چند روزی است به علت شیوع کرونا خانه نشین شده ایم.
در این مدت که از درس و دانشگاه خبری نیست و از قضا آخر سال هم هست، زمان مناسبی است که به ارزیابی اهدافی که سال گذشته همین روزها نوشته ایم بپردازیم. اینکه چه تعداد از آنها عملی شده اند، چه تعداد دست نخورده باقی مانده اند و چند تایشان نیمه کاره اند؟
بنشینیم و تک تک شان را بررسی کنیم، ببینیم برای کدام یک تلاش کرده ایم و کدام یک را به فراموشی سپرده ایم.
ابعاد مختلف و دلایل عملی شدن یا نشدن هر کدام را دربیاوریم و با کمال صداقت و روراستی بگذاریم جلوی خودمان؛ تا بفهمیم در کجای مسیر ایراد از عملکردمان بوده است؟ در نوشتن کدام یک بلندپروازی کرده ایم؟ کدام یک را با جان و دل انجام داده ایم؟
خودم امروز که این متن را مینویسم هنوز دفترچه اهدافی که سال گذشته نوشته ام را باز نکرده ام، اما میدانم به بزرگترین هدفی که نوشته بودم رسیده ام. پشتکار...
کلمه ای که زندگی شما را تغییر می دهد اولین کتابی بود که امسال خواندم. تمام اهدافی که برای سال جدید نوشته بودم را با شیوه ای که از این کتاب یاد گرفتم به روز کردم. اصل حرف کتاب این بود که به جای نوشتن اهداف متعدد، همه شان را در یک کلمه خلاصه کنید و در کل این یک سال هر تصمیم، عمل و اقدامتان متناسب با آن باشد.
کلمهی سال نود و هشتم را پشتکار قرار دادم و به قطع و یقین برایش تلاش کردم و تا بیش از 80 درصد به آن دست یافتم.
از بین شیوه های متعدد هدفگذاری، این روش بهترین روشی بود که تاکنون تجربه کرده ام. چون تمام تمرکزم را معطوف می کرد به یک نقطه مشخص.
با این روش در عین اینکه رسیدن به چند هدف را می پیمودم اما این تعدد اهداف گیج ام نمی کرد چون همه شان ذیل یک هدف بزرگتر که همان کلمه سالم بود تعریف می شدند و رسیدن به هرکدام به منزله چند قدم نزدیک تر شدن به کلمه ی سالم بود.
امسال نیز با یک سال تجربه بیشتر همچنان هدفگذاری به روش یک کلمه را ادامه خواهم داد و به شما هم توصیه میکنم اگر اهل نوشتن اهداف سالانه برای خود هستید حتما امسال این روش را امتحان کنید.
قول میدهم پشیمان نشوید :)