بلکه- باید طور دیگری خواند تا معنای تفسیری جدیدی حاصل شود. این بسیار شبیه دست بردهای شیعی در قرآن است؛ حتی شیعه میخواهد -نه تنها تفسیر جدید، بلکه- متن اصلی را ارائه دهد.
{بخش دوم}
تماما فهرستی -برگرفته از آثار تفسیری و حدیثی- شامل ۵۶ مورد دگرخوانشهایی است که در آن، ویژگیِ هویتیِ شیعی یافت میشود و البته خود نویسنده اقرار میکند که فهرستش کامل نیست.
اهمیت تمامیت و وثاقت متن رایج قرآن را گوشزد میکند: (۱) کلام الهی بودن و (۲) اعجاز. این مسأله علاوه بر بعد کلامی، بعد تاریخی هم دارد. سابقهی توجه به باور تحریف قرآن را در سفرنامههای جهانگردانی مثل آدام الیریوس، ژان شاردن و پل ریکاوت، نشان میدهد. سپس به ادامهی راه در میان دیگر پژوهشگران -از آغاز پیدایش کتاب دبستان مذاهب با دُتاسی، کاظمبِگ و وایل، تا نولدکه و گلتسیهر- اشاره میکند و با الیاش، کلبرگ و امیرمعزی به پایان میبرد. از نظر نویسنده، به جز حسین مدرسی که تحریف را دارای منشأ سنی میداند، همهی محققان متفق القول اند که تا پایان قرن سوم هجری، عمدهی علمای شیعه معتقد به تحریف قرآن بوده اند. سپس در ادامهی مقاله، تفصیلا به اثبات تاریخی مدعای خود میپردازد و در این میان، عنوان مستقلی را به "فصل الخطاب" میرزای نوری اختصاص میدهد. دست آخر، مطلب را با بحث نسبتا مطولی دربارهی ارتباط تقریب مذاهب با مسألهی تحریف قرآن به پایان میرساند.
ابتدا به اهمیت آثار تفسیری -به طور کلی- اشاره میکند و سپس نگاه خود را بر روی کتاب سیاری متمرکز میسازد. پیش از ورود جزئی به تفاصیل آن، نکاتی چند دربارهی ادبیات تفسیری شیعه متذکر میشود: خط سیر تفسیر امامیهی متقدم (باطنی + لفظی) و گستردگی دگرخوانشها (از نظر تفاوت با متن عثمانی: تغییر اعراب، جایگزینی واژگان، تغییر ترتیب واژگان، افزودن واژگان و یا ترکیبی از این موارد / از نظر محتوا: دارای ماهیت امامی [آشکار و ناآشکار] یا فاقد آن). مترجم فقط بخشِ "گزیدههایی از قرائات کتاب سیاری" (شامل ۹۱ شماره) را ترجمه کرده و معرفی شخصیت و کتاب او را به آثارِ دیگرِ نویسندهی مقاله احاله داده است. نویسنده در پایان، نتیجه میگیرد که کتاب سیاری از الگوی رایج در تفسیر امامی متقدم انحراف نداشته و این قرائات به جهت تغییر معنای آیات آمده اند.
مقالهای مختصر است دربارهی مصحف امام علی ع و مصحف امام صادق ع؛ ایضا اختلافات آنها با مصحف عثمانی.
بخش اول را دربارهی نواقص مصحف عثمانی در مقابل مصحف علی ع¹ به نظر شیعیان و تکاپوی این باور در طول زمان سخن میراند. بخش دوم را هم به سایر متون مقدس موجود نزد اهل بیت ع (مانند صحف انبیای پیشین ع، جفر، جامعه، مصحف فاطمه س، دیوان و ...) اختصاص میدهد. در بخش سوم اما به ارتباط غیبت و ظهور امام دوازدهم ع با آن میراث میپردازد.
¹ در حین نوشتن این سطور، یاد این عبارت افتادم: «الدهر أنزلني ثم أنزلني حتى قيل ...»
قاسوك أبا حسن بسواك وهل بالطود يقاس الذر
أنى ساووك بمن ناووك وهل ساووا نعلي قنبر
مطابق عنوان، پس از مقدمهای دربارهی ویژگیهای امام ع در باور شیعه، موضوعات مورد بحث مقاله از این قرار اند: تنزیل، محتوا و محل کتاب فاطمه س، استفادهی ائمه ع از آن و مقایسهاش با قرآن. در پایان، نتیجه میگیرد که قرآن و مصحف فاطمه س -علی رغم انکارهای شدید شیعیان- دارای مطالب مشترک و نقاط تشابه زیادی هستند: نام (مصحف)، منبع تنزیل، بعضی آیات و اسباب نزول آنها و ...