من زینب میرزائی یک دهه شصتی هستم
عاشق یادگیری، علاقمند به حسابداری، دوست دارم هر مطلبی که یاد گرفتم رو در اینجا به اشتراک بذارم
تو هم اگر علاقمند به حسابداری هستی پس بامن همراه باش شاید به دردت خورد. اما قبلش دوست دارم قصه خودم رو برات بگم.
قصه من از جایی شروع می شه که سالها آرزوهام رو خاک کرده بودم، اما خدا جون حواسش به من بود و یه ناجی سر راه من گذاشت، زندگیم عوض شد فهمیدم مجبور نیستی زندگی رو تحمل کنی باید زندگی رو زندگی کرد.
پس تصمیم گرفتم همه آرزوها رو از زیر خاک بکشم بیرون، زندگی رو جور دیگه ببینم. دارم یه قصه جدید برای خودم می نویسم.
و الان حالم خوبه، خیلی خوب، این از همه چیز مهمتره