ویرگول
ورودثبت نام
زینب کوهیار
زینب کوهیار
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

روایت زنان از بازار کار ایران(3) روایت مستندساز زن از نگاه جنسیتی به زنان

صدابردار، فیلمبردار، نورپرداز، تصویربردار زن در سینما و تلویزیون ایران داریم؟ چند کارگردان زن می شناسید؟ چند تهیه کننده زن در سینمای ایران کار می کنند؟ لیلا می گوید: «زن داریم که بتواند کارهای فنی سینما و تلویزیون را هم پیش ببرد، اما کسی سراغ آن ها نمی رود». سینما فقط بازیگری نیست. از فرش قرمز و جشنواره های پرآب و تاب  در تلویزیون که خبری نیست. سینما فضایی مردانه دارد و اگر کسی بخواهد مثل او در جهان تصویر ایران به جایی برسد، باید بجنگد.


لیلا 17 سال است که کار می کند. 13 سال از این دوران را در سینما و تلویزیون گذرانده است. از دوره دبیرستان می دانسته که می خواهد با تصویر سروکله بزند. مدتی خبرنگاری کرده، آن هم خبر سینمایی تا به بدنه هنر نزدیک شود. حالا کارگردان است. پیش از آنکه بپرسیم می گوید:«ببینید! صنعتی که من در آن کار می کنم فضایش مردانه است».

به گفته این کارگردان جوان «در مستندسازی کمتر خبری از کارگردان زن می شنوی». وقتی می بینند زنی آمده و می گوید کارگردان کار است تعجب می کنند. لیلا می گوید:«بعضی دخترها می گویند خیلی شجاعی که کارگردان شدی! من می گویم بابا جان! کارگردانی که به شجاعت نیست. این یک کار فنی  و هنری است».

روایت لیلا از 13 سال کار مداوم در سینما و تلویزیون سرشار از دوندگی است.  او از سال ها دویدن بدون توقف می گوید و بدتر اینکه باید به قول خودش «چند برابر مردها بدوی»! اما این تنها چالش لیلا برای پیشرفت در کارش و رسیدن به بیش از 150 میلیون تومان درآمد در سال نیست. به گفته او «جنگ اول با خانواده است. درباره فضای کار ما کلیشه هایی در ذهن خانواده هاست که باید آن ها را تغییر بدهی. برای خانواده پذیرفته نیست که تو صبح تا شب و شب تا صبح را کار کنی. باید به آن ها بگویی این فضا امن است و من مراقب خودم هستم و ما کار بدی نمی کنیم». می خندد.

در فیلمنامه نوشته شده، «سکانس خارجی، 2 شب» و نمی توان این سکانس را 12 ظهر گرفت. بنابراین او مجبور است ساعت 2 نیمه شب در فضایی خارجی کار کند. پذیرش این ساعات کاری برای خانواده او سخت بوده است. غیر از این، نباید از نادیده گرفته شدن ها در فضای کار  گذشت که شرایط را برای لیلا سخت تر کرده است. می گوید:«این فضا مردانه است برای همین جدی گرفته نمی شوی. باید بدوی و در این بین، حرف هایی می شنوی که آتشت می زند. فکر کن سال ها جان می کنی و وقتی به جایی می رسی که خوب کار می گیری، می گویند به خاطر اینکه دختری یا زنی به تو کار داده اند. درحالیکه من از هیچ ویژگی جنسیتی استفاده نکردم و فقط کار کردم». لیلا با خنده تلخی ادامه می دهد: «شب ها و روزهایی بوده که من دو ساعت خوابیده ام. ده برابر مردها کار کردم. خانه ام نرفتم تا  دکوپاژ کنم. اما امروز با چنین اتهام هایی مواجهم که چون زن هستم به من کار می دهند. هیچ کس کار شبانه روزی من را نمی بیند».

لیلا و امثال او سال ها در  فضاهای کاری هنری سکوت کرده اند و به بسیاری از شرایط سخت در کارها اعتراض نکرده اند. به گفته آن ها زمانی که مردی به شرایط کار نقد کند، اسم حرف هایش را می گذارند اعتراض. اما در فضای کاری آن ها انتقاد زن ها می شود غُر زدن و با برچسب هایی مثل لوس و ضعیف بودن همراه می شود، و در نهایت زنان از کار حذف می شوند. لیلا می گوید:« چون زنی محکومی!».

*همه بد نیستند

در بیش از 10 سال کار در زمینه تصویر، تبلیغ و مستندسازی، لیلا دیگر کارگردان شناخته شده ای است. او در این سال ها با گروه های مختلف کار کرده است. ماه ها در سفرهایی دور از خانواده سال های نو را تحویل کرده و در مناطق دور افتاده کشور تصویر گرفته است. خاطرات او سرشار از دشواری های عجیب و رخدادهای غیرقابل پیش بینی است. می گوید:«وقتی کارت اینقدر چالش دارد دیگر وقتی برای تحمل نفهم ها نداری!» کدام نفهم ها؟ لیلا می گوید:«2 سال است که با گروه ثابتی کار می کنم. گروهی که با زن بودن کارگردان مشکلی ندارند. اما پیش از این بودند آدم هایی که به حرفم گوش نمی کردند و  کارگردان زن را جدی نمی گرفتند. من هم عوضشان می کردم. خیلی سریع».

گروهی که امروز لیلا با آن ها کار می کند، در تثبیت جایگاه او به عنوان یک هنرمند زن موثر بوده اند. در موقعیت های مختلف عوامل فنی به این کارگردان کمک کرده اند که مسیر را نه فقط برای خود، بلکه برای زنان دیگر هموار کند. اما این تلاش ها بدون هزینه برای او نبوده است. لیلا می گوید:«شغلم را انتخاب کردم اما فرصت هایم برای تشکیل زندگی محدود و تقریبا نابود شده است. من هم آدمم. بچه داشتن و زندگی را دوست دارم اما به خاطر شغلم کمتر فرصت ازدواج دارم. متاسفانه مردم هم شغل ما را نمی شناسند. نگاه آن ها به شغل ما، براساس همان محتوای نشریات زرد است که دروغ است و دست کم من تا امروز چیزی مثل آن داستان ها ندیده ام».

*ادامه می دهی؟

«هرکس در این کار می ماند عاشق است». این پاسخ لیلا به پرسشی ما درباره ماندن در مستندسازی و ساختن فیلمی است که آرزویش را دارد. او در سفرهایی که تا امروز برای ساخت مستند از نقاط دور افتاده ایران داشته، در اندرونی خانه های مردم زندگی کرده و شب را به صبح رسانده است. او می گوید:«در دور افتاده ترین نقطه ایران در سیستان و بلوچستان، زنی دست دختر بچه اش را گرفت، به من اشاره کرد و به دخترش گفت: این خانم را ببین! باید مثل این خانم درس بخوانی! قوی شوی و پول در بیاری تا زندگی خودت را بسازی! اگر همه سختی هایی که من کشیدم به اندازه این حرف زن به دخترش بیرزد، من از همه کارهایی که تا امروز انجام داده ام، راضی ام».

کارمستندساز زنفیلمسازیکاریابی
روزنامه نگارم، می نویسم و می گردم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید