ادامه تناسخ ... فکر میکنم نوع زندگی و مرک و باز برگشت به این شکل است.. ما راس زندگی هر نفر را صد سال در نظر بگیریم برای رسیدن به جواب ،،بهترین حالت میتونه باشه ...؟ در گذر زندکی ما با مرگ اشخاص با سنین مختلف رو برو میشیم ...؟ از طرف دیگه ،بزرگان، از دنیای دگر و حسابو کتاب.. در ان
و خوب بودن و حسن ان، و یا عواقب بد بودن، را به ما یاد اوری میکنند ، بدون انکه سوال دیگر از طرف ما جوابگو باشند ....؟ ما در مسیر زندگی کودکان را میبینیم ، در سن یک سالکی ، یا پنح سالدگی، میمیرن، افراد در سنین مختلف میمیرن ، ،ده یا چهل ، یا شصت و یا نود ایا پس این چه عدالتی ، میتونه باشد . انهم ، از خداییکه با چه نظم ، غیر قابل وصفی و جه زیبا ، خلق کرده ، پس میشه جواب بهتری از خالقی که مانند نداره ،و نه اشتباه .؟؟. تصور من اینه ، صد سال زندکی برای هر بشر برای رسیدن به برابری و اينكه ظلمی اتفاق نیفته ،؟ راس صد ، دیده میشه، در سنین مختلف میمیریم ، من هزار عالم را تبدیل به صد سال زندگی کردم،؟ و پنجاه هزار سال را تبدیل به 50 سال عدد 1000 و 50000 در قران موجوده عدد صد و پنجاه از دل 1000 عالم . 50 هزار سال بیرون کشیدم، ولي در این پست نمیشه به ان پرداخت، در پست دیکر توضیح میدم، و از حروف ابجد استفاده كردم ،؟و کمک هشت پسر پادشا ه به نامهای ابجد ...هوز.... حطی.... کلمن.... سعفص ....قرشت....ثخذ .... ضظغ .... در گذشته درس اكا بر با حروف ابجد اموزش ميدادن ميشه گفت همان دروس حوزوي ولي نه به اين گستردگي حالاي حوزهها دستور زبام عربي بوسيله ايرانيان براي اعراب درست شده بعدا اگر عمري بماند ميپردازيم ؟ اينطور در نظر ميگيريم اگه شخصی در 60 سالگی از دنیا بره در دون بعدی 40 سال عمر میکنه و یا 5 سالگی از دنیا بر ه در دون بعدی 95 سال عمر میکنه یعنی میانه 50 سال میگیریم و راس 100 میتونه براي تعادل استفاده كرد كه مقدار عمري كه ميكنيم و مرگمان در زندگي دون مان متعادل شود شايد بهترين شکل ممكن باشه ،؟ خود من باور دارم زندگی دون به دون یا مظهر به مظهر همانطور که عطار نیشابوری در اشعارش اشاره میکرده هست ... عطار کتاب شعری هم داره به نام مـظهر به مظهر حالا عالم برزخ کجا قرار داردمطالب زیادی پس از مرگ بین مردم و علما گفته میشه جایی موقت و یا مسیری به اخرت کنابی به نام سیاحت غرب و یا حیات پس از مرگ در بازار موجود میباشد تناسخ میتونه دایمی ي نباشه و جايگاهي براي اشخاصي كه در كذر زندگي به مقام انسانيت رسيده باشد در هر مسير در اصل به كمال برسن عطار در دعاهايش از خالق ميخواسته از زندگي دون به دوق خلاصش كند و ياريش كند در اين زندگي درست قدم بردارد ... پس بهشت برزخي براي انهاست كه به كمال انساني رسيده ... باشن و لازم به زندگي دون به دون احتياج نداشته باشن ، مثال اوليا يا شهيدان و مردم دىست كردار... و بلعكس جهنم هم براي كسانيست در عالم برزخ كه ظلم و بدي و نادرستي رابه حد اعلي رساندن و خالق اجازه زندكي دون به دون را نميدهند و د ر جهنم برزخ ميمايند در عذاب تاروز حساب كتاب... تفكر من در رابطه با تناسخ و برزخ چنينه بعد به عرفان و باور اديان ميپر دازم اديان كوچك و كم حضور