نمی دانم ریتا دونپورت کیست و این جمله را کِی و در چه شرایطی گفته، اما من قبلا بارها و بارها آن را از زبان پدرم نیز شنیده بودم و از شما چه پنهان به نظرم خیلی هم کج نمی آمد.
ولی امروز کسانی را می بینم که حتی نفس کشیدنشان، سخت به این واژهی سه حرفی گره خورده، کسانی که یا قبلا نبوده اند و یا تعدادشان اینقدر زیاد نبوده است. البته احتمال سوم هم به بینایی من برمیگردد!
شاید یادآوری دیالوگ ماندگار زیر چندان خالی از لطف نباشد:
"-پول همه چیز نیست.
-وقتی که به دستش بیاری،آره"
گرچه حالا هم مشکلاتی هستند که با پول حل نمی شوند اما دیگر نمی توان نقش پول را در رفع مشکلات نادیده گرفت.
من اگر بودم جملهی زیر را جایگزین آن قصار می کرد:
"مشکلی که با پول حل نشود به مراتب از مشکلی که با پول حل شود مشکل تر است."
و یا
"مشکلی که با پول حل شود به اندازه ی مشکلی که با پول حل نشود، مشکل نیست، اما مشکل است!"