شاید برای شما اتفاق افتاده باشه یا دیده باشید که کسی برای بالا کشیدن خودش از عکس های به قولی "گنگ" استفاده میکنه. این عکس ها متنوع ان ولی از یکسری افراد خاص و نماد استفاده میشه که بیشتر شخصیت فیلم ها هستند مثل جیمز باند. چون شخصیتی که نشون داده شده:
یک یه ادم خیلی خونسرد.
دو کنترل همه چی تو دستشه
سه همه چیز همونطور که دوست داره پیش میره
چهار همه فن حریفه
پنج همه جلوش کم میارن
شیش همه به عنوان مغز متفکر قبولش دارن و هفت و هشت و.....
و همین میشه که کسی که این خصوصیات نداره میخواد ازش الگو بگیره و به اون اندازه بینظیر باشه و اما واقعیت چیست؟
اون شخصی که الان توی اون فیلم الگو شده قبلش سختی های بیشماری کشیده. که پنهانه و به تصویر کشیده نمیشه و ما فقط اون قسمت جذاب و پر مهارتشو میبینیم. مهارت های ما ، ما رو در جامعه بالا میکشن. اما برای به دست اوردن اون همه مهارتی که جیمز باند داشته چقدر باید وقت گذاشت و تلاش کرد؟
توی چندتا از قسمت های جیمزباند میبینیم که دنیل کریگ پارکور میکنه. خیلی هم شیک کارشو پیش میبره. در نگاه اول شاید برات ساده باشه و فکر کنی پارکور کار کردن چیز زیاد سختی نیست چند تا پرش ساده اس که همه به راحتی میتونن برن. اما ماجرا از جایی شروع میشه که حتی برای یه حرکت توی پارکور به روز ها برای تمرین کردن نیاز داری.
یا اینکه جیمز باند به هشتا زبان مسلطه. قطعا به طور مادرزادی بلد نبوده. برای یادگیری هر مهارت تلاش و تداوم و امید نیازه که اگه یکی از راس های این مثلث ناپدید بشه کار همونجا تموم میشه.
چه بسا کسی هم بخواد تو کارش بینظیر باشه قطعا به تلاش خیلی بیشتری نیاز هست. تلاش بیشمار با چاشنی فکر. کاری که هوشمندانه باشه خیلی کارامد تر از مهارتیه که سرسری گرفته بشه و شخص تبحر کافی رو بدست نیاره.
من مثالِ فیلم زدم که بگم گذشته اون شخص تو فیلم مشخص نیست و نمیتونی تلاشاشو ببینی. اما حالشو میبینی. تلاش های الانت ، مهارت هایی که جمع میکنی و فکری که به کار میندازیش بعد ها باعث میشه به انداره همون شخصیت اصلی فیلم حرفه ای و جذاب واقع بشی. تو تلاش میکنی برای اینده، حال رو بدون سختی هم میتونی بگذرونی.
❤